درباره عطر زدن


در كتاب شريف كافي روايت مرفوعه اي از علي ابن ابراهيم از امام صادق عليه السلام آمده كه آن حضرت فرمودند: «صلاة متطيب افضل من سبعين صلاة بغير طيب» [1] .

«نماز با عطر از هفتاد نماز بدون عطر برتر است».

جناب صدوق (رحمه الله) با اسناد خودش از آن حضرت روايت كرده كه به مفضل فرمودند:

«ركعتان يصليهما متعطر أفضل من سبعين ركعة يصليها غير متعطر» [2] .

«دو ركعت نمازي كه نمازگزار عطر زده مي گذارد، بهتر است از هفتاد ركعت نماز بدون عطر».

مرحوم صدوق در كتاب خصال خود نيز اين روايت را آورده.

بنده مي گويم: فضيلتي كه در اين روايت براي بوي خوش بيان شده، از جهت شرافت عقل است؛ زيرا كه عطر، مغز انسان را تقويت كرده، باعث حفظ آن از فساد



[ صفحه 130]



است؛ و فساد مغز، باعث فساد عقل است و از آن جايي كه عقل شريف ترين ركن حقيقت انساني و والاترين مرتبه از مراتب انسان، بلكه شريف ترين جزء خلقت است و همه خيرات منسوب به عقل است، همان طور كه جهل منشاء همه شرور است؛ لذا هر چه از فساد عقل جلوگيري كند از ارزش والايي برخوردار است؛ و به همين خاطر است كه هر چه در اين راستا باشد، از اهميت والايي برخوردار بوده، نسبت به آن تأكيد و ترغيب فراواني شده است. علاوه بر آن، عطر مثالي است براي زينت شده، در مقابل تخلي، كه دفع رذايل و زشتي است، همان كه (طهور) در روايات از آن به نصف ايمان تعبير شده و اين عطر نيز مثال ديگري براي نصف ايمان است. [3] .

شخص عاقل با ديدن امثال اين دستورات بايد به مقدار لطف خداوند و محكم بودن شريعت حضرت سيدالمرسلين، پي برده و آگاه شود كه از جزئي ترين اسباب تقويت عقل، كه كسب كننده ايمان و توحيد و كمال و سعادت است، فروگزاري نگرديده؛ لذا هرگز از حكم اين عقل سرپيچي ننموده و از تباه كردن اين الطاف گرانبها و كفران اين نعمت زيبا و بزرگ، حيا كند و به نفس خود كه به ناسپاسي خو كرده و خود را در معرض نابودي قرار داده، خطاب كند:

«اي نادان، اي دشمن خود، تا كي اين سستي و كسالت و سهل انگاري و تباهي و خود را به هلاكت كشاندن؟ آيا نمي بيني كه پروردگار مهربان تو، در اين لطف لطيف بگونه اي همراه توست كه برايت شريعت و احكامي قرار داد، و در اين جزئيات پاداشت را قرار داده، به سويت پيامبران با كتابهايشان نازل فرمود؟ و بر



[ صفحه 131]



ايشان ملائكه و نگاهبانان و ياران قرار داده براي به دست آوردن اين خيرات و خوبي ها، پاداش هاي بزرگ مقرر نمود، در حالي كه تو، همه ي اين ها را با اهمال و سهل انگاري نابود كردي!



[ صفحه 132]




پاورقي

[1] كافي: ج 6، ص 511، وسائل الشيعه: ج 4، ص 434.

[2] ثواب الاعمال: ص 40، خصال: ج 1، ص 166، بحارالانوار: ج 81، ص 330.

[3] الطهور نصف الايمان، مستدرك الوسائل: ج 1، ص 357.


بازگشت