نماز جمعه


نماز جمعه، ويژگي روزي بزرگ و عيدي شريف است، كه خداوند آن را مخصوص اين امت قرار داده است و زمان آن را، زماني با شرافت براي بندگي تعيين نمود، تا در اين روز مردمان به درگاه الهي نزديكي جويند و از رانده شدن از درگاه و گرفتاري به آتش و قهر و غضب وي دور گردند. و مردمان را در اين روز به روي آوردن كارهاي شايسته تشويق نمود، تا آنچه در بقيه ي هفته به تنبلي از دست داده اند، جبران كنند. و آنچه را كه مهمترين عبادتهاست در اين روز قرار داده است. به راستي آنچه موجب نزديكي به حضرتش مي گردد، نماز جمعه است، كه در قرآن عزيز به ذكر الله تعبير فرموده است، و اين نماز را، در بين ديگر نمازها، به ذكري ويژه مخصوص گردانيده است. چنان كه مي فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد، چون در روز جمعه براي نماز ندا داده شويد، به سوي ذكر الهي بشتابيد و خريد و



[ صفحه 123]



فروش را واگذاريد، كه - اگر اين بدانيد - برايتان بهتر است.» [1] .

در اين آيه ي شريفه تأكيدها و هشدارهايي است كه تنها آن كس كه بهره اي از معنويت داشته باشد، آنها را مي فهمد و اين رساله شايستگي شرح آنها را ندارد.

اما از مهمترين رازهاي اين آيه تعبير از نماز به ذكر الله است، كه در اين تعبير هشدار داده است كه هدف اصلي نماز تنها حركات و سكنات و ركوع و سجود نيست، بلكه ياد خداوند در دل، و بزرگي او را در خاطر داشتن است، پس همانا، اين تعبير و نظاير آن، همان رازي است كه نماز را بازدارنده از كارهاي زشت و بد نموده است، در كلام الهي كه فرمود: «همانا نماز از زشتيها و ناخوبيها باز مي دارد.» [2] سبب اين زشتيها و بديها، آن نيروي شوق و شهوتي است كه از خرد و عقل پيروي ننمايد.

اين همه، تنها با توجه كامل به خداي متعال، و ملاحظه ي جلال كبريايي او، كمال مي يابد. و اين نماز جمعه همان عبادتي است كه ذكر اكبر ناميده شده، و در بيشتر تفسيرها به اين مطلب اشاره گرديده است، علاوه بر اين كه منظور از مطلق ذكر را نيز نماز دانسته اند.

اكنون كه نماز جمعه چنين ويژگي دارد، به ناچار، وجوب اهتمام ورزيدن به اين نماز بيش از ساير نمازها بوده و بايد مهيا و آماده براي لقاء الله و ايستادن در محضر او در زماني با شرافت بوده و به نماز كه شريفترين عبادتهاست، قيام كرد.

اگر پادشاهي بزرگ از شاهان دنيا ترا در وقتي معين جهت حضور در بارگاهش و رسيدن به همصحبتي با وي، دعوت كند. آيا خود را با تمامي امكانات مهيا نمي سازي، و خويشتن را پاكيزه و معطر نمي كني و به ديگر آدابي كه شايسته ي حضور است، نمي پردازي؟

و از اين جاست كه مستحب بودن غسل روز جمعه، پاكيزگي، خوشبويي، عمامه بستن و سر تراشيدن، و كوتاه كردن سبيل و ناخن و ديگر سنتها وارد شده است. و بايد در روز جمعه در حالي وارد شوي، كه قلبي پذيرنده و صاف و عملي خالص داشته، و قصدت نزديك شدن به خداوند و نيتت خالص باشد. آن چنان كه اين گونه در ديدار پادشاهي دنيايي عمل مي كني، البته اگر همت تو بيشتر از اين نباشد. و هشدار كه مقصود تو از تمامي اين اعمال رسيدن به رفاه و آسايش نباشد. و نفست خوشبويي و آراستگي را براي فخرفروشي



[ صفحه 124]



نخواهد كه زيانكار گرديده و به زودي حسرت بسيار خواهي برد.

