چرا نبايد در رعايت بهداشت زياده روي كرد و احتياط زياد نمود؟


زيرا به عقيده ي اسلام زياده روي در هر كاري نتيجه معكوس دارد، احتياط زياد، كار را به وسواس مي كشاند. كساني كه در مبارزه با



[ صفحه 162]



ميكروب افراط مي كنند و همه چيز حتي آب خوردن را مي جوشانند، و ميوه را مي پزند، علاوه بر آنكه از خواص طبيعي غذاها محروم مي مانند به واسطه ي عدم امنيت روح، وجود خود را كاملاً در اختيار بلا و بيماري مي گذارند. مانند جواني كه به خاطر ترس از مسلول شدن بيش از اندازه احتياط مي كرد و براي عدم ورود ميكروب به بدن خود، هميشه دستمالي به دهان مي گرفت. ولي سرانجام مسلول و جوانمرگ شد زيرا اين جوان نمي دانست كه برابر ميكروب هاي مضري كه در آب و هوا وجود دارد ميكروبهاي مفيدي هم خداوند در وجود انسان آفريده است كه با آن ها مبارزه كنند و سلامتي شخصي را تا آنجا كه مقدور است، تأمين نمايند. [1] .

در منابع اسلامي روشهاي متعددي را براي پيشگيري و درمان وسواس پيشنهاد كرده اند، كه ماحصل همه ي آن روش ها را مي توان در «ذكر خدا» خلاصه كرد.

استفاده زبان و ذهن از ذكرهاي نماز كه همگي در مسير جدائي راه مؤمن و ابليس است به عنوان عواملي قدرتمند در توقف افكار وسواسي مطرحند.

در وسواس هاي عملي هم بايد گفت: علي رغم اين كه اسلام، آيين نظم و ترتيب و مسلك پاكيزگي و طهارت است، اما آنجا كه كار به افراط و مبالغه مي كشد و پديده اي از اعتدال دور مي شود، اسلام آن پديده را



[ صفحه 163]



مذموم تلقي مي نمايد.

چنانچه مروري بر آداب طهارت در رساله هاي فقهي علماء شيعه داشته باشيم، متوجه مي شويم، كه بسياري از دستورات توجه به شك هاي وسواس آميز در مورد طهارت جسم يا لباس را باطل اعلم كرده اند، مثلاً اگر شخصي شك كند كه وضويش باطل شده يا نشده است، بايد بنا را بر باطل نشدن آن بگذارد، يا آن كه اگر شك كند لباسش نجس يا پاك است بنا را بر پاك بودن لباس مي گذارد.

اين دستورات در آداب نماز نيز به همين گونه است، بعنوان مثال از جمله شكياتي كه هرگز نبايد بدان اعتنا نمود، شك كثير الشك (كسي كه زياد شك مي كند) است. يا اين كه در بسياري از ساير شكيات نماز (مثلاً شك بين 3 و 4 ركعت) بايد براي پرهيز از وسواس بنا را به يك طرف شك گذاشت و بدان عمل نمود.

خلاصه اينكه خاستگاه وسواس كه از ناراحتي هاي مهم روحي و رواني است، همان اضطراب و افسردگي مي باشد و فرد بايد براي رهايي از آن رو به راز و نياز با خدا در دل شب كه منبع آرامش است پناه ببرد. جالب است بدانيد علاوه بر مطالب بالا كه عرض شد يكي از علل اين بيماري، اختلال در ترشح برخي هورمون ها مانند سروتونين و اپي نفرين مي باشد كه اختلال در خواب و بد خوابيدن يا زياد خوابيدن مي تواند يكي از علل اين بي نظمي در ترشح اين هورمون ها باشد كه دواي آن نظمي است كه تهجد به روح و جسم انسان مي بخشد.



[ صفحه 164]



از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل است كه فرمودند: «سه گروه از (وسوسه هاي) ابليس و لشكريانش، پاك (و در امان)اند: 1. آنان كه خداوند را ياد مي كنند؛ 2. كساني كه از بيم (عذاب) خدا، گريه دارند؛ 3. گروهي از سحرگاهان استغفار مي كنند.» [2] .


پاورقي

[1] طب كبير: 19 و 20.

[2] ميزان الحكمة 13: 148.


بازگشت