در بيان فضيلت اذان و اقامه


در كتاب ثواب الاعمال از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده است: «كسي كه اذان مسجدي از مساجد را به عهده گيرد، و در آن اذان بگويد، و قصد و نيتش قرب الهي باشد، خداوند به او ثواب هزار هزار پيامبر، و چهل هزار هزار صديق و چهل هزار هزار شهيد عطا مي كند، و هزار هزار ملت تحت شفاعت او قرار مي گيرند، كه در هر ملت چهل هزار هزار شخصند، و در هر باغي از باغ هاي بهشت چهل هزار هزار شهر است، كه در هر شهر چهل هزار هزار قصر است، و در هر قصر چهل هزار هزار خانه و در هر خانه چهل هزار هزار اطاق، و در هر اطاق چهل هزار هزار تخت، و بر هر تخت حور العيني است، و وسعت هر اطاقي به اندازه چهل هزار هزار برابر دنيا و در مقابل هر حورالعيني چهل هزار هزار غلام و چهل هزار هزار كنيز است، و در هر اطاقي هزار هزار سفره و بر هر سفره چهل هزار هزار ظرف است كه در هر يك چهل



[ صفحه 306]



هزار هزار از غذاهاي رنگارنگ است، و اگر جن و انس ميهمان صاحب آن خانه باشند آن ها را در اطاقي از اطاق هاي آن جاي دهد و برايشان هر آنچه از غذا و نوشيدني، و عطر و لباس، و ميوه و هداياي رنگارنگ و زيورآلات كه بخواهند فراهم كند، و در هر اطاقي همه اين اشياء موجود است و هنگامي كه مؤذن شهادت به وحدانيت دهد چهل هزار هزار ملك او را در برگيرند و همه بر او تحيت و سلام بفرستند، و براي او استغفار كنند، و در زير سايه رحمت الهي است تا از اذان فارغ شود، و چهل هزار هزار ملك ثواب او را بنويسند و به نزد پروردگار برند.» [1] .

در حديثي طولاني از بلال آمده است: بنويس: «بسم الله الرحمن الرحيم»، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه فرمود: كسي كه ده سال اذان بگويد، خداوند او را با حضرت ابراهيم خليل الله عليه السلام در قبه ي او يا در يك درجه ساكن مي كند.» [2] و روايات بسياري در اين باره آمده است: «كسي كه با اذان و اقامه نماز به پاي دارد دو صف از ملائكه به همراه او نماز به پاي مي دارند.» و در بعضي از روايات آمده است: «به او گفتم طول اين صف چه مقدار است؟» امام عليه السلام فرمود: «كمترين آن فاصله اي بين مشرق و مغرب دارد، و بيشترين آن فاصله اي بين زمين و آسمان است.» [3] .

در روايتي از اميرالمؤمنين علي عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده: «للمؤذن بين الأذان و الإقامة مثل أجر الشهيد المتشحط بدمه في سبيل الله؛ قال: قلت: يا رسول الله إنهم و يختارون علي الأذان؛ قال: كلا إنه يأتي علي الناس زمان يطرحون الأذان



[ صفحه 307]



علي ضعفائهم و تلك لحوم حرمها الله علي النار» [4] .

«ثواب مؤذن بين اذان و اقامه ثواب شهيدي است كه در خون خود غوطه ور است» فرمودند: «به رسول خدا عرض كردم: اگر چنين باشد آنان براي گفتن اذان بر هم پيشي خواهند گرفت. فرمودند: چنين نيست زماني بيايد كه گفتن اذان را تنها به عهده ضعفاء بگذارند، و مؤذنين افرادي اند كه بدن هايشان بر آتش حرام است.»

از كتاب مجالس صدوق روايتي از امام صادق عليه السلام از پدرانش از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل فرمودند: «آگاه باشيد كسي كه اذان بگويد و نيتش تقرب به خداوند باشد خداوند ثواب چهل هزار شهيد و چهل هزار صديق را به او مي دهد، و چهل هزار گنه كار از امت من با شفاعت او وارد بهشت گردند. و آگاه باشيد مؤذن وقتي بگويد: اشهد ان لا اله الا الله نود هزار ملك بر او صلوات فرستند، و برايش استغفار كنند، و در روز قيامت در سايه عرش خداوند است تا خداوند از حساب خلايق فارغ شود، و چهل هزار ملك ثواب گفتن اشهد ان محمد رسول الله را مي نويسند.» [5] .

