در بيان فضيلت نماز شب و كيفيت آن


از جمله نوافلي كه خيلي به انجام آن سفارش شده نماز شب است، و تو از عظمت اين نماز بي خبري كه آن نوري است در مقابل ظلمت و انس از وحشت و خلوتي است در مقابل شغل و كثرت. از امام صادق عليه السلام روايت شده: «نماز شب موجب رضايت پروردگار و دوستي ملائكه، و سنت انبياء، نور معرفت، اصل ايمان، راحتي بدن كراهت و ناراحتي شيطان، و سلاح بر عليه دشمنان، و موجب اجابت دعا، قبولي اعمال، و بركت در رزق، شفيع بين انسان و ملك الموت چراغ گور انسان، فرش زير پهلوي انسان در قبر، جواب نكير و منكر، مونس و زائر انسان در قبر تا روز قيامت است. هنگامي كه قيامت شود سايه اي بالاي سر او و تاجي بر سر او و لباسي بر بدن او و نوري كه پيشاپيش او در حركت است و پوشش بين او و آتش و حجتي بين او و بين خداوند و مايه سنگيني ميزان او و گذرنامه عبور از صراط و كليد بهشت است». [1] .

در روايت ديگري نيز آمده كه: «خداوند به يكي از صديقين وحي نمود براي



[ صفحه 487]



من بندگاني هستند كه مرا دوست مي دارند و من هم آن ها را دوست دارم. آنان مشتاق من و من هم مشتاق آن ها هستم آنان مرا در ياد دارند، و من هم به ياد آنان هستم و به من نظر دارند و من هم به آن ها توجه دارم، پس اگر تو نيز مانند آنان باشي تو را دوست خواهم داشت، و اگر از راه آن ها منحرف شوي عقوبتت خواهم نمود. شخصي گفت: پروردگارا! علامت آن ها چيست؟

خطاب رسيد: آنان روزها مانند چوپان مهرباني كه مواظب گوسفندان خود هستند، به سايه مي نگرند، و منتظر آمدن شب هستند همان طور كه پرندگان هنگام غروب با شور و شوق خاصي عازم آشيانه خود مي گردند، اينان نيز با همين حال به استقبال غروب خورشيد مي روند، پس آنگاه كه شب فرارسيد و تاريكي همه جا را فراگرفت و فرش ها پهن و همه گرد هم جمع شدند، و هر دوستي با دوست خود خلوت نمود، اين ها در برابر من به پاي مي ايستند، و صورت هاي خود را بر خاك مي نهند، و با تلاوت آيات قرآن به مناجات و گفت وگوي با من برخاسته، و نعمت هاي مرا سپاس مي گويند. پس آن ها را مي بيني كه گاه گريه مي كنند و گاه شيون سر مي دهند، گاه آه مي كشند و گاه از معاصي و گناهان شكوه مي كنند، گاه ايستاده و گاه نشسته و گاهي در حال ركوع و گاه در سجده هستند، آنچه را آنان به خاطر من تحمل مي كنند همه را مي بينم، و شكوه هايي كه از محبت من بر لب دارند مي شنوم. اول چيزي كه به آن ها بدهم سه چيز است يكي: اين كه نور خودم را در دل هاي آن ها بيفكنم، در نتيجه همان گونه كه من از آن ها آگاهم آن ها نيز از من باخبر خواهند بود.

دوم: اين كه اگر آسمان ها و زمين ها و آنچه را كه در اين ميان هست در ميزان آن ببينم باز آن را كم خواهم دانست. سوم: رو به سوي آن ها مي كنم كه اگر من به كسي رو



[ صفحه 488]



آورم احدي نمي تواند بداند كه چه به او عطا خواهم نمود» [2] .

و هم چنين آمده است: «خانه هايي كه در آن نماز شب خوانده مي شود و قرآن تلاوت مي گردد، همان گونه كه ستارگان و كواكب براي زمين مي درخشند، اين خانه ها هم براي اهل آسمان خواهند درخشيد.» [3] رسول خدا در وصيتش به اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده: «عليك بصلوة الليل و عليك بصلوة الليل و عليك بصلوة الليل» [4] «بر تو باد نماز شب بر تو باد نماز شب بر تو باد نماز شب» فرمود: «آيا به آنان كه در شب نماز مي گذارند، نمي نگريد اينان زيباترين مردم هستند؛ زيرا كه در شب براي پروردگار نماز گذاردند و خداوند هم از نور خود بر آن ها پوشاند.» [5] .

علاوه بر آياتي كه در قرآن كريم در فضيلت شب زنده داري آمده است، اخبار و روايات زيادي نيز در فضيلت اين عمل رسيد كه به حد تواتر است گرچه در اهميت و فضيلت آن همين آيه كفايت مي كند: (و من الليل فتهجد به نافلة لك عسي أن يبعثك ربك مقاما محمودا) [6] پاره اي از شب را بيدار باش و در آن به عبادت برخيز اين افزوني است براي تو به اميد اين كه پروردگارت تو را به مقام پسنديده برساند.»

منزه است خداوند آن قدر اين عمل بزرگ و بالا است كه جزا و پاداش آن را مقام ستوده و پسنديده قرار داده است. و من در بيان اخبار و رواياتي كه در فضيلت اين عمل رسيده به همين مقدار اكتفا مي كنم. اگر كسي تفصيل اين مطلب را



[ صفحه 489]



خواست به كتاب سير الي الله مراجعه كند كه در آن جا به تفصيل اين مطلب را بيان نموده ام.

