عبرت دوم: خواطر و وسوسه ي قلب
بايد انسان سعي و كوشش نمايد در فهم و درك اعمال و كارهاي پيشين خود كه موثر در توفيقاتش بوده، به همراه مراقبت از اين حال، و اين در تمامي كارها براي هر بنده مراقبي كه اين باب بر او گشوده گرديده، لازم است. و در معرفت و شناخت آن خير فراوان است.
مثلا وقتي كه انسان توفيق يافت در امر تخليه درونش از قاذورات، در همه وجوه حكمت، و ذكر و توجه و دعا، با مقصود الهي موافقت نمايد، همين امر موجب توفيق او خواهد بود كه ساير اموراتش از حركات و سكنات را به موافقت امر الهي بجا آورد، مگر اين كه مانعي از آن جلوگيري نمايد، و آن مانع نيز از ثمرات اعمال قلبي يا بدني گذشته يا حال وي است.
وقتي انسان در آثار كارهايش مراقب بود، اين مراقبت، خيرات فراواني در تصحيح اعمالش بجا خواهد گذاشت. و وقتي عمل، به درستي انجام گرفت و سالم از آفات ماند، در عالم برزخ و قيامت، چهره ي عملش، صورت واقعي والايي خواهد داشت، غير از آن صورتي كه در اين جهان داشت؛ همچون صورت جواني زيبا روي، كه مأنوس با صاحب عمل است، و مانند صورت نعمت هاي بهشتي.
معرفت آنچه گفته شد و تصديق به آن محتاج بيان مقدماتي است:
اول: هر چيزي سبب و علتي دارد تا در نهايت، به علة العلل منتهي گردد.
دوم: بايد بين هر علت و معلولي مناسبت مخصوصي باشد.
سوم: هر موجودي از موجودات اين عالم و احوال آن ها، داراي وجودي مناسب با آن است در عوالم بالا.
[ صفحه 27]
چهارم: هم چنين هر موجودي در عالم برزخ و قيامت نيز، وجود يا اثري متناسب با آن عوالم دارد.
پنجم: متصديان در حفظ و ارتباط عوالم (تمامي عوالم يا اكثر آن ها)، و رساننده خيرات خداوند تبارك و تعالي در مملكتش، فرشتگان ناميده مي شوند.