نيت گناه و آثار آن


درباره ي نيت گناه و اثر آن، مباحثي مانند تجري، ميل، عزم و اراده مطرح است و به راحتي نمي توان حكم صريحي را از آيات و روايات به دست آورد. اما آنچه به طور يقين مي توان گفت، چند نكته است:

1. رضايت به انجام گناه، به منزله ي شراكت و انجام دادن گناه است و عقوبت دارد. مثلاً در قرآن شريف، خطاب به يهوديان زمان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آمده است:

فلم قتلتموهم ان كنتم صادقين؛ [1] اگر راست مي گوييد، پس چرا آنان را كشتيد؟

اين به آن سبب است كه اين عده راضي و مايل به كشتن پيامبران گذشته بودند. از همين رو رأي به گناه، گناه است و سزاوار مجازات مي باشد.

اميرالمؤمنين عليه السلام درباره ي عذاب قوم ثمود فرموده اند: «همه افراد جامعه در رضايت و خشم شريك هستند، چنان كه شتر ماده ثمود را يك نفر دست و پا بريد، اما عذاب آن، تمام قوم ثمود را گرفت، زيرا همگي آن را پسنديدند». [2] از همين رو «چنان چه كسي در مشرق كشته شود، و ديگري در مغرب به قتل او راضي باشد، در قتل او شريك است». [3] .



[ صفحه 102]



درباره ي عمل صالح و شايسته نيز چنين است:

تلك الدار الآخرة نجعلها للذين لا يريدون علوا في الأرض و لا فساداً و العاقبة للمتقين؛ [4] آن سراي آخرت را براي كساني قرار مي دهيم كه در زمين خواستار برتري و فساد نيستند، و فرجام - خوش - از آن پرهيزگاران است.

درباره ي شهداي كربلا اين جمله معروف است و در زيارت امام حسين عليه السلام نيز آمده است: «يا ليتني كنت معكم فأفوز فوزاً عظيماً؛ [5] اي كاش من با شما بودم و به رستگاري بزرگي نائل مي شدم». درباره ي زيارت أربعين نيز حديثي نقل شده كه جابر بن عبدالله انصاري در زيارت أربعين، شهدا را خطاب قرار داده و مي گويد: «به خدا سوگند ما با شما شريك هستيم در آنچه شما در آن داخل شديد». عطيه مي گويد: چگونه با آنها شريكيم در حالي كه كاري نكرده ايم و رنجي نديده ايم؟ جابر گفت: از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه فرمود: «هر كه گروهي را دوست بدارد، با آنها محشور مي شود و هر كه كار قومي را دوست بدارد، با آنها در آن كار شريك است». [6] .

در روايت شريفي از امام رضا عليه السلام نيز آمده است: «كسي كه سنگي را دوست بدارد، در روز قيامت با همان محشور مي شود». [7] آري؛ آن كس كه بهشت و حور و پري را بخواهد، با همان محشور است و آن كه مقام قرب الهي و همسايگي با معصومين عليهم السلام را دوست بدارد، با آنان محشور خواهد بود.

مردي از بني اسراييل در زمان قحطي كه قرص ناني هم يافت نمي شد، در بيابان مي رفت و گذرش بر كوهي از ريگ افتاد. انديشيد كه كاش اين كوه ريگ، كوه گندم بود و من آن را پيش قوم خود مي بردم و آنان را از گرسنگي نجات مي دادم. وقتي به شهر بازگشت، پيامبر آن زمان



[ صفحه 103]



نزدش آمد و گفت: «بر تو بشارت باد كه ساعتي پيش، فرشته ي وحي بر من نازل شد و گفت كه خداوند صدقه ي تو را پذيرفت و تو را چنان ثواب داد كه گويي همه آن گندم ها را صدقه دادي.» [8] .

2. دوست داشتن گناه نيز گناه است و عقاب دارد:

ان الذين يحبون أن تشيع الفاحشة في الذين ءامنوا لهم عذاب أليم في الدنيا و الآخرة؛ [9] كساني كه دوست دارند كه زشت كاري در ميان آنان كه ايمان آورده اند، شيوع پيدا كند، براي آنان در دنيا و آخرت عذابي پر درد خواهد بود.

حب گناه، مؤاخذه دارد و در اين آيه، به صراحت كساني كه بدنامي مؤمنين و رواج گناه ايشان را دوست داشته باشند، به عذاب مبتلا مي شوند.

