در مستحبات لباس پوشيدن


مستحب است كسي كه قصد پوشيدن لباس يا بيرون آوردن آن را دارد، بسم الله بگويد. و لباس پوشيدن را از سمت راست شروع كند، حتي در پوشيدن كفش. و از سمت چپ لباس را از تن بكند، و هنگام پوشيدن لباس بگويد: (و لا تلبسوا الحق بالباطل و تكتموا الحق و أنتم تعلمون) [1] «و حق را به باطل نپوشيد و حق را پنهان نكنيد و حال آنكه آن را مي دانيد.»

و اين دعا را بخواند: «اللهم البسني لباس التقوي و جنبني الردي» [2] .

«خدايا لباس پرهيزكاري را بر من بپوشان و مرا از بدي ها دور بدار.»

و پس از پوشيدن لباس بگويد: «الحمدلله الذي كساني ما اواري به عورتي و اتجمل به في الناس» [3] .



[ صفحه 147]



«سپاس خدا را كه مرا به لباسي كه به آن عورت را مخفي بدارم پوشاند و بدان نزد مردم زيبا گردم.»

در كافي در حديثي آمده است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به كسي كه لباس نو پوشيده بود امر كرد كه: وضو بگيرد، و دو ركعت نماز بخواند در ركعت اول سوره حمد و آية الكرسي و در ركعت دوم سوره توحيد و قدر را بخواند، و خدا را سپاس بگويد بر اين كه عورتش را پوشانده، و او را بين مردم آراسته است، و نيز ذكر «لا حول و لا قوة الا بالله» را زياد بگويد كه اگر چنين كند در آن لباس معصيت خدا نخواهد كرد. [4] .

از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: هر كس 32 بار سوره قدر را بر ظرف نو بخواند و سپس بر لباس نو كه مي خواهد بپوشد از آن آب بپاشد، تا وقتي يك نخ از آن لباس باقي باشد صاحب روزي گسترده خواهد بود. [5] .

شيخ طوسي ره روايت كرده است بعد از پوشيدن لباس نو دو ركعت نماز را در مسجد بخواند و بعد بگويد: «الحمدلله الذي رزقني من الرياش ما اتجمل به في الناس» [6] «شكر خدا را كه لباس به من روزي كرد كه بدان نزد مردم آراسته گردم.» و غير از اين روايات ديگري نيز وارد شده است.

و پيش از اين نيز گفتيم كه: مساله لباس از جهت خوبي و پستي، همانند ديگر وسائل خانه و خوراك و مسكن نيست، لذا آنچه از سخن امامان عليهم السلام برداشت



[ صفحه 148]



مي شود اين است كه انسان به اندازه طاقت و توان در امر لباس تواضع و فروتني را رعايت كند نه بيشتر. زيرا رواياتي فراوان و بيش از حد تواتر، در سفارش به گرسنگي و فروتني براي خدا، با ترك خوراكي هاي لذيذ، و در مذمت خانه اي كه كسي در آن سكونت ندارد، و حرمت ساختن خانه براي فخرفروشي، و ترك خانه اي كه بر ديگر خانه ها اشراف دارد، و در مذمت ساختن خانه هاي مرتفع و بلند، و در نكوهش فزون طلبي در مسائل دنيائي وارد شده است.

در نتيجه كسي كه دچار تجمل در اسباب و وسائل منزل گردد، و در اين وادي يك قدم بردارد، نزديك است كه شيطان او را در دامي قرار دهد كه نجات و رهائي از آن ممكن نيست؛ زيرا تجمل به خانه و اسباب حد و مرزي ندارد و براي هر روزگار اسباب زيبايي مخصوص به آن وجود دارد كه اسباب زيبايي گذشته براي آن كافي نيست، زيبائي گذشته كهنه و شكسته مي شود و چيز ديگري جايگزينش مي گردد، و آنچه قبلا زيبا و دوست داشتني بود نزد صاحبانش منفور و ناپسند مي گردد، و نيروي جاه طلبي كه او را به تجمل مي كشاند هر روز افزونتر از سابق را طلب مي كند، و همواره مي گويد هل من مزيد؟ آيا باز هم هست. [7] .



كسي كه پافشاري و اصرار در تجمل آرايي داشته باشد از جهاتي دچار نابودي و هلاكت مي گردد؛ حداقل آن باز ماندن از ياد خداي متعال است، لذا بيشتر آيات قرآن در مذمت دنيا و پرداختن به آن و تشويق به پارسائي و توجه به كار آخرت است. و همين آيه شريفه براي مؤمن بس است كه فرمود: (من كان يريد الحياة الدنيا



[ صفحه 149]



و زينتها نوف إليهم أعمالهم فيها و هم فيها لا يبخسون - أولئك الذين ليس لهم في الآخرة إلا النار و حبط ما صنعوا فيها و باطل ما كانوا يعملون) [8] «هر كس زندگي دنيائي و زينت دنيا را بخواهد بدون كم و كاست به او پاداش اعمالش را خواهيم داد و اعمال آن ها در اين دنيا كم بها داده نخواهد شد، اينانند كه در آخرت پاداشي جز آتش برايشان نيست، و آنچه در دنيا كرده اند تباه، و آنچه انجام داده اند باطل و نيست مي شود.»



[ صفحه 150]




پاورقي

[1] سوره ي بقره: آيه ي 42.

[2] فقيه: ج 1، ص 114، ح 232، امالي صدوق، ص 346، بحارالانوار: ج 73، ص 71 و ج 73، ص 77. (با اختلاف اندكي در عبارت).

[3] مكارم الاخلاق: ص 99، مفتاح الفلاح: ص 167، كافي: ج 6، ص 458 و 459، ح 1 و 3.

[4] كافي: ج 6، ص 459، خصال: ج 2، ص 624، بحارالانوار: ج 88، ص 388، ح 21 و ج 10، ص 102 (با كمي اختلاف در عبارت و نقل به معني).

[5] كافي: ج 6، ص 459، وسائل الشيعه: ج 5، ص 47، ح 5865.

[6] امالي طوسي: ص 365، وسائل الشيعه: ج 5، ص 48، بحارالانوار: ج 41، ص 108.

[7] شعر:



حين مرو اندر پي نفست چو زاغ

كو به گورستان برد ني سوي باغ



گر روي رو در پي عنقاي دل

سوي قاف و مسجد اقصاي دل.

[8] سوره ي هود: آيه ي 15 و 16.


بازگشت