در اين اصل مقصد ما آن است كه زمينه و شرايط به گونه اي فراهم آيند كه نمازخواني به صورت امري پايه دار در كودكان درآيد و آنان تمرينهاي لازم را براي انجام اين فريضه انجام داده، آمادگي كافي يافته باشند.

در رعايت اين اصل، اصول ديگري هم مطرح و مورد نظرند كه هر كدام در روان شناسي روز براي خود جاي پائي دارند و با شرايط رشد و فطرت هماهنگ مي باشند؛ مثل:

الف) اصل تلقين پذيري: اين اصل در دوران خردسالي در كودك فوق العاده شديد است و بايد از آن استفاده كرد.

ب) اصل انعطاف پذيري: بر اساس اين اصل كودك را به چوب تر تشبيه كرده اند كه قابل خم و راست شدن است.



[ صفحه 58]



ج) اصل تأثير تعلم در خردسالي: بر اساس اين اصل، تعليم كودك را چون نقش در سنگ خوانده اند: «التعلمُ فيِ الصِغَرِ كَالْنقشِ فيِ الْحَجَرِ».

د) اصل نظم و سازماندهي: اين اصل در دوران كودكي فوق العاده مورد علاقه ي طفل است.

ه) اصل تقليد: در همه ي كودكان به صورتي طبيعي و عادي وجود دارد.

و) اصل همانندسازي: بر مبناي اين اصل كودك سعي دارد خود را همانند الگوي مورد نظر سازد.

ز) اصل تشكل ذهني در كودكي: طبق نظر روان شناسان، دوران كودكي دوران تشكيل ذهن و دوران رنگ گيري يافته ها مي باشد.

ح) اصل تشكيل شخصيت: مطابق اين اصل جنبه هاي ظاهر و باطن درآميخته، سازمان متحركي را از كودك به وجود مي آورند.

ط) اصل تشكل اخلاق مبني بر اين كه روان شناسان تشكيل هفتاد درصد از اخلاق را در همين سنين (تا 6 سالگي) مي دانند.

و....