مي گويم: مبادا گمان كني كه امثال اين اجر و پاداش ها در روايات مبالغه است؛ زيرا اين سخن بعضي از ملحدين است. اگر عقل ضعيف تو اين گونه امور را بعيد مي شمرد براي رفع اين استبعاد، دو مطلب را توجه كن، اول: اين كه اين پاداش ها براي كساني است كه حقائق اين اعمال را خالصا به جا آورده باشند، و بدان كه اين جز بر آن افراد معدودي از اولياء ممكن نيست. اما امثال ما از افراد عامه اگر بعضي از عبادتهايمان موجب دوري از خداوند و معصيت باشد، سزاوارتر و نزديك تر است



[ صفحه 308]



از اين كه موجب تقرب اجر و پاداش شود.

وقتي در معناي لا اله الا الله تأمل كني و بداني كه آن كلمه توحيد است و معناي آن اثبات الوهيت و فردانيت خداوند تعالي و نفي الوهيت از غير اوست، و سپس در اعمال خود تأمل كني و مشاهده كني كه در تمام اعمال خود بگونه اي رفتار مي كني كه اعتقادي به الوهيت خداوند نداري، بلكه هر يك از مخلوقين كه اندك قدرتي در او مي بيني تدبير و الوهيت را براي او تصور مي كني، و لذا در رفع حوائج و گرفتاري ها به سوي خداوند رو نمي آوري، بلكه به دنبال واسطه و اسباب مي گردي؛ مثلا وقتي پدري ثروتمند داشته باشي كه با خدمه خود نيازهاي خود را برآورده مي كند، در حوائج خود به او دل مي بندي، و ديگر براي برآورده شدن حاجت هاي خود به خداوند تضرع نمي كني، و به وعده هايش دل نمي بندي، و به اجابت دعايت مطمئن نمي شوي، در عين حال به لسان لا اله الا الله مي گويي. آيا چنين شخصي مي تواند خود را موحد بداند؟ يا مشرك دروغگو يا بيهوده گويي منافق است، كه به مسخره گرفته است.

اگر بداني كه كلمه لا اله الا الله كلمه اي عظيم است كه جز عارفان و اولياء خدا كسي را ياراي گفتن آن به معناي واقعي كلمه نيست، استبعادي براي تو در اين همه اجر و پاداش باقي نمي ماند.

مطلب دوم: اين كه در قدرت بي انتهاي الهي تفكر كني، و بداني كه تمام آنچه در روايات از اجر و پاداش آمده است، همه را خداوند با يك اراده و با كلمه «كن فيكون» ايجاد مي كند، و براي خداوند خلق اين ها بلكه بيش از اين ها تا بي نهايت مؤنه اي ندارد؛ زيرا اوست كه هر آنچه را بخواهد انجام مي دهد و هر آنچه را كه بخواهد مي آفريند، و حفظ آن ها هم براي او زحمتي ندارد. و تفكر كن در صفت جود او كه



[ صفحه 309]



بخلي در او نيست، و او بزرگوارترين بزرگواران، و نسبت به مؤمنين مهربان تر از مادر است.

وقتي كه اين دو مطلب را دانستي و حقيقت آن را تصديق نمودي پس اين اجر و پاداش هاي فراوان را استبعاد مكن؛ زيرا دليل اين كه مردم اين امور را بعيد مي شمرند دو امر است يكي اين كه امكان تحقق آن و قدرت به آن را بزرگ مي شمرند، و گمان مي كنند كه خلق اين گونه پاداش ها و حفظ آن ها مؤنه فراواني دارد، و ديگر اين كه آن عملي كه سبب اين پاداش ها مي گردد را كوچك مي شمارند، ولكن آنچه ما بيان داشتيم هر دو توهم را از بين مي برد.


پاورقي

[1] ثواب الاعمال: ص 290 و بحارالانوار از ثواب الاعمال: ج 73، ص 369.

[2] امالي صدوق: ص 210 و بحارالانوار: ج 81، ص 123 و روضة الواعظين: ج 2، ص 313.

[3] ثواب الاعمال: ص 33 - 32 و بحارالانوار از ثواب الاعمال: ج 81، ص 147 و وسائل الشيعه: ج 5، ص 383 - 381.

[4] ثواب الاعمال: ص 32 و بحارالانوار از ثواب الاعمال: ج 81، ص 147 (با كمي اختلاف در عبارت).

[5] امالي صدوق: ص 432 و بحارالانوار: ج 73، ص 336 و روضة الواعظين: ج 2، ص 313.


بازگشت