ذكر آيات و روايات در بيان روح نماز


جمله اي از آيات دلالت مي كند بر اين كه نماز مجرد اعمال ظاهري نيست.

از جمله اين آيات: (فويل للمصلين - الذين هم عن صلاتهم ساهون) [1] .

«واي بر نمازگزاران كساني كه در نماز خود غافلند.»

و گفته شده كه اين آيه در مذمت غفلت از نماز است براي كساني كه نماز گذارند.

و آيه ي: (الذين هم في صلاتهم خاشعون) [2] .

«كساني كه در نمازشان خاشعند.»

و آيه: (أقم الصلاة لذكري) [3] .

«نماز را براي ذكر من به جا آورد.»

و آيه: (لا تقربوا الصلاة و أنتم سكاري حتي تعلموا ما تقولون) [4] .



[ صفحه 207]



«در حالي كه در حال مستي هستيد به نماز نزديك نشويد تا بفهميد آنچه را مي گوئيد.»

و گفته شده در اين آيه تنبيه بر مستي دنيا است؛ زيرا در آيه تعليل شده به اين معنا كه علت منع از دخول در نماز با مستي، از آن جهت است كه با مستي از آنچه مي گويد غافل است، و اين اختصاص به مستي با شراب ندارد بلكه مستي از دنيا را نيز شامل مي شود.

اما اخباري كه دلالت بر روح و حقيقت نماز دارد بسيار است.

از جمله آن ها اخباري كه در اول كتاب گذشت، و بعضي در فصل گذشته بيان شد، كه نمازي كه نهي از فحشاء و منكر نكند ثمره اي جز بعد از خداوند ندارد. [5] .

و روايت معصوم: «لا ينظر الله إلي الصلاة لا يحضر الرجل فيها قلبه مع بدنه».

«خداوند به نمازي كه نمازگزار قلبش با بدنش همراه نيست (حضور قلب ندارد) نظر نمي كند.»

و روايتي كه دال بر اين كه نماز مجموعه اي از وقار، تواضع، ناله، زاري، شكستگي و ندامت، و خوشنودي، است و دستان خود را دراز كن و از خداوند هر آنچه مي خواهي طلب كن، و كسي كه چنين نكند ناقص است». [6] و در روايت ديگري آمد هنگامي كه نماز فريضه را در وقت مخصوصش به جا مي آوري، نمازت نماز وداع كننده اي باشد كه مي ترسد كه بدان باز نگردد، و خلاصه اين كه اين گونه



[ صفحه 208]



روايات در حد تواتر است. [7] .



[ صفحه 209]




پاورقي

[1] سوره ي ماعون: آيه ي 5 - 4.

[2] سوره ي مؤمنون: آيه ي 2.

[3] سوره ي طه: آيه ي 14.

[4] سوره ي نساء: آيه ي 77.

[5] محاسن: ج 1، ص 261 و مستدرك الوسايل: ج 4، ص 109 (با كمي اختلاف در عبارت).

[6] سنن ابن ماجه، ج 1، ص 419؛ سنن ابوداود، ج 2، ص 29.

[7] مرحوم آيت الله حاج شيخ حسينعلي نخودكي قدس سره در بيان حقيقت نماز مي فرمايد: اي عزيز بدان كه اطباء جسماني معجوني ساخته اند و اسم آن را ترياق كبير و حافظ الصحه گذارده اند، و اگر كسي آن ترياق را ايام طاعون و وبا بخورد، وبا و طاعون به او اثر نمي كند، و اگر افعي او را بگزد، زهرش در او اثر ندارد، اما بايد دانست كه اثر اين ترياق تا وقتي كه زهر به قلب آدمي نرسيده باشد (اثر دارد) ولي اگر به قلب رسيده باشد، اين ترياق بي فائده است، و شخص به هلاكت مي رسد، هم چنين طبيب آسماني معجوني براي روح آدمي ساخته است به نام نماز، كه حكم همان معجون جسماني را دارد. اگر كسي از ابتداء نمازگزار باشد، وساوس شيطاني در او اثر نمي كند، و اگر مبتلا به وساوس شد در حالي كه هنوز سياهي تمام قلب را نگرفته است. نماز موجب رفع مهالك مي شود. اما اگر قلب به كلي خراب شد، و مشمول آيه ي «ختم الله علي قلوبهم» گرديد، يعني خداوند مهر بر دل آن ها زد، ديگر بر آن نماز اثري مترتب نمي گردد «ثم كان عاقبة الذين أساءوا السوأي أن كذبوا بآيات الله» سپس پايان كار كساني كه مرتكب زشتي شدند اين بود كه آيات و نشانه هاي خدا را تكذيب كردند.


بازگشت