در بيان تفكر در معاصي


سپس تفكر در گناهان كند، و آن نيز بر چند دسته است:

1) گناهاني كه در شرع حرام است، مانند خوردن شراب و زنا، و آنچه در اصل شرع حرام نيست، ولي به قصد و نيت حرام مي شود، مثل خوردن يا معامله كردن به خاطر قوت يافتن بر گناه.

2) گناهان جوارحي، كه مربوط به اعضاء بدن است.

3) گناهان قلبي، كه معاصي قلب و دل هستند. هر كدام از اين ها يا كبيره اند و يا صغيره. و در تعيين گناهان كبيره در روايات و فتاواي علماء، اختلاف شديد است، و شايد همين ابهام، (در تعيين گناهان كبيره) به صلاح بندگان بوده تا از بيشتر گناهان از خوف افتادن در كبيره دوري شود. در حديث صحيحي آمده كه: «إن الكبيرة ما أو عدالله عليها النار» [1] .

«گناه كبيره آن است كه خداوند وعده دوزخ بر آن داده»

و در همان باب آمده است: «من اجتنب ما وعد عليه النار كفر عنه سياته اذا كان مؤمنا» [2] «كسي كه مؤمن است، اگر از گناهاني كه خداوند، وعده آتش به آن ها داده، دوري كند، گناهانش بخشيده مي شود».

روايت شده موجبات آتش، هفت تا است 1) كشتن نفس محترم 2) عاق والدين 3) رباخواري 4) برگشتن به جاهليت پس از هجرت 5) تهمت زنا به زن پاكدامن يا زن شوهردار 6) خوردن مال يتيم 7) فرار از صحنه ي نبرد.



[ صفحه 99]



در روايتي حسن، چنين وارد است: «هن في كتاب علي سبع الكفر بالله، و قتل النفس و عقوق الوالدين، و أكل الربا بعد البينة و أكل مال اليتيم ظلما، و الفرار من الزحف و التعرب بعد الهجرة» [3] .

در حديث حسن آمده است كه، كبائر در كتاب علي عليه السلام هفت است: 1) كفر به خدا 2) قتل نفس 3) عاق والدين 4) خوردن ربا پس از اقامه بينه 5) خوردن مال يتيم از روي ظلم 6) فرار از صحنه جنگ 7) جاهليت بعد از هجرت.

امام علي ابن موسي الرضا عليه السلام در نامه اي به مأمون، تعداد گناهان كبيره را، سي و پنج تا تعيين فرمودند: و آن ها را با «اصرار بر صغيره» به پايان بردند. [4] .

سپس در اصناف محرمات توجه كن، كه زيادند: يك دسته از معاصي مربوط به قلب، و يك دسته مربوط به اعضاء و جوارح بدن است.

اول: (معاصي قلب) مانند حسد وقتي آشكار گردد؛ (زيرا حسدي كه آشكار نگردد، گناه ندارد). كينه و نيت بد نسبت به مؤمن، شادي به مصيبت ها و مرگ مؤمن، شادي به خاطر ضعف اسلام و قدرت كفر، تكيه و اعتماد بر ظالمين، سوءظن به مسلمانان در غير محل سوءظن، دوستي دشمنان خدا، و گفته شده، دوستي دنيا، كه از آن جمله است حب جاه و رياست و خودپسندي (رياكاري، كبر) به معناي عدم خضوع در برابر حق - حرص شديد، خشمگين شدن به قضا و حكم الهي، غفلت از تكليف، نفاق، يادگيري دانش هاي حرام مانند: پيشگويي و جادو - براي بكارگيري آن ها - بخل و ترس، و ايمني از مكر خداوند، يأس و نااميدي از



[ صفحه 100]



رحمت الهي و ناداني، همه اين ها از معاصي قلب هستند.

بله، بعضي از مراتب اين معاصي گناه كبيره به حساب نيامده، و بلكه حرام هم نيستند و تنها مكروه مي باشند.