3. انجام مقدمات گناه نيز گناه است و عقوبت دارد؛ مثلاً اگر كسي براي خوردن شرابي قدمي برداشت، ليواني آماده كرد و در نهايت به اشتباه ظرفي را به نيت شراب نوشيد، اين گناه است و براي او ثبت مي شود. يعني مقدمه گناه نيز گناه است، همان گونه كه در حديث مشهور درباره ي شراب آمده است: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم درباره ي شراب، ده نفر را لعنت كرده است: كسي كه درخت را بكارد، كسي كه نگهباني كند، كسي كه آب آن را بگيرد، كسي كه آن را بخورد، كسي كه آن را به ديگري بدهد كه بخورد، كسي كه آن را حمل و نقل كند، كسي كه واسطه ي رسيدن آن به فروشنده باشد، كسي كه آن را بفروشد، كسي كه آن را بخرد و كسي كه بهايش را بخورد». [10] .

4. كمك به گناه ديگري، نيز گناه است و عقوبت دارد. نهي صريح قرآن شريف چنين است:

و لا تعاونوا علي الاثم و العدوان؛ [11] و در گناه و تعدي دستيار هم نشويد.



[ صفحه 104]



فروش ابزار گناه، مانند ماهواره و لوازم موسيقي حرام، تخته ي نرد، پاسور و...، شراكت در گناه و حرام است؛ هر چند شخص به آن راضي نباشد و توصيه هم نكند.

5. عزم جدي و اراده ي بر انجام گناه نيز، گناه است و عقوبت دارد. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «نيت مؤمن از كردارش بهتر و نيت كافر از كردارش بدتر است». [12] شيخ صدوق رحمه الله در علل الشرايع نقل كرده كه امام باقر عليه السلام فرمود: «نيت مؤمن بهتر از عملش است، زيرا مؤمن كارهاي خيري قصد مي كند كه موفق به آن نمي شود؛ و نيت كافر از عملش بدتر است، چون كافر بدي هاي بسياري را قصد داشته كه نتوانسته انجام بدهد.» [13] .

درباره ي مقدار و چگونگي عذاب نيت گناه، روايات دو دسته اند:

دسته اول، درباره ي نيت گناه چنين فرموده است: «اگر به دل بگذراند كه گناهي كند، مادام كه به جا نياورده آنچه را كه نيت كرده، مي آمرزيم». [14] اين كه گفته شده «مي آمرزيم»، يعني نيت گناه، گناه بوده و مورد آمرزش واقع شده است.

دسته ي دوم، درباره ي نيت گناه فرموده است: «گناهي نوشته نمي شود». [15] .

بايد گفت اولا: اين مورد در جايي است كه شخص پس از نيت گناه، عزم خود را با اراده و اختيار خود ترك گفته است، نه اينكه شرايط مهيا نبوده و او منصرف شده است. هم چنين شايد به اين سبب بخشيده باشد كه از خداوند حيا نموده و در واقع به خاطر خدا از عزم و نيت خود پشيمان گشته و در واقع توبه كرده است. يعني ترك گناه به خاطر خدا؛ كه همين امر، داراي پاداش و ثواب است. از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت شده است: «هرگاه



[ صفحه 105]



بنده اي بخواهد گناهي كند، ملائكه مي گويند پروردگارا، اين بنده قصد گناهي دارد (ميل دارد) و خدا بيناتر است، خطاب مي رسد: مراقب او باشيد؛ اگر آن را به جا آورد، مثل آن را برايش ثبت كنيد و اگر آن را ترك كرد، آن گناه را كه نيت داشت، برايش ثواب ثبت كنيد. زيرا به خاطر من از آن صرف نظر كرده است». [16] ثانياً: چنين رواياتي درباره ي خطورات و اميال است، كه غير اختياري است؛ نه عزم و اراده بر گناه، كه اختياري است. [17] .

چكيده آن كه: هر آن چه انسان را از ياد خدا باز دارد، مذموم است چه رسد آن فكر و نيت، گناه و مقابله ي با فرمان الهي باشد. در اين مورد، فكر گناه، خود آن گناه نيست و عذاب و عقابي كه به شخص مي شود، عقاب فكر گناه است، نه خود گناه. برخلاف عمل عبادي كه فرد نيت عبادت مي كند، اما به آن موفق نمي شود و پاداش همان عمل را برايش منظور مي دارند. در واقع رحمت و لطف الهي است كه شامل چنين افرادي مي شود.

