نماز شب


از جمله نافله هايي كه بسيار مورد تأكيد قرار گرفته است، نماز شب (نافله ي شب) است. اين نماز، داراي آثار و بركات دنيوي و اخروي فراواني است و موجب نجات انسان و رهايي از مشكلات روزانه مي گردد. رزق و روزي - مادي و معنوي - از جمله آثار مهم اين نماز شريف ذكر شده است.

به تصريح قرآن كريم، نماز شب بر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم واجب بوده است:

و من اليل فتهجد به نافلة لك عسي أن يبعثك ربك مقاماً محموداً؛ [1] و پاسي از شب را زنده بدار، تا براي تو - به منزله ي - نافله اي باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامي ستوده برساند.

درباره ي نماز شب، روايات فراواني وارد شده كه مرحوم علامه ي مجلسي رحمه الله در بحارالانوار بيش از هفتاد حديث نقل نموده است. در اهميت اين نماز، رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرموده اند: «چيزي را مانند نماز شب سراغ ندارم كه اهل قرب را به خدا نزديك كند.» [2] .

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در روايت ديگري، آثار نماز شب را چنين برشمرده اند: «نماز شب سبب خشنودي پروردگار، و دوستي ملائكه، و



[ صفحه 120]



سنت پيامبران، و سبب نور معرفت و اصل ايمان، و راحتي بدن ها، و ناخشنودي شيطان، و وسيله ي پيروزي بر دشمنان، و موجب اجابت دعا، و پذيرفته شدن اعمال، و زيادتي روزي، و شفيع ميان صاحب خود و ملك الموت، و چراغ و فرش قبر، و پاسخ گو از نكير و منكر، و مونس و زيارت كننده ي صاحب خود در قبرش تا روز قيامت است؛ و چون روز قيامت شود، سايه اي است از رحمت براي صاحبش، و تاج است بر سرش، و پوشش است بر تنش، و نوري است در جلويش، و پرده اي است بين او و آتش، و حجتي است براي او نزد پروردگار، و سبب سنگيني حسنات، و وسيله ي عبور از صراط، و كليد درب بهشت است». [3] اين روايت، بيست و شش اثر براي نماز شب ذكر گرديده كه از همه مهم تر و بهتر، نور معرفت خداوند است.

در توقيع مبارك امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به ابن بابويه، ايشان سه مرتبه بر نماز شب تأكيد فرموده و نوشته اند: «بر تو باد به نماز شب». [4] .

از آن چه بيان گرديد مي توان دريافت نماز شب، مستحب مؤكدي است - مانند صلواتي كه بر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرستاده مي شود - كه اگر ترك شود عذابي نيست، اما محروميت هاي جبران ناپذيري از رسيدن به مقامات و درجات بالا از جمله شيعه ي آل محمد عليهم السلام بودن را به دنبال دارد كه امام صادق عليه السلام فرمود: «از شيعيان ما نيست كسي كه نماز شب نخواند». [5] .

از همين رو بود كه مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي رحمه الله مي نويسد: «استادم ملاحسينقلي همداني رحمه الله به من فرمود: فقط متهجدين و شب زنده داران هستند كه به مقاماتي نائل مي گردند؛ و غير آنان هيچ جايي



[ صفحه 121]



نخواهند رسيد.» [6] .

بزرگان و اهل معرفت، كليد توفيق و دست يابي به نماز شب را چند امر دانسته اند: دوري از شب نشيني هاي بي جهت و بيهوده، خوابيدن در اول شب، كم خوردن در شب و يا تناول غذاي سبك و مراقبت از اعمال در طول روز است؛ چرا كه برخي گناهان به طور خاص، مانع نماز شب است؛ مانند دروغ گويي [7] و حرام خواري. هم چنين توسل و درخواست جدي از خداوند براي تهجد شب، از جمله راه هاي توفيق يافتن به خواندن نماز شب است. اگر انسان به هر دليلي از تهجد و شب زنده داري هم باز ماند، مي تواند نماز شب را قضا نمايد.

عشق به او ساخته بود. شيخ محمد بهاري همداني رحمه الله را مي گويم. توصيه مي كرد: «اگر با مجاهده ي نفس در مقام عمل راه مي روي، هنيئاً لك (گوارايت باد) و اگر خدا نكرده نكبت چاك گريبان را گرفته، در عمل تكاسل ورزيدي و نتوانستي به عمل پيش بروي، لااقل گدايي را از دست مده؛ به تضرع و زاري بكوش! در خلوت ها به دروغ بچسب تا راست شود... گدايي را گفتند ول مكن تا هيچ وقت محتاج نباشي. از گدايي خيلي كارها ساخته مي شود. غرض از مجاهده، خود را عاجز دانستن و به معرض گدايي درآوردن است.» [8] .

