چه خسته نماز مي خوانند!


اكرم گوديني



بيا با اشك تسبيحي بسازيم!

و بر سجاده پر وسعت نياز

جانماز اخلاص را پهن كنيم

و سجده هاي پاكمان را

به مسجد خلوت نيمه شب ببريم

بيا در مزرعه پرستش، آنقدر دعا بكاريم،

تا از نگاهمان خوشه هاي استجابت برويد

به خدا! دكور سجاده، ايمان نمي آورد

در ميان هياهوي غريب

افسوس...

كه مُهر معرفتي نيست

افسوس كه غربت اخلاص

سجودمان را به دار پوچي مي زند



[ صفحه 36]



وقامت نمازدر زرق و برق سجاده مي شكند

اينجا كه بلندگوهاي پر صلابت مناره

نواي لرزان اذان گوي پير را

شكسته است

اينجا كه چلچراغهاي تازه مساجد

صفاي فانوس را به تمسخر گرفته است

اينجا كه مُهر در دكوراسيون سجاده

گم مي شود

آه...

چه خسته نماز مي خوانند!

«كلاغان» خوش منظر...



[ صفحه 37]




بازگشت