احساس مذهبي در كودكان


بر اساس بررسي ها و يافته هاي روان شناسان، احساس مذهبي در سنين 6 و 7 سالگي در كودكان آشكار مي شود و ميل به تظاهرات مذهبي و علائق آن در آنها زنده مي گردد؛ اگر چه از حدود سه، چهار سالگي هم نوع سئوالات كودكان از مبدأ و منتهاي امور، حكايت از فطرت خدا آشناي آنان دارد.



[ صفحه 18]



البته خدا آشنايي و مذهب خواهي در اعتقاد ما امري فطري است و تجلي آن در همه ي كودكان، صرف نظر از جنس، نژاد، منطقه و موقعيت جغرافيايي ديده مي شود و اين حالت مورد انكار روانشناسان نيست. پرسش هاي كودكان از مبدأ و مقصد اشياء خود تجلي وجود چنين زمينه اي است، اما تظاهرات صريح تر آن در 6 سالگي پديد مي آيد.

به عقيده روان شناسان ميل به تظاهرات مذهبي و علائق آن از همان سنين در كودكان زنده مي شود، تا حدي كه مي توان گفت دنياي درون يك كودك، دنياي عشق به خدا و محبت به اوست، دنياي احترام به خدا و ستايش و نيايش اوست. كودك دوست دارد نماز بخواند، روزه بگيرد، حتي دوست دارد خدا را ببيند. او خدا را چون پدري تصور مي كند كه مي توان در دامنش نشست. همه ي تصوراتي كه يك كودك از مادري مهربان و از پدري نيرومند دارد، آنها را در خداوند جست وجو مي كند. اين بيداري و تظاهر، خود فرصتي و پلي براي عبور و ورود به دنياي عبادت، مخصوصاً نماز و روزه است، به شرطي كه والدين الگوهاي درست و مناسبي باشند.

روايات، توصيه به واداشتن كودك به نماز در همين سنين دارند. امام صادق عليه السلام مي فرمود: ما فرزندان خود را در اين سن براي سحري خوردن در ماه رمضان بيدار مي كنيم، نه براي روزه گرفتن، بلكه براي مأنوس كردن او با خلوت شب، انس گيري با سحر و آشنايي با ذكر، عبادت و ارتباط با خدا.

غرض آشنايي و انس با عبادات و مراسم آنها و آگاهي از شيوه ي بندگي است. توصيه ي امام صادق عليه السلام اين است: «بادروا اولادكم بالحديث، قبل ان يسبق اليهم المرجعة» [1] فرزندانتان را با مسائل دين آشنا كنيد پيش از آنكه عوامل گمراه كننده بر آنان فائق آيند.



[ صفحه 19]



اين گونه برخورد با كودك نوعي آشنا كردن او با مسائل حيات عبادي است.


پاورقي

[1] كافي، جلد 6، صفحه 47.


بازگشت