گناهان صغيره و معناي اصرار در آن ها


هدف مهمي كه با كتاب ما مناسبت بيشتري دارد، تحقيق و اثبات اين مطلب است كه: اگر انجام دهنده گناه صغيره، آن را كوچك شمرده و در نظرش ساده آيد، هر مقدار كه آن گناه را ناچيز انگارد، آن گناه بزرگ خواهد شد، همان طور كه اگر گناه كبيره، در نظر عارف بزرگ جلوه كند، پيش خدا كوچك خواهد شد.

نيز، حكم به صغيره، از باب احسان الهي است؛ زيرا به حكم عقل، هر مخالفتي با فرمان الهي، كبيره است، و مرتكب آن مستحق آتش است. پس گناهان، صغيره و كبيره ندارند، همه گناهان كبيره اند. بلكه بالاتر، هر عملي كه تحت عنوان كراهت اصطلاحي باشد، حتي عمل مباحي كه باعث فراموشي و غفلت از ياد خدا شود، و بلكه هر مشغوليت به غيرخدا، و غفلت آور از ياد خدا، اين چنين است.

پس از اين كه عقل، حضور خدا و عظمت و لطفش را تصور كرد، و ديد كه خدا بنده اش را دعوت به انس و ياد او كرده، ولي او بي تفاوت به اين طلب است، و او سعي در مخالفت هم نداشته باشد - اين گناه، كبيره خواهد بود.

به عبارت ديگر، پشت كردن به سلطاني كه نعمت عطا كرده، آن هم در حضور او، و اشتغال به دشمن او، در نظر عقل، گناه كبيره است؛ ولي خداوند - كريم و رحيم - با فضل و بزرگواري اش، براي گناهان صغيره و مكروهات و مباحات، عقوبت قرار نداده، و همين فضل و احسان خداوند، حكم عقل به قباحت همه مراتب ياد شده را شدت مي بخشد، و اين فضل و رحمت الهي است كه - عليرغم حكم عقل به كبيره بودن هر مخالفتي - بعضي از گناهان را، به شرط اين كه بنده آن را كوچك نشمارد، كوچك به حساب آورده است.



[ صفحه 85]




بازگشت