در تعيين صراط مستقيم


پس از بيان گذشته مي پردازيم به اين نكته كه راه به تمام معني مستقيم نيست مگر براي كسي كه معارفش به خدا و اسماء و صفات و افعال و ملائكه و كتاب ها و پيامبران و شرايع او باشد، تا حدي كه بداند هر حركت و سكون با مقدار و چگونگي واقعي اش مطابق حكم حكيم متعال است، و كسي كه همه ي اخلاقش معتدل بين افراط و تفريط است و ذره اي از اعتدال خارج نيست، و مزاجش معتدل ترين مزاج ها است؛ (زيرا مزاج هم مانند اخلاق تأثيرگذار بر اعمال و كردار است)، و در عين حال توفيق و محفوظ ماندن از جانب خدا، او را كمك مي كند تا اين كه سيرش در نزديك ترين راه ها حقيقي باشد.



[ صفحه 428]



توفيق و عصمت از جانب خدا را فقط به اين جهت آورديم كه حوادث نيز مؤثر در طي صراط مستقيم است، و گذشتن از صراط مستقيم جز با توفيق و عصمت از جانب خدا ممكن نيست، و به همين جهت است كه خداوند معصومين را با روح قدس مؤيد كرده، بلكه با لطف خودش عهده دار پرورش دادن قلبشان با خوف و رجا شد، همان گونه كه در برخي زيارات به اين نكته اشاره شده است. [1] .

صراط مستقيم براي هر مكلفي نزديك ترين راه ممكن است در حق او؛ به اين بيان كه آن حركت داراي منفعت براي او در تحصيل رضاي خدا در مقايسه با بقيه ي حركت هاي اختياري او باشد؛ مثلا كسي كه اشتغال به نمازهاي شب هاي ماه رجب فايده ي بيشتر براي او از مشغول شدن به مطالعه ي كتاب هاي علمي داشته باشد، و يا به عكس آن مطالعه فايده ي بيشتري از عبادت داشته باشد، و يا افطار از روزه داري نفعش براي او بيشتر است، در اين صورت راه مستقيم آن است كه نفع بيشتري براي او دارد. همان طور كه در اين زمينه وارد شده: «گاه بنده اي يك يا دو شب محروم از نماز شب مي شود، تا گرفتار خودپسندي در عبادت نشود» [2] بلكه «گاهي گرفتار گناهان كوچك مي شود تا از خودپسندي كه بزرگتر از آن گناه است، محفوظ باشد». [3] .

خلاصه كلام اين كه صراط مستقيم براي هر شخصي در هر روز بلكه در هر نفس، و در هر حركت و سكون، آن است كه نسبت به حال فعلي او و پس از آن در



[ صفحه 429]



پيمودن راه خير و سعادت، فايده ي بيشتر داشته باشد. پس هر كس موفق به آن شود همان هدايت مخصوصي است از جانب خداي متعال به او عطا شده است و الا اين علوم اكتسابي نمي تواند بيانگر اين مقصود باشد؛ شايد به همين جهت باشد كه روايت شده: «صراط باريك تر از مو است» و به جهت سختي عمل پس از هدايت يافتن وارد شده: «صراط تيزتر از شمشير است» [4] .

مطلب ديگر: اين كه آنچه وارد شده در روايت اميرالمؤمنين عليه السلام كه مقصود از طلب هدايت در اين سوره فقط ثبات و پايداري بر هدايت گذشته است، [5] يا مقصود از صراط ايمان باشد - همان گونه كه برخي روايات به آن اشاره مي كنند [6] - و يا اين كه مقصود از صراط مستقيم خصوص اميرالمؤمنين و ائمه عليهم السلام باشند كه انواع و جهات هدايت در آن ها متفاوت نمي شود، معنايش اين مي شود كه از خدا درخواست مي كنند خداوند آنان را همانند گذشته هدايت كند و اين معناي ثبات و استمرار است. و اما امثال ما مراد از طلب هدايت ما اين مي شود كه خداوند بر هدايت آينده ي ما نسبت به گذشته بيفزايد، تا حدي كه به سير در ملكوت و سير در مقامات انس با خدا، يا محو كردن دلبستگي هاي جسماني و طبيعي، و ظهور انوار روشني بخش جلال و جمال الهي، و هويدا شدن اسرار غيبي، هدايت شويم.



[ صفحه 430]




پاورقي

[1] بحارالانوار: ج 99، ص 162.

[2] تمحيص، ص 57، فقه الرضا عليه السلام، ص 387، بحارالانوار: ج 69، ص 321.

[3] كافي ج 2، ص 313، مشكاة الانوار، ص 314.

[4] امالي صدوق، ص 177، روضة الواعظين ج 2، ص 499، الزهد، ص 92.

[5] بحارالانوار: ج 89، ص 252 (روايت از امام حسن عسكري عليه السلام)، معني الاخبار، ص 33، تفسير امام، ص 44، (روايت از امام حسن عسكري عليه السلام).

[6] همان گونه كه در صفحات قبل گذشت از صراط در روايات به طريق معرفة الله، طريق مؤدي به محبت و غيره ياد شده است: معاني الاخبار، ص 33، تأويل الآيات الظاهر، ص 29.


بازگشت