نماز شب در سيره ي بزرگان


قرآن كريم سحر خيزي را از صفات بندگان خوب خدا مي شمارد. چنانچه مي خوانيم:

(و عباد الرحمن الذين يمشون علي الأرض هوناً و اذا خاطبهم الجهلون قالوا سلمًا؛ و الذين يبيتون لربهم سجداً و قيماً) [1] بندگان (خاص خداوند) رحمان، كساني هستند كه با آرامش و بي تكبر بر زمين راه مي روند و هنگامي كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مي گويند (و با بي اعتنايي و بزرگواري مي گذرند). كساني كه شبانگاه براي پروردگارشان سجده و قيام مي كنند.»



[ صفحه 45]



حضرت لقمان عليه السلام در سفارش به فرزند خود چنين مي فرمايد:

«يا بني لا يكون الديك أكيس منك يقوم في وقت السحر و يستغفر و أنت نائم؛ [2] فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگ تر باشد، هنگام سحر كه تو در خوابي او بر مي خيزد و آمرزش مي طلبد!»

امام صادق عليه السلام در روايتي فرمودند:

«عليكم بصلاة الليل فانها دأب الصالحين» [3] .

بر شما باد به نماز شب كه روش صالحان است.

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:

«الركعتان في جوف الليل احب الي من الدنيا و ما فيها» [4] .

خواندن دو ركعت نماز در دل شب محبوبتر است پيش من از دنيا و آنچه در دنياست.

همچنين فرمودند:

«ما زال جبرئيل يوصيني بقيام الليل حتي ظننت ان خيار امتي لن نياموا من الليل الا قليلاً» [5] .

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «جبرئيل پيوسته مرا به شب زنده داري سفارش مي كرد چندان كه گمان كردم نيكان امت من جز اندكي از شب را هرگز نخواهند خوابيد.

امام صادق عليه السلام فرمودند:



[ صفحه 46]



«لا تدع قيام الليل فان المغبون من غبن قيام الليل» [6] .

شب زنده داري را ترك مكن زيرا بازنده ي واقعي كسي است كه شب زنده داري را ترك كند.

حضرت علي عليه السلام در روايتي فرمود: «هر گاه رسول خدا صلي الله عليه و آله براي نماز شب بر مي خاست، نخست مسواك مي كرد، سپس به آسمان مي نگريست و اين آيات را زمزمه مي كرد:

«ان في خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار لايات لاولي الألباب...» [7] .

مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفت شب و روز، نشانه هاي (روشني) براي خردمندان است...

در روايات اهل بيت عليهم السلام نيز دستور داده شده كه هر كس براي نماز شب بر مي خيزد، اين آيات را تلاوت كند. [8] .

امام حسين عليه السلام درباره ي دختر بزرگوارش «فاطمه» [9] فرمود:

«او در امر دين چنان بود كه تمام شب را به نماز مي ايستاد و روز را روزه مي گرفت.» [10] .

بزرگان عرصه علم و انديشه مانند اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام نيز برنامه ي زندگي خود را بر مبناي خوابيدن در ساعت حدود 10 شب و برخاستن از خواب، حدود نيم ساعت قبل از اذان تنظيم كرده بود تا از



[ صفحه 47]



مواهب خدادادي و بي حد و حصر نماز شب، حداكثر فيض و بهره را ببرند. مرحوم شيخ جواد آقا ملكي تبريزي مي فرمايند: «استادم [ملا حسينقلي همداني] به من فرمود: «فقط متهجدين هستند كه به مقاماتي نائل مي گردند و غير آنان به هيچ جايي نخواهند رسيد.» [11] .

يكي از دوستان و نزديكان مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، مي گويد: «مرحوم ملكي رحمه الله شب ها كه براي تهجد و نماز شب به پا مي خاست، ابتدا در بسترش مدتي صدا به گريه بلند مي كرد؛ سپس بيرون مي آمد و نگاه به آسمان مي كرد و آيات (ان في خلق السموات و الارض...) [12] را مي خواند و سر به ديوار مي گذاشت و مدتي گريه مي كرد و پس از تطهير نيز كنار حوض مدتي پيش از وضو مي نشست و مي گريست. و از هنگام بيدار شدن تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز شب، چند جا مي نشست و بر مي خاست و گريه سر مي داد و چون به مصلايش مي رسيد، ديگر حالش قابل وصف نبود. [13] .

در شرح حال محدث گرانمايه، حاج شيخ عباس قمي آورده اند: «وي در تمام دوره ي سال، در چهار فصل، حداقل يك ساعت قبل از طلوع فجر بيدار و مشغول نماز و تهجد بود. به عبادت آخر شب و قبل از سپيده دم اهميت زياد مي داد و معتقد بود كه بهترين اعمال مستحبي، عبادت و تهجد است. فرزند بزرگش مي گويد: تا آنجا كه من به خاطر دارم بيداري آخر شب از او فوت نشد. حتي در سفرها، اين شيوه عملي



[ صفحه 48]



مي شد.