و آنچه تواني در افزايش اعمالي كه بر آنها وعده ي ثواب داده شده بكوش، پس بدان كه قصد انجام عملي كه موجب پاداش مي گردد، پاداش را افزون مي كند. در غسل روز جمعه، انجام سنت جمعه و توبه و ورود به مسجد را در نظر بگير، و بدان كه پوشيدن لباس نيكو و خوشبو شدن از سنتهاي رسول خدا صلي الله عليه و آله بوده و بزرگ داشتن مسجد و احترام به خانه ي خداست، و خداوند دوست ندارد كه زيارت كننده اي وارد خانه او شود و خوشبو نباشد.

همچنين، بايد در خوشبو شدن، شادي اطرافيانت را كه در مسجد هستند، در نظر بگيري. و بخواهي كه بويهاي ناخوش تو به وسيله ي آن عطري كه استعمال مي كني دفع گردد، تا به سبب بدبويي تو ديگران غيبت نكرده و به گناه نيفتند. كه تو نيز گناهكار گردي. زيرا گفته شده است كه: اگر كسي كاري بكند كه مردم در غيبت افتند و او توانايي آن را داشته باشد كه جلوگيري از آن غيبت بنمايد، ولي جلوگيري نكند، در گناه غيبت غيبت كنندگان شريك است. خداوند نيز در كلام خود به اين مطلب اشاره مي فرمايد: «به آنهايي كه غير خدا را مي خوانند، دشنام مدهيد كه از روي دشمني - نادانسته - خداوند را دشنام مي دهند.» [3] .

پس چون نماز آغاز شد، بايد دل خويش را به فهم موعظه ها واداري، و مهيا گردي تا اوامر و نواهي آن را دريابي، زيرا همين هدف نهايي خطبه ها، خطيب و منبر، و شنيدن مردم و حرام بودن صحبت در ميان آن، واجب بودن دريافتن تمامي آن است. پس حق هر كدام را چنان كه بايد ادا كن. باشد كه نامت در دفتر فرشتگان نزديك به درگاه الهي، نوشته شود. همان فرشتگاني كه نام نمازگزاران در اين روز شريف را مي نويسند، و آن را به درگاه خداوند عرضه مي نمايند و بر نمازگزاران خلعتهاي قدسي مي پوشانند، كه روايت شده است: «به راستي فرشتگان بر درهاي مساجد مي ايستند، و در دستهايشان كاغذهايي از طلا و قلمهايي از نقره است، ابتدا اولين كسي كه وارد مي شود مي نويسند و بهشت آراسته و زينت مي شود، و مردمان به سوي بهشت پيش مي افتند، به اندازه اي كه براي انجام نماز پيش افتاده اند، و همواره فرشتگان نام آنان كه وارد مسجد مي شوند مي نويسند تا آن كه امام جمعه به پا خيزد، پس چون امام به پا خاست، كاغذها درهم پيچيده و قلمها برداشته



[ صفحه 125]



مي شوند و فرشتگان در پيش منبر جمع شده و به ذكر گوش فرامي دهند. و همانا منزلت و درجه ي مردمان به اندازه ي صبح خيزي آنان براي نماز جمعه است.» [4] .

پس چون اين امور را در دل خويش گذراندي، و دانستي كه فرشتگان در پيرامونت بوده و گوش فرا دارند و خداوند سبحان ترا مي نگرد، بايد بالاپوش هيبت [5] و جوشن وقار و پيراهن ترس را ببر نمايي، در اين زمان است كه سزاوار دريافت فيض و هديه هاي خجسته گشته و نمازت مورد پذيرش قرار گرفته و دعايت شنيده و پذيرفته مي شود.

در چنين روزي بايد، ذكر، دعا، استغفار، قراءت قرآن، صلوات بر پيامبر و آلش عليهم السلام و صدقه را بيفزايي، زيرا جمعه روزي شريف است كه در آن فضل الهي همه گير و بخشش او تمام و رحمتش گسترده مي باشد، پس چون شخص لياقت داشته باشد، سعادتي كامل نصيبش خواهد شد و برايش توجهي خاص و افزون از جانب خداوند خواهد بود.

به ياد داشته باش كه در روز جمعه ساعتي است كه در آن دعاي مؤمن رد نخواهد شد، پس بكوش كه در حالي كه، دعا كننده، يا آمرزش خواه و يا ذاكر باشي، آن ساعت را دريابي. بدان كه خداوند به ذاكر بيش از آنچه به خواهنده مي دهد، مي بخشد.

