در بيان فوائد نماز شب در تحصيل علم


اما راز اين كه چرا تهجد و شب زنده داري و دعا از اسباب تحصيل علم است آن است كه علم (همان گونه كه در بعضي از روايات به اين مطلب تصريح شده است) به كثرت و تعلم و مطالعه نيست بلكه علم نوري است كه خدا در دل هر يك از بندگان خود كه بخواهد مي افكند. [1] و شب زنده داري و مناجات در دل شب دل را نوراني مي گرداند، و باعث ثبات نور در دل مؤمن مي شود. چنان كه از امام صادق عليه السلام روايت شده: «هرگاه بنده با مولاي خود در دل شب ظلماني خلوت كند، و با او به گفت وگو و مناجات بپردازد، خداوند نور را در قلب او ثابت خواهد گردانيد هنگامي كه بگويد: يا رب؛ از طرف خداوند متعال خطاب رسد كه لبيك اي بنده من، هر آن چه مي خواهي طلب نما كه به تو عطا كنم، و بر من توكل نما تا امورت را كفايت نمايم» [2] .

اگر كسي در اخبار اهل بيت و احوال پيشينيان از بزرگان ما جستجو و تحقيقي داشته باشد، در مي يابد كه نماز شب خواندن با تحصيل علم تضادي ندارد بلكه از اسباب قريب و قوي است. و بسياري از محصلين را مي شناسم كه اهل تهجد و شب زنده داري بودند، و همين امر سبب پايداري فهم و تيزي ذهن آن ها در رسيدن و دست يابي به مطالعه حق در مسائل علمي گشته و به مراتب عاليه علمي نائل آمدند. به خلاف طلبه هايي كه پيوسته به مطالعه كتب علمي مشغولند و كمتر مي شود فردي صاحب نظر از ميان آن ها برخيزد.



[ صفحه 498]



از مطلبي كه به طور مختصر آورده بوديم خارج شديم. و اين به خاطر عقده اي بود كه از قديم الايام در دل داشتم، خداوند از اين كه سخني را از روي هوا و هوس گفته باشم و قلم از طريق حق خارج شده باشد، درگذرد.

مؤمن بايد از ابتداي روز و اول شب به فكر تهيه اسباب تهجد و شب زنده داري باشد كه عبارت است از خواب در روز و در اول شب و تهيه مكان مناسب، كتاب دعا، آب وضو، مسواك، چراغ، و در هنگام خوابيدن آيه آخر سوره كهف [3] را به نيت اين كه در وقت نماز شب بيدار شود قرائت كند. اين مسأله براي كساني كه اهل تهجد هستند به تجربه ثابت شده است. از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روايت شده: «كسي كه مي خواهد براي نماز شب به پا خيزد هنگامي كه بسترش را آماده كرد بگويد: «اللهم لا تؤمني مكرك و لا تنسني ذكرك و لا تجعلني من الغافلين اقوم ساعة كذا». «بار الها مرا از مكر خود ايمن مگردان، و ياد خودت را فراموشم منما، و مرا در زمره غافلان قرار مده.» بعد ساعتي را كه مي خواهد براي نماز به پا خيزد در نظر آورد خداوند فرشته اي را مأمور مي كند كه او را در همان ساعت از خواب بيدار كند.» [4] و خلاصه اين كه حالات اول شب در توفيق آخر شب مؤثر است، لذا شايسته است كه انساني كه قصد شب زنده داري دارد، بر وظايف و آداب خوابيدن مواظبت داشته باشد تا توفيق قيام براي نماز شب نصيبش شود.

از وظايف مهم، محاسبه نفس مي باشد كه مي بايد از ابتداي بيداريش در شب قبل تا آن هنگام كه مي خواهد براي خواب به بستر برود، تمام حركات و سكنات خود را



[ صفحه 499]



محاسبه كند. و بايد بداند كه خواب برادر مرگ است، و هنگام خواب خداوند روحش را قبض مي كند خداوند روح را مي گيرد همان گونه كه روح مرده گرفته مي شود. و اين آيه شريفه را قرائت كند: (الله يتوفي الأنفس حين موتها و التي لم تمت في منامها) [5] «خدا است كه جان ها را هنگام مرگ مي گيرد، و آن كه نمرده در حال خواب اخذ مي شود».

خواب را مرگ صغير بداند و به اين حقيقت توجه داشته باشد كه اگر روحش را خداوند به بدنش بازنگرداند، براي هميشه مرده است؛ لذا همان سخن كه مردگان پس از مرگ بر زبان مي آورند بگويد: و اين آيه را تلاوت كند: (قال رب ارجعون - لعلي أعمل صالحا) [6] «بار الها مرا برگردان، اميد كه اعمالم نيك و پسنديده باشد».

به خاطر داشته باشد كه كساني كه به خواب رفته اند زبان حالشان همين بوده و به اميد برخاستن از خواب ولي بسياري از آنان ديگر سر از بالين برنداشته اند و در جواب تقاضاي بازگشت آن ها خطاب رسيده: (كلا انها كلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الي يوم يبعثون) [7] «هرگز، اين سخني بود كه پيوسته مي گفتي، و پس از مرگ عالم برزخ است تا آن روز كه برانگيخته شويد».

هم چنين با وضو و ياد خدا به بستر برود و از دعا و ذكرهايي كه در اين مورد رسيده غفلت نكند، و نفس روح و قلب و تمام امور را به خدا بسپارد، و به زبان بگويد به سوي خدا مي روم.



[ صفحه 500]




پاورقي

[1] منية المريد: ص 149، ص 167 و مشكاة الانوار: ص 325 و بحارالانوار: ج 1، ص 224.

[2] امالي صدوق: ص 279 و بحارالانوار: ج 38، ص 99 و ج 84، ص 137.

[3] (قل انما أنا بشر مثلكم يوحي الي...) (سوره ي كهف: آيه ي 110).

[4] كافي: ج 2، ص 540 و بحارالانوار: ج 73، ص 202.

[5] سوره ي زمر: آيه ي 42.

[6] سوره ي مؤمنون: آيه ي 100 - 99.

[7] سوره ي مؤمنون: آيه ي 100.


بازگشت