لحظه ي احساس
پروانه اميري
آسمان دلگير است
پشت دلهاي پر از غصه مجالي است كه نور
پلك را بگشايد
و من از سايه ي بن بست عبور آمده ام
مي روم در گذر لحظه ي احساس
دعايي بكنم
با نمازي كه خود از عاطفه ي عشق پر است
و در همسايگي چشم خدا مي خندم
باز
دل را به خدا مي بندم
[ صفحه 102]