دوري جستن


و هدف از آن دوري جستن از حول و قوه ي خويشتن بوده، و به چشم خشنودي و پاك دانستن به نفس ننگريستن است، پس چون آيات وعده هاي پاداش و ستايش پاكان را بخواند



[ صفحه 89]



خويش را از جمله آنان به حساب نياورد و اهل يقين و راستكرداران را از آن جمله بداند و بخواهد كه خداوند او را به آنان ملحق گرداند و چون آيات عذاب و سرزنش گناهكاران را بخواند، نفس خويش را از آنان شمارد و به ترس و بيم خود را مخاطب آن آيات داند.

به اين مرتبه، حضرت اميرمؤمنان علي عليه السلام در خطبه متقين اشاره فرمودند، آن جا كه مي فرمايند: «چون به آيه اي كه در آن ترساندن است، گذر نمايند؛ گوشهاي دل بدان دارند و گمان برند كه بانگ و خروش جهنم در گوششان است.... تا پايان خطبه.» [1] .

و آن كس كه در هنگام قراءت خويش را مقصر بيند، همان سبب نزديكي وي به خداوند گردد، و كسي كه خويش را خوب بيند، از پروردگارش محجوب گرديده و اين حجاب هيچ نيست جز وجود خودش.

اين مطالب پاره اي از تكاليف و اسرار خواندن قرآن بود، خداوند ما را شايسته ي دريافت رازها قرار داده و به بندگان نيك خويش ملحق فرمايد.


پاورقي

[1] خطبه 193 نهج البلاغه صبحي صالح «و اذا مروا بآية فيها تخويف اصغوا اليها مسامع قلوبهم، و ظنوا ان زفير جهنم شهيق في آذانهم...» اين خطبه كه معروف به خطبه متقين مي باشد، شأن بياني دارد بدين شرح كه: روزي يكي از اصحاب حضرت اميرمؤمنان علي عليه السلام به نام همام كه مردي عابد بود از حضرت تقاضا نمود تا ايشان متقين را برايش وصف بفرمايند، حضرت از جواب طفره رفتند و به او فرمودند تقوا پيشه ساز و نيكو باش كه خداوند با متقين و محسنين است، اما همام قانع نشده و تفصيل بيشتري خواست آن گاه حضرت به ايراد خطبه اي بليغ و شيوا پرداختند كه در انتهاي آن همام فريادي كشيد و جان به جان آفرين تسليم نمود حضرت فرمودند: به خدا قسم از همين حال بر او مي ترسيدم و سپس فرمودند: پندهاي بليغ و رسا با اهل چنين موعظه هايي اين گونه تأثير مي نمايند.


بازگشت