در روايتي امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «مؤمن نيت نماز شب مي كند، ولي خوابش مي برد؛ خداوند ثواب نماز شب را برايش منظور مي دارد، نفسش را تسبيح و خوابش را صدقه مي نويسد». [18] هم چنين درباره ي «نماز در مسجد» فرموده اند: «دو نفر داخل مسجد مي شوند، يكي عابد و ديگري فاسق است. اما هنگامي كه خارج مي شوند، عابد فاسق مي شود و فاسق عابد! به اين دليل كه عابد در مسجد، به عبادتش مغرور شد و همواره به عبادتش فكر مي كرد، اما فكر فاسق، در پشيماني و توبه بود و خداوند او را



[ صفحه 106]



از گناهاني كه مرتكب شده بود، بخشيد». [19] .

بنابراين روايت، ريا هم موجب بطلان عبادت است و هم گناهي است كه اگر از آن توبه نشود، شخص وارد جهنم مي شود.

آري؛ انسان مي تواند در صف نماز جماعت شركت كند، اما به نيت خودنمايي، مي تواند در خانه باشد و براي خدا به ديگران كمك كند. اولي نماز است، اما عبادت نيست، بلكه گناه هم محسوب مي شود؛ دومي در ظاهر عبادت نيست، اما در واقع عبادت و داراي ثواب است.

چشمش باز بود و واقعيت ها را مي ديد؛ شيخ رجبعلي خياط رحمه الله را مي گويم. روزي هم گفت: «جواني را در برزخ ديدم كه مي گفت: نمي دانيد اين جا چه خبر است! هنگامي كه اين جا بياييد خواهيد فهميد هر نفسي كه به غير ياد خدا كشيده ايد، به زيان شما تمام شده است». [20] .



[ صفحه 107]




پاورقي

[1] آل عمران / 183.

[2] «انما يجمع الناس الرضي و السخط و انما عقر ناقة ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضي»؛ نهج البلاغه، خطبه ي 201.

[3] امام رضا عليه السلام: «لو أن رجلاً قتل بالمشرق فرضي بقتله رجل بالمغرب لكان الراضي عندالله عز و جل شريك القاتل»؛ وسائل الشيعه، ج 16، ص 138.

[4] قصص / 83.

[5] مفاتيح الجنان، بخشي از زيارت ششم امام حسين و زيارت اول رجب مخصوص امام حسين عليه السلام.

[6] بحارالانوار، ج 98، ص 195.

[7] «أن رجلاً أحب حجراً لحشره الله معه يوم القيامة»؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 502.

[8] نقل با تصرف: كيمياي سعادت، ج 2، ص 454؛ به نقل از: حكايت پارسايان، ص 139.

[9] نور / 19.

[10] امام باقر عليه السلام: «لعن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم في الخمر عشرة غارسها و حارسها و عاصرها و شاربها و ساقيها و حاملها و المحمولة اليه و بايعها و مشتريها و آكل ثمنها»؛ وسائل الشيعه، ج 17، ص 224.

[11] مائده / 2.

[12] پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلم: «نية المؤمن خير من عمله و نية الكافر شر من عمله»؛ الكافي، ج 2، ص 84.

[13] قلب سليم، ج 2، ص 437.

[14] «اذا تحدث بان يعمل سيئة فانا اغفرها له ما لم يعملها»؛ محجة البيضاء، ج 5، ص 74.

[15] امام صادق عليه السلام: «ان المؤمن ليهم بالسيئة أن يعملها فلا يعملها فلا تكتب عليه»؛ الكافي، ج 2، ص 428.

[16] «قالت الملائكة رب ذاك عبدك يريدان يعمل سيئة و هو أبصر فقال ارقبوه فان عملها فاكتبوها عليه بمثلها و ان تركها فاكتبوا له حسنة انما تركها من أجلي»؛ محجة البيضاء، ج 5، ص 76.

[17] ر. ك: تعليم و تربيت در اسلام، ص 404 - 407 - قلب سليم، ج 2، ص 433 - 450.

[18] «ان العبد لينوي من نهاره أن يصلي بالليل فتغلبه عينه فينام فيثبت الله له صلاته و يكتب نفسه تسبيحاً و يجعل نومه عليه صدقه»؛ وسائل الشيعه، ج 1، ص 54.

[19] «دخل رجلان المسجد أحدهما عابد و الاخر فاسق فخرجا من المسجد و الفاسق صديق و العابد فاسق و ذلك أنه يدخل العابد المسجد مدلاً بعبادته يدل بها فتكون فكرته في ذلك و تكون فكرة الفاسق في التندم علي فسقه و يستغفر الله عز و جل مما صنع من الذنوب»؛ الكافي، ج 2، ص 314.

[20] كيمياي محبت، ص 207.


بازگشت