مرحوم شاه آبادي رحمه الله - استاد حضرت امام قدس سره - مي فرمود: «اگر براي نافله شب بيدار شديد و ديديد براي نافله خواندن، آمادگي روحي نداريد، بيدار بمانيد. بنشينيد، حتي چاي بخوريد. انسان بر اثر همين بيداري، آمادگي براي عبادت را پيدا مي كند.» هم چنين مي فرمود: «بيداري سحر، هم براي مزاج مادي مفيد است و هم براي مزاج معنوي.» در سخنراني هاي خود همواره مي فرمود: «براي دنيايتان هم كه شده، سحرها



[ صفحه 122]



بيدار شويد. چون بيداري سحر، وسعت رزق، زيبايي چهره و خوش اخلاقي مي آورد.» [9] .

آري، كسي كه شب هنگام با خداوند نجوا كند، نمي تواند فرداي آن روز بداخلاقي و گناه كند. چون فطرت او مي داند بيداري شبش، با گناه روز ناسازگار است و كسي كه علاقه داشته باشد، از گناه نيز فرار مي كند. از طرف ديگر، خوش اخلاقي، گناهان را مي سوزاند و چه بسا توفيق عبادت به خاطر همين خوش اخلاقي نصيبش شود.

از جمله توصيه هاي مرحوم آية الله كوهستاني رحمه الله نيز اين بود: «سه چيز را در سرلوحه ي كارتان قرار دهيد: همراه با قرآن باشيد و از قرآن جدا نشويد. نماز شب را ترك نكنيد و نماز را اول وقت بخوانيد.» به اندازه اي ايشان به نماز شب اهميت مي داد كه وقتي يكي از علاقه مندان در بهشهر به يكي از مدرسه هاي ايشان مي رود، بالاي سر يكي از اتاق ها مي بيند كه نوشته شده است: «من راضي نيستم كه طلبه اي اين جا بماند و نماز شب نخواند.» [10] .

يكي از شاگردان مرحوم آقاي قاضي رحمه الله مي گويد: همان اوائل كه برنامه ي خودسازي را شروع كرده بودم، در عالم رؤيا ديدم در يكي از جنگ هاي صدر اسلام و در سپاه اسلام حضور دارم. فرمانده ي سپاه، ابوطالب عليه السلام (پدر بزرگوار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام) است. عمرو بن عبدود از سپاه دشمن، به ميدان آمد و مبارز طلبيد. حضرت ابوطالب عليه السلام به من دستور داد به ميدان برو و با او بجنگد. همين كه چشمم به او افتاد، ديدم بسيار بلند و بزرگ است و وقتي به او نزديك شدم، ديدم قد و بالاي من، تنها تا قوزت پاي اوست؟ در ذهنم اين سؤال بود كه چرا ابوطالب مرا به اين معركه انداخت؟ او كه مي دانست اين فرد چه قدر بزرگ است و من هيچم؟ اما يك مرتبه به يادم آمد كه علي عليه السلام حلال مشكلات است. فرياد زدم: يا حيدر كرار. همين كه آقا را صدا زدم، فريادي از پشت سر به گوشم رسيد كه «سرت را بدزد»!



[ صفحه 123]



من سرم را خم كردم و وقتي سر بالا آوردم، ديدم حضرت مولا بالاي سرم ايستاده و عمر بن عبدود از كمر دو نيم شده است. از ايشان تشكر كردم و گفتم: خدا خيرت دهد آقا!

وقتي اين قضيه را به محضر مرحوم قاضي رحمه الله عرضه داشتم، فرمود: فهميدي اين عمرو كه بود؟ گفتم: نه! فرمود: اين شيطان و نفس توست؛ ديدي چقدر بزرگ بود و قدرتمند؟ و ديدي از درگيري با او هم گريزي نيست؟ مخصوص و روزي توست. اگر مي خواهي بر او غلبه كني، راه نجات همان توسل است.» [11] .


پاورقي

[1] اسراء، 79.

[2] «ما أعلم شيئا يتقرب به المتقربون الي الله أفضل من قيام العبد في جوف الليل».

[3] قلب سليم، ج 1، ص 219.

[4] «عليك بالصلاة الليل»؛ بحارالانوار، ج 87، ص 162.

[5] «ليس من شيعتنا من لم يصل صلاة الليل»؛ وسائل الشيعه، ج 8، ص 162.

[6] اسرار الصلوة، ص 293؛ نماز عارفان و فرزانگان، ص 237.

[7] امام صادق عليه السلام: «ان الرجل ليكذب الكذبة فيحرم بها صلاة الليل فاذا حرم صلاة الليل حرم بها الرزق»؛ وسائل الشيعه، ج 8، ص 160.

[8] تذكرة المتقين، ص 145 و 146.

[9] پا به پاي آفتاب، ج 3، ص 258؛ به نقل از نماز عارفان و فرزانگان، ص 172.

[10] به نقل از: همان، ص 299 و 300.

[11] به نقل از استاد دكتر مرتضي آقا تهراني.


بازگشت