در بيان استقبال و اسرار آن


مؤمن بايد بداند كه همه مكان ها نسبت به وجود حق تعالي و احاطه او مساوي است، و همه جهت ها براي او يكسان است، و لكن در هر عالمي بالنسبه به اهل آن عالم داراي وجه و جهتي است. و لطف عظيم او اقتضاء مي كند كه هم چنانكه قلوب ما متوجه اوست، بدن هاي ما نيز به شرف توجه به او مشرف سازد، و كعبه خود را براي توجه ظاهري و باطني به خود قرار داد. و حمد و ثنا بر همه لطف هاي عظيم و بزرگش كه سزاوار اين ستايش است.

گمان مبر كه استقبال با قلب دليلي بر آن نيست؛ زيرا اگر به كتاب و سنت و عقل مراجعه كني مي يابي كه همه بر لزوم آن اتفاق دارند، بلكه اين استقبال و توجه قلبي از استقبال بدن به سوي كعبه مهمتر است. آيا مي پنداري كه همه امور را به امر الهي متوجه نمودن مطلوب نيست؟ هرگز! بلكه اين اوامر ظاهري براي توجه به امور قلبي و باطني است، و شايد دليل مهم و عمده براي استقبال قبله ثبت و ضبط اعضاء و



[ صفحه 224]



جوارح به يك سمت است تا بر قلب طغيان نكنند؛ زيرا اگر هر كدام به هر جهتي حركت كنند، قلب با آن ها متابعت كند، و از توجه به خداوند بازماند.

همه آنچه كه در روايات از ذكر الهي و تقوي و توجه و اقبال به سوي او آمده است، همه از ادله لزوم توجه قلبي است.

بايد بداني كه هم چنانكه استقبال ظاهري به روي گرداني از ساير جهات و توجه به بيت الله محقق مي شود؛ هم چنين اقبال قلب با انصراف از غير خداوند و فراموشي آن ها و توجه به خداوند محقق مي شود. [1] .

در روايت نبوي صلي الله عليه و آله و سلم آمده است: «اذ اقام العبد إلي صلوته و كان هويه و قلبه إلي الله إنصرف كيوم ولدته امه» [2] «هنگامي كه بنده به نماز ايستد و قلبش و اشتياقش به خداوند باشد پس از نماز مانند روزي كه از مادر متولد شده، پاك گردد.»

و در كتاب مصباح الشريعه آمده است [3] كه امام صادق عليه السلام فرمودند:«هنگامي كه به قبله رو نمودي از دنيا و آنچه در آن است و از خلق و آنچه از اوست مأيوس باش، و قلبت را از هر آنچه كه او را مشغول مي سازد فارغ ساز، و در سر و



[ صفحه 225]



باطن خود عظمت الهي را مشاهده كن، و ايستادنت در محضر پروردگار را به ياد آور، هم چنانكه خداوند در آيه كريمه مي فرمايد: (هنالك تبلوا كل نفس ما أسلفت و ردوا إلي الله مولاهم الحق) [4] ؛ «در آن جاست كه هر نفس آنچه كه پيش فرستاده بيازمايد، و به سوي مولاي خود بازگردانده شوند.»، و با قدم خوف و رجاء در برابر او بايستد.



[ صفحه 226]




پاورقي

[1] امام خميني قدس سره در كتاب آداب الصلاة در بستر استقبال قبله مي گويند: در اين معجون الهي يعني نماز كه معراج قرب الهي است، استقبال به قبله و توجه به نقطه ي مركزيه و دست كشيدن و رو برگرداندن از جهات متفرقه، دعواي بيدار شدن فطرت است، و خارج شدن نور فطرت از احتجاب است. و اين براي كمل و اصحاب معرفت حقيقت دارد، و براي ما اصحاب حجاب، ادبش آن است كه به دل بفهمانيم كه دو جميع دار تحقق كمال و كاملي نيست جز ذات مقدس كامل علي الاطلاق كه آن ذات مقدس، كمالي است بي نقص، و جمالي است بي عيب و فعليتي است بي شوب ظلمت، و در تمام دار تحقق هر چه كمال و جمال و خير و عزت و عظمت و نوريت و فعليت و سعادت يافت شود از نور جمال آن ذات مقدس است.

[2] بحارالانوار: ج 81، ص 261 و مستدرك الوسايل: ج 4، ص 102.

[3] بحارالانوار: ج 81، ص 230 و مستدرك الوسايل: ج 4، ص 95.

[4] يونس، آيه 30.


بازگشت