توبه داوود


به ياد توبه حضرت داوود عليه السلام باشد، كه روايت شده است چهل روز سر از سجده برنداشت تا زانو و پيشاني اش مجروح و شكافته شد [1] ، و از اشك چشمانش در اطراف وي گياه روئيد. و با آهي كه از دروني سوزان كشيد همه را سوزاند، و پس از قبولي توبه اش بر نفس خود نوحه مي كرد، و بر گناهش در بيابان ها اشك مي ريخت.

روايت شده كه هرگاه مي خواست نوحه سر دهد، به حضرت سليمان عليه السلام دستور مي داد، تا منادي ندا در دهد، هر كس خواهان شنيدن ناله هاي داوود بر خويش است، بيايد، جمعيت زيادي از انسان ها و حيوانات گرد داوود جمع مي شدند ابتدا حمد و ثناي الهي، و سپس يادي از بهشت و دوزخ مي نمود.

سپس بيان هول و هراس قيامت و بياناتي در نوحه بر خويش مي كرد، تا جايي كه جمع زيادي از مردم و حيوانات از شدت اندوه قالب تهي كرده مي مردند، حضرت سليمان عليه السلام عرضه مي داشت: اي پدر، شنوندگان را ترسانده از هم پاشيدي. سپس داوود عليه السلام شروع به دعا كردن مي نمود، در اين ميان بعضي از بندگان ندا مي دادند اي داوود عليه السلام در خواستن پاداش از خدايت عجله كردي، سپس داوود عليه السلام بيهوش بر زمين مي افتاد، و حضرت سليمان عليه السلام تختي را آورده تا داوود عليه السلام را به خانه ببرد. سپس منادي در ميان مردم ندا در مي داد: آگاه باشيد، هر



[ صفحه 107]



كه از دوستان و خويشان وي به همراه داوود عليه السلام بود، تختي بياورد، و جنازه اش را به خانه ببرد، زيرا همراهان داوود را ياد بهشت و دوزخ بكشت. پس زني آمده تا خويش خود ببرد و مي گفت: اي كه ياد دوزخ و ترس آتش وي را بكشت.

چنين است حال عارفان به عظمت پروردگارشان، با اين كه خطاهاي اينان همچون خطاهاي ما كه از روي گناه است نمي باشد، و فقط ترك اولي است؛ زيرا كه اينان معصوم بوده هرگز به گرد گناه نمي گردند.


پاورقي

[1] بحارالانوار: ج 14، ص 27.


بازگشت