در اين جا لازم است به رواياتي كه در زمينه سبك شمردن نماز شب و ترك آن رسيده اشاره اي بكنم، در بلد الامين از امام صادق عليه السلام روايت شده: «ليس من شيعتنا من لم يصل صلوة الليل» [7] [8] «هر كس نماز شب نخواند از شيعيان ما نيست.»

در روايتي ديگر كه از ايشان عليه السلام آمده: «أبغض الخلق الي الله جيفة بالليل و بطال بالنهار» [9] [10] «مبغوض ترين خلق در نزد خدا كسي است كه شب چون مرداري بيفتد و روز را به بطالت و تنبلي بگذراند.» از رسول خدا روايت شد، كه فرمود: «هر كس همه شب را بخوابد شيطان در گوش او بول كند، و روز قيامت مفلس و ورشكسته و بي چيز به صحنه محشر مي آيد، و براي هر كسي فرشته اي است كه هر شب دوبار او را بيدار مي كند و به او گويد: اي بنده خدا برخيز و به ياد پروردگار باش، بار سوم اگر توجهي نكرد شيطان در گوش او بول مي كند.» [11] .

مبادا به اين روايات كافر شوي بلكه ايمان آور به خدا قسم كه بعضي از شب زنده داران را مي شناسم كه در اوايل كار صداي آن فرشته اي كه او را با لفظ آقا از خواب بيدار مي نمود مي شنيد. اگر تو دلي داشته باشي چه بسا اثراتي را كه براي نماز شب رسيده است در مي يابي، و اگر به اين فضيلت ها ايمان داشته باشي آن را



[ صفحه 490]



ترك و ضايع نخواهي نمود؛ چرا كه طبيعت و فطرت انسان آن است كه دوستدار خير و خوبي است. [12] آيا در آن حديث قدسي نشنيدي كه ذات اقدس حق فرمود: «و يحنون الي غروب الشمس كما يحن الطير الي و كره وقت الغروب» [13] «بندگان من براي غروب خورشيد هم چون پرندگاني كه شامگاهان شوق رفتن به آشيانه دارند مشتاق هستند.» [14] .

چگونه مي توان پذيرفت كه شخص به اين فضايل نماز شب معتقد باشد و مشتاق رسيدن وقت آن نباشد آيا همين انسان نيست كه براي تقرب و رسيدن به سلاطين دنيا و خلوت با آن ها از مال و اهل خود مي گذرد و چه بسا خود و زندگي



[ صفحه 491]



خود را در اين راه فدا كند، خداوند متعال مي فرمايد: «و المؤمنون أشد حبا لله» [15] «و مؤمنين محبتشان به خدا از هر دوستي و محبتي بيشتر و شديدتر است.»


پاورقي

[1] ارشاد القلوب: ج 1، ص 191 و بحارالانوار: ج 84، ص 161.

[2] مسكن الفؤاد: ص 18 و بحارالانوار: ج 67، ص 26، ح 28 و محجة البيضاء: ج 3، ص 399.

[3] ارشاد القلوب: ج 1، ص 92.

[4] فقيه: ج 1، ص 484 و مفتاح الفلاح: ص 298 و بحارالانوار: ج 74، ص 70.

[5] ارشاد القلوب: ج 1، ص 92. (با اختلاف اندكي در عبارت).

[6] سوره ي اسراء: آيه ي 79.

[7] وسائل الشيعه: ج 8، ص 162.

[8] روضة الواعظين: ج 2، ص 321 و بحارالانوار: ج 84، ص 161.

[9] بحارالانوار: ج 13، ص 354.

[10] بحارالانوار: ج 84، ص 158 و مستدرك الوسائل: ج 6، ص 340.

[11] ارشاد القلوب: ج 1، ص 91.

[12] سوره ي عاديات: آيه ي 8.

[13] مسكن الفؤاد: ج 13، ص 354.

[14] چنان كه گفته شده:



يا مدعي الحب قم ان كنت تهوانا

و انهض الينا فهذا الوقت قد أنا



«اي آن كه دعوي محبت ما داري اگر به حقيقت دوستدار مايي، برخيز كه وقت فرا رسيده است.»



كم ذي رقاد ألم يعلم بأن لنا

في آخر الليل قبل الفجر احسانا



«چه بسيار خفته و خواب گرفته كه نمي داند ما را به پايان شبها و پيش از طلوع فجر احسان و نيكوكاري ها است»



و اهجر كراك و خلي الفراش عاطلة

و انهض الينا و لا تنسي ء فتنسانا



«از خواب بگذر و بستر بگذار، و به سوي ما آي، و دراين كار تأخير مكن، تا فراموشمان نكني»



نحن الذي نتجلي في الظلام كما نشاء

فاسمع و كن للذكر يقطانا



«مائيم كه آنگونه بخواهيم در ظلمت شب تجلي مي كنيم پس گوش كن و به ياد ما بيدار و هشيار باش»



و لا يشغلنك عنا غيرنا فلنا

حسن الوفاء لمن وافي و وافانا



«مبادا چيزي جز ما بر خاطر تو چيره گردد، كه ما را نسبت به وفاداران وفادار و وفاداري هاست»



طوبي لمن قام قبل الفجر مجتهدا

و يقطع الليل تسبيحا و قرآنا



«خوشا آن كسي كه به كوشش، هر سحرگاه بيدار باشد، و شب را با تسبيح خدا و تلاوت قرآن سپري كند».

[15] سوره ي بقره: آيه ي 165.


بازگشت