محدث قمي درباره استادش حاج ميرزا حسين نوري، مي نويسد: او در زهد و عبادت سخت كوشا بود، نماز شب او فوت نشد و راز و نيازش با خداوند متعال در تمام شبها برقرار بود.» [14] .

آقا احمد نواده ي وحيد بهبهاني در كتاب مرآت الاحوال مي نويسد: از بعضي ثقات شنيدم كه آخوند ملا محمد تقي نقل كرده كه در شبي از شبها بعد از نماز و تهجد و گريه و زاري به درگاه قادر متعال، خود را به حالتي ديدم كه دانستم هر چه از درگاه احديت مسألت كنم، البته به اجابت مقرون، و عنايت خواهد شد و فكر مي كردم كه چه از خدا بخواهم؟ امر دنيوي يا اخروي؟ كه ناگاه صداي گريه ي محمد باقر [مجلسي دوم]از گهواره بلند شد، من گفتم: الهي به حق محمد و آل محمد عليهم السلام اين طفل را مروج دين و ناشر احكام سيد المرسلين گردان و او را به توفيقات بي نهايت خود موفق كن.

سپس آقا احمد مي گويد: و مسلم است كه اين خوارق عادات كه از آن بزرگوار به ظهور رسيده، نيست مگر از دعاي چنين بزرگواري.» [15] .

علامه طباطبائي رحمه الله مي فرمايد: «چون به نجف اشرف براي تحصيل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خويشاوندي و رحميت گاهگاهي به محضر مرحوم قاضي شرفياب مي شدم، تا يك روز در مدرسه اي ايستاده بودم كه مرحوم قاضي از آنجا عبور مي كردند، چون به من



[ صفحه 49]



رسيدند دست خود را روي شانه من گذاردند و گفتند: «اي فرزند! دنيا مي خواهي نماز شب بخوان و آخرت مي خواهي نماز شب بخوان!»

اين سخن آن قدر در من اثر كرد كه از آن زمان به بعد تا زماني كه به ايران مراجعت كردم، پنج سال تمام، در محضر قاضي روز و شب به سر مي بردم و آني از ادراك فيض ايشان دريغ نمي كردم و از آن وقتي كه به وطن بازگشتم تا وقت رحلت استاد، پيوسته روابط ما برقرار بود و مرحوم قاضي طبق روابط استاد و شاگردي، دستوراتي مي دادند و مكاتبات از طرفين برقرار بود.»

علامه مي فرمودند: «ما هر چه داريم از مرحوم قاضي داريم.» [16] .

يكي از نزديكان امام مي گويد: «پنجاه سال است كه نماز شب امام خميني رحمه الله ترك نشده. امام در بيماري، در صحت، در زندان، در خلاصي، در تبعيد، حتي بر روي تخت بيمارستان قلب هم، نماز شب مي خواندند. امام در قم بيمار شدند و به دستور اطباء مي بايست به تهران منتقل شوند، هوا بسيار سرد بود و برف مي باريد و يخبندان عجيبي در جاده ها وجود داشت، امام چندين ساعت در آمبولانس بودند، و پس از انتقال به بيمارستان قلب باز نماز شب خواندند. شبي كه از پاريس به سوي تهران مي آمدند تمام افراد در هواپيما خوابيده بودند و امام تنها در طبقه بالاي هواپيما نماز شب مي خواندند.

شبي كه از پاريس عازم ايران بوديم، امام در هواپيما براي نماز شب



[ صفحه 50]



برخاستند و چنان مي گريستند كه خدمه ارفرانس، تعجب كرده بودند و شنيدم كه پرسيده بودند: آيا امام از چيزي ناراحت هستند؟ من گفتم كه كار هر شب امام است.» [17] .

شهيدان انقلاب اسلامي همچون مراد خويش، امام راحل رحمه الله از نماز شب و تهجد، براي جهاد در روز قوت مي گرفتند. شهداء در زمان حياتشان به نماز شب اهتمام خاص داشته و به آثار فراوان آن معتقد بوده و حتي در شرايط دشوار و در حال خستگي زياد نيز به اقامه آن مي پرداختند. هر چند نقل اين حالات دفتري جداگانه و فرصت بسيار ديگري را مي طلبد، اما به عنوان نمونه و تيمن و تبرك به چند مورد اشاره مي كنيم: همسر شهيد بزرگوار، مصطفي چمران درباره اهتمام وي به تهجد و راز و نياز با خداوند مي گويد: «نيمه هاي شب كه مصطفي براي نماز شب بيدار مي شد، من طاقت نمي آوردم و به او اصرار مي كردم كه كمي استراحت كند، و گرنه بيمار مي شود؛ چون در طول روز فعاليتش زياد بود و فرصت استراحت كردن نداشت، ولي او در جواب من مي گفت: «تاجر اگر از سرمايه اش خرج كند، بالاخره ور شكست مي شود، بايد سود در بياورد تا زندگي اش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانيم، ورشكست مي شويم.» [18] .