و اگر برايت امكان دارد كه تمامي روز را در مسجد باشي، چنين كن، اگر چنين چيزي برايت امكان نداشته باشد، دست كم تا هنگام عصر در مسجد باش و به نيكي اين زمان را پاس دار و تمامي كوشش خويش را به كار بر، باشد كه بدان ساعت دست يابي، زيرا گفته شده كه آن ساعت در تمامي روز پنهان است، بدين دليل كه خداوند خواسته تا بندگان بر تمامي روز محافظت داشته باشند، همان گونه كه شب قدر در تمامي سال پنهان شده تا بر تمامي شبها مراقبت داشته باشد.

روايت شده كه آن ساعت بين تمام شدن خطبه تا زماني كه صفها براي نماز آماده



[ صفحه 126]



مي گردد، مي باشد. [6] .

و همچنين اين كه آن زمان آخرين ساعت از انتهاي روز تا غروب خورشيد است. [7] از روزهاي هفته، جمعه را مخصوص آخرتت قرار ده، اميد است كه آن آمرزنده گناه و عيب پوش ديگر ايام هفته گردد.

در اهتمام به نماز جمعه و تكاليف آن، همين بس كه خداوند پاك آن را برترين اعمال آدميان بعد از ايمان قرار داده است. همان گونه كه روايتها بدان گوياست و علماي نيك كردار، بدان تصريح كرده اند. و از آن جا كه عمل واجب از مستحب برتر بوده و نماز واجب برتر از ديگر واجبات است و نمازهاي روزانه برتر از ديگر نمازها، و نماز مياني (وسطي) از پنج نماز روزانه برتر است، و مشهور آن است كه نماز مياني همان نماز ظهر است، و خواندن نماز جمعه از نماز ظهر بهتر است. بنابراين اگر بپذيريم كه نماز مياني همان نماز ظهر است، خواندن نماز جمعه برترين اعمال خواهد بود.

اين سخن كاملا روشن، لزوم به كارگيري تمامي كوشش را در انجام اين عبادت بيان نموده و براي شخص نكته بين، خطر سبك داشتن اين عبادت را گوشزد مي نمايد. و كلام خداوند نيز بعد از دستور به انجام نماز جمعه بيدار باشي است: «اين برايتان بهتر است، اگر بدانيد.» [8] و دستور خواندن سوره ي جمعه و سوره ي منافقين، در اين نماز وارد شده، به سبب اين كه در اين دو سوره به نماز جمعه تشويق شده است، خداوند در سوره ي منافقين پس از اين كه اين نماز را در سوره ي جمعه ذكر ناميده، مي فرمايد: «شما كه مؤمن هستيد! اموال و فرزندانتان شما را از ذكر خداوند مشغول نسازد. و هر كس كه اين چنين كند، آنان همان زيانكارانند.» [9] .

پس تمامي اين ظرافتها را در انديشه ات تكرار كن، اميد است كه از رستگاران گردي.



[ صفحه 127]




پاورقي

[1] سوره ي جمعه (62)، آيه 9.

[2] سوره ي عنكبوت (29)، آيه ي 45.

[3] سوره ي انعام (6)، آيه 108.

[4] كافي، ج 3، ص 413، حديث 2، «ان الملائكة تقف علي ابواب المساجد و بايديهم قراطيس الذهب و اقلام الفضة، يكتبون الاول فالاول، و ان الجنان لتزخرف و تزين، و ان الناس ليتسابقون اليها علي قدر سبقهم الي اصلاة، و لا تزال الملائكة يكتبون الداخل الي ان يخرج الامام، فاذا خرج طوبت الصحف، و رفعت الاقلام، و اجتمعت الملائكة عند المنبر يستمعون الذكر، و ان الناس في المنازل و الخطوة علي قدر بكورهم الي الجمعة.».

[5] هيبت: حالتي شبيه به ترس كه از دريافت عظمت و شكوه چيزي يا كسي در دل به وجود آيد.

[6] عدة الداعي، ص 38.

[7] الدعوات، ص 36.

[8] سوره ي جمعه (62)، آيه ي 9.

[9] سوره ي منافقين (63)، آيه ي 9.


بازگشت