بيان دارويي سودمند در به دست آوردن حضور قلب


بدان كه مؤمن بايد خداوند بلندمرتبه را به عظمت ياد كند و از وي بترسد، و به او اميدوار و از تقصير و كوتاهي خويش در انجام امور بندگي شرمسار باشد، بنابراين هيچ گاه بنده ي مؤمن از اين صفات جدا نخواهد بود، اگرچه شدت و ضعف اين حالات به يقين بنده بستگي دارد، در نتيجه هيچ چيز سبب دوري بنده از اين حالات در نماز نيست، جز پراكندگي فكر و عدم تمركز ذهن و آماده نبودن دل براي مناجات با خداوند و بي خبري از نماز، و تنها همين خاطره ها كه به ذهن وارد گرديده و انسان را گرفتار مي سازد وي را از نماز باز مي دارد.

پس داروي مناسب براي يافتن حضور قلب، راندن آن خاطره ها از ذهن و مغز است و تنها از بين بردن سبب چيزي، باعث از بين رفتن آن چيز مي گردد و سبب مشغول گرديدن به خاطرات با منشأ خارجي دارد و يا اين كه عاملي دروني مي باشد.


بازگشت