برادر طاهريان درباره مناجات هاي هميشگي و شبانه سپهبد شهيد علي صياد شيرازي، مي گويد: «غروب يكي از روزهاي سرد زمستان،



[ صفحه 51]



شهيد صياد براي بازديد به قرارگاه بيرجند آمد تا صبح زود به اتفاق سردار شهيد ابوالفتحي از مرز بازديد كنند. بازديد كه تمام شد، هر دو بسيار خسته بودند و نياز به استراحت داشتند و من آنها را به سمت اتاق محل استراحتشان راهنمايي كردم. ساعت حدود يك نيمه شب بود كه صوت حزيني مرا متوجه خود كرد. آري! در آن نيمه هاي شب، لذت مناجات با خدا، خواب را از چشم عشاق مي گيرد و شهيد علي صياد شيرازي از جمله آن عشاق بود.» [19] .

يكي از هم رزمان سردار نستوه جنگ، شهيد حاج علي اكبر رحمانيان، مي گويد: «در پايگاه اميديه بوديم. يك ساعت به اذان صبح مانده، از خواب بيدار شدم. شهيد علي اكبر را ديدم كه بعد از چهار شبانه روز عمليات، در حالي كه آثار خستگي شديد در چهره اش آشكار بود، وارد سنگر شد. فكر كردم با آن حال خسته اش دراز بكشد، چون خواب از چشمانش مي باريد، ولي، ديدم جانمازش را پهن كرد و آماده نماز شب و مناجات با خدا شد. به او گفتم: حاجي خسته هستي، كمي استراحت كن! لبخندي زد و گفت: ما الان براي همين نماز و خدا داريم مي جنگيم. سپس مشغول عبادت شد.» [20] .

همسر فداكار سردار شهيد اسلام، شهيد حاج محمد ابراهيم همت مي گويد: «چند ساعتي از مراسم عقد ما مي گذشت. آمديم خانه پدري حاجي و شروع به حرف زدن و نقل خاطره كرديم. بعد از تمام شدن



[ صفحه 52]



حرف هايمان، من خوابيدم. نيمه هاي شب، حاجي برخاست، وضو گرفت و پس از تلاوت سوره يس، به نماز شب ايستاد. تا نزديكي هاي صبح نماز خواند و اشك ريخت. براي نخستين بار بود كه خلوص و حضور او را در نماز مي ديدم. ديدن آن صحنه مرا تكان داد و خدا را در زندگي ام احساس كردم.» [21] .

حسن ختام اين بخش را هم به بيانات رهگشا و حكيمانه ي مقام معظم رهبري اشاره مي كنيم كه فرمودند:

«نماز شب بخوانيد و آن هم نماز شب با توجه؛ نماز شبي كه مي فهميد چه مي كنيد نه نمازي كه در آن توجه نباشد. نماز شب بايد با توجه و عنايت باشد. اثر نماز شب در شما كه جوان هستيد، بسيار زيادتر از نماز شبي است كه من مي خوانم. اين اثرات را حفظ كنيد و چيزهايي كه براي هدف و تكاملتان لازم است، فرا بگيريد و ايام را از دست ندهيد كه اين ايام و اين فرصت ها، قابل بازگشت نيست.» [22] .


پاورقي

[1] سوره ي مباركه ي فرقان، آيات 63 و 64.

[2] مستدرك الوسائل 12: 146.

[3] وسائل الشيعة 5: 276.

[4] وسائل الشيعة 5: 276.

[5] كنز العمال: 425.

[6] معاني الاخبار 1: 342.

[7] سوره ي مباركه ي آل عمران، آيات 190 - 194.

[8] تفسير نمونه 3: 213.

[9] همسر حسن مثني، (عروس امام حسن مجتبي عليه السلام).

[10] فاطمه بنت الامام حسين عليه السلام: 14.

[11] اسرار الصلوة: 293.

[12] سوره ي مباركه ي آل عمران، آيات 190 - 194.

[13] رسالة لقاء الله: 128.

[14] حاج شيخ عباس قمي مرد تقوا و فضيلت: 61 و 91.

[15] ديدار با ابرار وحيد بهبهاني: 100.

[16] مهرتابان: 16، بخش نخست.

[17] فرازهائي از زندگي امام رحمه الله: 20.

[18] با ياران نستوه: 182.

[19] همان: 198.

[20] همان: 199.

[21] همان: 199.

[22] شميم ولايت: 125.


بازگشت