تمثيل خوبي ها


رقيه احمدي چروري

… خدايا! مرا درياب تا قطره اي از درياي لطف تو باشم و بخروشم و با خروشيدنم سخن عشق را به گوش جهانيان برسانم.

بارالها! وقتي به افق سرخ مي نگرم، وقتي پرواز كبوتران را مي بينم، ناگهان جرقه اي در دلم به وجود مي آيد و با خود مي انديشم كه اين جرقه چيست؟ ناگهان ياد كلمه اي مي افتم كه تا اين زمان براي آن معنايي نيافته ام. آن كلمه عشق است.

آري! عشقي كه علي عليه السلام به نماز داشت و عشقي كه حسين عليه السلام به نماز داشت.

… در حركت لب هايت شوقي از راستي مي بينم. در حركت دستانت شوق وصل مي بينم، و در تپش قلبت شوقي از ديدار.

اي كاش عظمت نمازش را مي فهميدم. آري حسين عليه السلام اظهار بندگي مي كند و نماز حسين عليه السلام چيز ديگري است.

اي شهيد! نور معرفت در ذره ذره ي وجودت نشأت گرفته است.

اي حسين! اي زخمي عشق كربلا! اي حسين! اي حنجره ي سبز خدا! اي حسين! اي سرو بلند آزادي! از نماز سرخ عاشقانت بگو! از نماز سبز همه ي فرشتگان اطرافت بگو!



[ صفحه 29]



رقيه احمدي چروري هجده سال دارد و در تهران زندگي مي كند. او مجموعه اي ده صفحه اي، با عنوان «تمثيل خوبي ها» ارسال كرده است كه شامل ده قطعه ي ادبي درباره ي نماز با عنوان هاي «عشق نماز»، «زلال ترين نيايش»، «انسان در پايگاه بندگي»، «عطر فرياد»، «يار در سلوك جان»، «از بلنداي عرفان»، «نماز و عاشوراي حسيني»، «رهسپار نور»، «شهيدان نماز» و «اي حسين!» ارسال كرده است كه در هر كدام از آن ها نماز را از دريچه اي خاص مورد بررسي قرار داده است.


بازگشت