دوم: (معاصي بدن و اعضاء) مانند گناهان كبيره اي كه ذكر آن ها گذشت، بدعت در دين، ممانعت از ياد خدا در مساجد، و تلاش در خراب كردن آن ها، سعي در هر معصيتي، پنهان كردن حق، رشوه دادن و رشوه گرفتن، ماندن در سرزمين كفر با امكان و توان خروج از آن، دشمني با رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، تبعيت از غير طريق مؤمنين، استكبار از دعا و هر عبادتي، (دعا نكردن به جهت خود بزرگ بيني) دزدي و راهزني، تحريف حقايق و تكذيب آيات خدا، آزار رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنين، و اهانت به آنها، - بلكه حتي اذيت حيوانات به غير اذن و دليل شرعي -، رويگرداني و باطل دانستن آيات الهي، غفلت از جهاد - بلكه تخلف از بعض اقسام دفاع، نشستن در همه مساجد در حال جنابت و حيض، و عبور از دو مسجد (مسجدالحرام و مسجد النبي) با حالت جنابت و حيض، پوشيدن طلا و لباس ابريشم براي مردان - جز آنچه در جنگ لازم و ضروري است -، خوردن و آشاميدن از ظروف طلا و نقره، - بلكه نگهداري آن ها -، ساختن وسايل لهو و قمار، چهره نگاري و نقاشي موجودات صاحب روح، - بنابر احتياط ترك نگهداري آن تصاوير براي احترام -، ساختن خانه براي ريا و شهرت طلبي، تا چه رسد به بيش از مورد نياز جهت فخرفروشي به همسايگان و برادران، تحقير مسلمانان فقير، تراشيدن ريش، قماربازي و شرط بندي ها، انشاء اشعار جهت هجو و بدگويي مؤمنين، سرودن شعر و غزل در وصف زن خاصي كه بر انسان حلال نيست، و يا در وصف نوجوان - بنابر احتياط - نوحه سرايي به باطل و گوش دادن آن، غنا و آواز با صداي لهوي، قيادت



[ صفحه 101]



و مساحقه، تماس و مباشرت دو زن كه لباسي بين آن ها نباشد، زن آنچه را با شوهرش در خلوت واقع شده براي ديگران بگويد. آرايش و زينت زن براي غير شوهرش، بيرون رفتن از خانه بدون اجازه شوهر، نگاه به نامحرم و اجنبي به قصد لذت جويي، - حتي نگاه مرد به پسران زيبا -، دست دادن با زن نامحرم و همراهي آن ها، نگاه مرد به عورت برادر مسلمانش، و زن به عورت زني ديگر، سركشي و تجسس خانه ديگران، نشستن بر سر سفره اي كه شراب مي نوشند.

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، شراب و آن كس كه انگورش را فشرده، و درختش را كاشته و نوشنده و فروشنده و خريدار، و خورنده آن پول، و باربرش و كسي را كه برايش برده مي شود را لعنت كرد. [5] .

و فرمودند: «خداوند، خورنده ربا، و موكل و نويسنده و شاهدانش را لعنت كرده است» [6] .

از علي عليه السلام روايت رسيده كه فرمودند: «بپرهيز از اين كه عشار (ده يك بگير) و يا شاعر و شرطه (داروغه) و يا صاحب طنبور و طبل باشي.» [7] .

از معاصي و گناهان، خبر دادن از غيب به طور قطعي، (كه حتما چنين اتفاقي خواهد افتاد يا قضيه از اين قرار است) البته براي غير پيامبر يا وصي پيامبر، حال اين غيب گويي از راه ستارگان يا كهانت و غيب گويي، يا به وسيله قيافه، يا رمل، يا هر وسيله ديگري كه باشد. شعبده بازي و سحر نيز از جمله گناهان است.

