درباره كوتاه كردن موي پشت لب و رها كردن موهاي صورت


سزاوار است كه بنده مراقب، از اين حكم، به عنايت خداوند به وي توجه كند كه راضي نشده تا به صورت دشمنانش درآيد و اين، عنايتي بس بزرگ از سوي مولي به بنده اش است و بايد بنده، به خطر مخالفت با اين سرور نيكو و مهربان، توجه كند كه چگونه مقام گرامي و شرف و دوستي و عطوفت، تبديل به ذلت و پستي و كينه و دشمني مي شود كه حتي شباهت يافتن نيز حرام مي شود!

در حديث قدسي وارد آمده كه خداوند به بعضي از انبياء خود وحي فرمود: «قل للمؤمنين، لا تلبسوا ملابس أعدائي و لا تطعموا مطاعم أعدايي، و لا تسلكوا مسالك أعدايي، فتكونوا أعدايي كما هم أعدائي» [1] .

«به مؤمنان بگو: لباس دشمنانم را نپوشيد، غذاهايي كه دشمنانم مي خوردند نخوريد، به روش دشمنانم سلوك نداشته باشيد، اگر چنين كنيد، شما نيز بمانند آنان دشمن من خواهيد شد».

مي گويم: اي بينوا بنگر كه مولايت تو را مخصوص خود كرد و براي خود



[ صفحه 128]



برگزيد، و از دشمنانش جدا كرد، حتي در صورت و هيئت ظاهري از نظر بدن و لباس و محل سكونت تو را از شباهت يافتن به دشمنانش برحذر داشت؛ حال اگر تو مخالفتش كني و از قبول اين همه عنايت و لطف سرباز زني و به لباس دشمنانش درآيي و شبيه به آن ها شوي؛ عقلت در برابر اين مخالفت كه ناشي از گستاخي و زشتي است چه حكمي خواهد كرد؟ آيا اين جز دشمني با پروردگار چيز ديگري است؟

و در مانند اين ستيزه و دشمني آشكار، نسبت به سلاطين دنيا و بزرگان آن بيانديش؛ مثلا اگر براي سربازان و رعيت سلطاني، لباس مخصوصي باشد و براي دشمن وي نيز لباس مخصوصي؛ و اگر سلطان به يكي از اطرافيانش خلعتي دهد و بگويد كه از آن براي خودت لباسي به شكل لباس سربازان و رعيت من درست كن، و مبادا لباس را به شكل لباس دشمنانم بسازي، اما او با اين دستور مخالفت كرده، و خلعت فرمانروا را به شكل و هيئت لباس دشمنانش درست كرد، و در حضور سلطان پوشيد، عقلا به اين مخالفت چه مي گويند؟ آيا اين را گناه مي شمارند؟ يا عمل وي را دشمني و اظهار مخالفت و طغيان تلقي مي كنند؟ پس بپرهيز از اين كه مانند چنين كاري نسبت به مالك الملكوت انجام دهي.



[ صفحه 129]




پاورقي

[1] مجموعه ورام، ج 1، ص 15، مستدرك الوسائل: ج 3، ص 248 (با كمي اختلاف در عبارت).


بازگشت