در آداب ظاهري مسجد
مهمترين آداب مسجد رونق داشتن مسجد است به عبادت در آن. و از جمله آداب مسجد، خواندن اين دعا است:
«بسم الله الذي خلقني فهو يهدين والذي هو يطعمني و يسقين و إذا مرضت فهو يشفين و الذي يميتني ثم يحيين و الذي اطمع أن يغفر لي خطيئتي يوم الدين رب هب لي حكما و ألحقني بالصالحين و إجعل لي لسان صدق في الآخرين و إجعلني من ورثة جنة النعيم و إغفر لأبي» عند المشي إليها. [1] .
كه اين ثواب و اجر و فضيلت بسيار دارد.
و از آداب ديگر مسجد در آوردن كفش هنگام دخول در مسجد [2] ، و بسم الله گفتن، و خواندن دعا هنگام دخول و خروج، به اين كه بگويد بعد از بسم الله: «اللهم صل علي محمد و آل محمد اللهم إغفرلي ذنوبي و افتح لي أبواب فضلك» [3] .
و مستحب است هنگام خروج بر درب مسجد بايستد و بگويد:
[ صفحه 196]
«اللهم دعوتني فأجبت دعوتك و صليت مكتوبتك و إنتشرت في أرضك كما امرتني فأسئلك من فضلك العمل بطاعتك و إجتناب سخطك و الكفاف من الرزق برحمتك» [4] .
و اين كه پاي راست را هنگام دخول، و پاي چپ را هنگام خروج مقدم دارد [5] و بلكه در هر مكان شريفي چنين كند و بعكس اين عمل در مكان هاي پست. و مستحب است دو ركعت نماز تحيت [6] ، و هم چنين جاروب نمودن [7] ، و چراغ روشن كردن در مسجد. [8] و اما زينت كردن مساجد و دو طبقه ساختن آن ها و تصوير كشيدن در مساجد مكروه است، و بعضي تصوير را حرام دانسته اند [9] ، و احتياط در اجتناب از آن است.
و هم چنين كراهت دارد محراب مسجد [10] ، و اين مقيد شده به محراب داخل [11] ، و تفسير شده به محراب داخل ديوار يا داخل مسجد. اما اصل اين قيد در روايتي نيامده است. و كراهت دارد بلند نمودن مناره مسجد، و اين كه در وسط مسجد باشد، و بعضي قائل به حرمت شده اند.
و مكروه است خارج نمودن سنگ از مسجد، و احتياط در اجتناب از آن است،
[ صفحه 197]
و اگر چنين كرد آن سنگ را به آن مسجد يا مسجد ديگري برگرداند [12] و همچنين سرودن شعر لغو [13] در مسجد، و خريد و فروش در آن، و اجازه به دخول مجانين و كودكان مكروه است [14] ، و احتياط در همه اين موارد اجتناب است. و همچنين مكروه است اجراي حد در مسجد و بلند كردن صدا بيش از حد، و اعلان گمشدگان [15] ، و سخن از دنيا [16] ، و مراد از آن هر چيزي است كه در آخرت و هنگام مرگ به كار نمي آيد، ساختن اشياء، و كشف عورت، در روايت نبوي (صلي الله عليه و آله) آمده است كه آشكار نمودن ناف و ران و زانو در مسجد به منزله كشف عورت است [17] ، و تكيه دادن و خوابيدن در مسجدالحرام و مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم بلكه همه مساجد [18] و لكن روايتي اين را رد مي كند [19] و دخول در مسجد با بوي پياز و سير [20] و تره و هر آنچه كه موجب اذيت نمازگزاران است، ولو كم باشد. و آب دهان انداختن در مسجد، بلكه معصيت است و كفاره آن دفن آن است. [21] و خلط انداختن در مسجد كه سبب گرفتگي و انزجار مسجد است. [22] هم چنين كشتن شپش [23] ، و راه قرار
[ صفحه 198]
دادن مسجد [24] ، و سخن گفتن به زباني كه عامه مردم نمي فهمند [25] ، و وضوء ساختن از حدث بول و غائط، و بعضي به واسطه روايتي قائل به حرمت آن ها شده اند [26] و همچنين حرمت ادخال شيي نجس در مسجد [27] ، ولكن صحيح دخول شيي نجسي است كه نجاست آن به مسجد سرايت مي كند.
پاورقي
[1] بحارالانوار: ج 81، ص 20.
[2] بحارالانوار: ج 80، ص 367 - 366 و مكارم الاخلاق: ص 123.
[3] بحارالانوار: ج 81، ص 21.
[4] بحارالانوار: ج 81، ص 22 و فلاح السائل: ص 209 و مصباح المتهجد: ص 245.
[5] بحارالانوار: ج 81، ص 21 و وسايل الشيعه: ج 5، ص 246.
[6] بحارالانوار: ج 74، ص 72 و مكارم الاخلاق: ص 472 و مجموعه ورام: ج 2، ص 66.
[7] بحارالانوار: ج 80، ص 343 - 383 و روضة الواعظين: ج 2، ص 336.
[8] بحارالانوار: ج 81، ص 15 و جامع الاخبار: ص 71 و عوالي اللئالي: ج 1، ص 351.
[9] بحارالانوار: ج 52، ص 374 و كافي: ج 3، ص 369 و تهذيب الاحكام: ج 3، ص 259.
[10] بحارالانوار: ج 80، ص 352.
[11] بحارالانوار: ج 81، ص 54.
[12] بحارالانوار: ج 81، ص 7، و تهذيب الاحكام: ج 3، ص 259.
[13] اصول كافي: ج 3، ص 369.
[14] بحارالانوار: ج 80، ص 349 و فقيه: ج 1، ص 237 و مستدرك الوسائل: ج 3، ص 380.
[15] وسايل: ج 5، ص 234 و مستدرك: ج 3، ص 383 و طرائف: ج 1، ص 224.
[16] بحارالانوار: ج 80، ص 368 و مستدرك الوسايل: ج 3، ص 370.
[17] مستدرك الوسائل: ج 1، ص 378 و عوالي اللئالي: ج 1، ص 328 و جعفريات: ص 37.
[18] اصول كافي: ج 3، ص 369 و تهذيب: ج 3، ص 258 و مستدرك الوسايل: ج 5، ص 220.
[19] تهذيب: ج 3، ص 249 و مستدرك الوسايل: ج 5، ص 235.
[20] بحارالانوار: ج 59، ص 300 و مستدرك الوسايل: ج 3، ص 377 و استبصار: ج 4، ص 91.
[21] استبصار: ج 1، ص 442.
[22] بحارالانوار: ج 80، ص 364 و مستدرك الوسايل: ج 3، ص 376.
[23] بحارالانوار: ج 80، ص 365 و الاشراف: ص 45.
[24] بحارالانوار: ج 73، ص 328 و مستدرك الوسايل: ج 3، ص 433 و فقيه: ج 4، ص 3.
[25] كافي: ج 3، ص 369 و تهذيب: ج 3، ص 262 و مستدرك الوسايل: ج 5، ص 216.
[26] بحارالانوار: ج 80، ص 350 و مستدرك الوسائل: ج 2، ص 178 و اصول كافي: ج 3، ص 369.
[27] بحارالانوار: ج 80، ص 343 و بحارالانوار: ج 5، ص 229 و مستدرك الوسايل: ج 3، ص 378.