در حديث آمده است كه: «بپرهيزيد از يادگيري ستاره شناسي مگر مقداري كه



[ صفحه 102]



جهت هدايت در بيابان و دريا باشد؛ زيرا ستاره شناسي انسان را به غيب گفتن مي كشاند. منجم نيز همانند غيبگوست، و غيبگو مانند جادوگر، و جادوگر مانند كافر است.» [8] و در روايت ديگري آمده است كه: «هر كه غيب گويي كند، يا نزد غيب گو برود تا از غيب برايش بگويد، به تحقيق از دين محمد صلي الله عليه و آله و سلم خارج گرديده است». [9] .

از جمله معاصي، جادو، سخن يا نوشته يا دعاها و سوگندها و يك سري افسون ها و مانند آن است، كه به اين اسباب ضرري متوجه غير مي شود، از جمله سحر و جادو، بستن و بي مهر كردن مرد نسبت به همسرش، و ايجاد بغض و كينه بين زن و همسر است. و از جمله جادو، مي توان به در خدمت گرفتن ملائكه و جن، و فروآوردن شياطين جهت پي بردن به غيب ها و درمان مصائب، و احضار شياطين و تبديل كردن آن ها به بدن كودك يا زن جهت پي بردن به غيب ها اشاره كرد. بنابراين ياد گرفتن اين ها و مانند آن، و كسب درآمد از اين راه حرام است، مگر اين كه هدف حفظ خود، و نيز دفع مدعي نبوت باشد.

جايز است گشودن و شكستن سحر و جادو به وسيله قرآن، و سوگند، و دعا، يا به هر وسيله ممكن، و در روايتي آمده است: «بگشا و مبند. (امر به گشودن با هر امر ممكن).» [10] .

از جمله معاصي و گناهان خشمگين شدن براي غير خدا و حميت و تعصب نشان دادن در عمل، تكبر و گردن فرازي، با غرور راه رفتن و به ديگران فخرفروشي كردن ولو با طعام و وليمه دادن، ناسزا گفتن و فحاشي كردن، ستم، خود را پاك



[ صفحه 103]



دانستن، هتاكي و خودنمايي، سخن چيني كردن و گوش كردن به آن، اشاعه كارهاي زشت در بين مؤمنين، پي گيري و جستجو از عيوب مؤمنان، تهمت زدن و بدگويي كردن، فحش دادن، لعن و زخم زبان زدن به غير مستحق آن، حيله و خدعه و خيانت و فريب، زيبا جلوه دادن زشتي و عيب به غير از مواردي كه استثناء گرديده، غضب و غارت، حرام خواري و هرگونه تصرف حرام، از بين بردن حقوق مسلمين، ظلم و سنگدلي و جفا، هر چه را كه خدا و پيامبرش نهي نموده اند، ترك آداب و سنت هاي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، ياري ظالمين و ياري رساندن به كفر و گناه.


پاورقي

[1] كافي: ج 2، ص 276، وسائل الشيعه، ج 15، ص 315 (با كمي اختلاف در عبارت).

[2] كافي: ج 2، ص 276، وسائل الشيعه: ج 15، ص 318 تفسير عياشي: ج 1، ص 238.

[3] كافي: ج 2، ص 278، وسائل الشيعه، ج 15، ص 321.

[4] عيون اخبار الرضا: ج 2، ص 127.

[5] كافي: ج 6، ص 398، فقيه: ج 4، ص 8، تهذيب: ج 9، ص 104.

[6] فقيه: ج 4، ص 8، امالي صدوق: ص 424، بحارالانوار: ج 100، ص 116.

[7] خصال: ج 1، ص 337، بحارالانوار: ج 66، ص 275.

[8] نهج البلاغه: خطبه 79، بحارالانوار: ج 33، ص 362، احتجاج: ج 1، ص 239.

[9] خصال: ج 1، ص 19، بحارالانوار: ج 76، ص 210.

[10] كافي: ج 5، ص 115، فقيه: ج 3، ص 180، بحارالانوار: ج 6، ص 210.


بازگشت