در بيان اعمالي كه در هر ماه مراقبت بر آن لازم است


از اين قسم اعمال اعمال اول ماه و آخر ماه و پنجشنبه آخر هر ماه است،

اما اعمالي كه در اول هر ماه واقع مي شود: پس بر بنده اي كه مراقب احوال خود است لازم است كه دخول در ماه را به منزله دخول در مقام و منزلي از سير الي الله بداند، و در هنگام ديدن هلال ماه دعاي وارده را بخواند، و همه سعادت ها و فيوضاتي كه در اين ماه مورد انتظار سالكين است را از خداوند طلب كند خصوصا سعادتي كه مخصوص اوست، و از خداوند طلب كند كه امام زمانش روحي له الفداء، و همه كساني كه براي او عزيزند، و برادران مؤمنش را و همه نعمت هايي كه به او عنايت كرده، از خطرات و بلايا حفظ كند. و از طرف امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و همه اين افراد صدقه دهد.

اما در عمل آخر ماه و پنجشنبه آخر آن وارد شده است كه اعمال اين ماه در اين دو روز بر خداوند عرضه مي شود، پس بايد كه در اين دو روز اعمالش را اجمالا محاسبه كند، و با توسلات و شفاعت طلبيدن از پروردگار بخواهد كه اعمال فاسدش را اصلاح نمايد، و بر ناله و زاري و طلب و توسل خود بيفزايد، و از خداوند



[ صفحه 180]



طلب عفو و بخشش، و تبديل سيئات به حسنات نمايد، و دعايي كه سيد بن طاووس در كتاب محاسبه نفس خود در آخر روز پنجشنبه و آخر ماه بيان كرده بخواند، اميد است كه اين عمل كفاره اعمال سوء او در آن ماه باشد. و ترك نكند دعايي كه در هر روز خوانده مي شود: «يا من ختم النبوة بمحمد صلي الله عليه و آله إختم لي في يومي هذا بخير و شهري بخير و سنتي بخير و عمري بخير»

«اي پروردگاري كه نبوت را به محمد صلي الله عليه و آله و سلم ختم نمودي اين روز و اين ماه و اين سال و اين عمرم را ختم به خير فرما.»

و مهمترين امري كه براي عاقل در محاسبه نفس خويش لازم است تفكر در خجلت روز حساب و عرضه اعمال سوء رفتار خود با خداوند آشكار شود كه اين براي كسي كه صاحب دل باشد، امري عظيم است. [1] .

در مصباح الشريعه از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه: اگر براي حساب روز قيامت هول و هراسي جز شرمساري عرضه اعمال بر خداوند و فضاحت پرده دري و اطلاع بر اسرار نبود همين كافي بود كه آدمي به قله ها پناه برد، و از آن جا به آبادي ها نيايد و نخورد و نياشامد و نخوابد، مگر با اضطرار وقوع در



[ صفحه 181]



هلاك، چنان كه كساني كه قيامت و هول و هراس و سختي هاي آن را ديده باشند، و با قلب ايستادن در پيشگاه خداوند را مشاهده كرده باشند، چنين مي كنند. پس در اين وقت خود را به محاسبه كشد گويا كه به محشر خوانده شده و از اعمال او سؤال مي شود چنان كه خداوند فرمود:(و إن كان مثقال حبة من خردل أتينا بها و كفي بنا حاسبين) [2] «اگر به سنگيني دانه خردلي باشد ما آن را بياوريم و همين بس كه ما از حساب گرانيم.»

مي گويم: دراين جا مناسب است كه به شرح حقيقت محاسبه نفس و كيفيت آن بپردازيم ولي از ذكر آن فعلا صرف نظر مي كنيم و شايد به زودي آن را بيان كنيم.


پاورقي

[1] مرحوم شيخ تقي الدين كفعمي در كتاب محاسبة النفس خود مي گويد: بر هر صاحب علمي شايسته و بر هر دورانديشي لازم است كه حساب نفس لوامه (بسيار ملامت كننده) خود بدارد، و در بيداري روح نوامه (پرخواب) خود بكوشد؛ زيرا نفس طبعا نسبت به طاعات متمرد و سركش است و انجام عبادات بر او سنگين مي آيد، پس بر نفس خود واعظ باش، و آن را تذكر و پند ده «ذكر فإن الذكري تنفع المؤمنين» از معصوم روايت است: «نفس خود را با محاسبه در بند كنيد، و با مخالفت با آن، مالك او شويد تا از عذاب او در امان بمانيد و به آمال خود دست يابيد. و سعادتمندترين مردم كسي است كه در محاسبه ي نفس خود تعجيل كند، و از نفس خود حقوقش را در روز و شب مطالبه نمايد.» (ترجمه محاسبة النفس: صفحه 19).

[2] انبياء، آيه 47.


بازگشت