گناهان زبان


حضرت امير عليه السلام زبان را كليد هر خير و شري معرفي مي كنند و برخي روايات كه در مورد گناه غيبت و دروغ آمده، نشانگر نقش مهم زبان در



[ صفحه 56]



سرنوشت افراد است. فرموده اند: «خداوند براي شر، قفل هايي قرار داده است و كليد آن شراب است و دروغ بدتر از شراب است» [1] يا اينكه: «غيبت، بدتر از زنا است». [2] .

با زبان مسلمان، كافر و كافر، مسلمان مي شود. انسان به خاطر فرمان قتلي، زندان مي رود. دوستي ها به دشمني و دشمني ها به دوستي تبديل مي شود. كار نيك و بد با توصيه ي زباني محقق مي شود و آثار دنيوي و اخروي را در پي مي آورد. بسياري نيز با همين عضو كوچك، هدايت شده و سخن حق را مي شنوند. و از معيارهاي ايمان به فرموده ي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، سلامت زبان است: «مؤمن واقعي كسي است كه مردم از دست و زبان او در امان باشند.» [3] .

مرحوم آية الله مجتهدي رحمه الله مي فرمود: «گاهي در كوچه و خيابان كه حركت مي كنم فكر مي كنم آن شخص كه از رو به رو مي آيد، شايد از جمله كساني باشد كه از روحانيون خوشش نمي آيد، لذا به او سلام نمي كنم؛ زيرا اگر به او سلام كنم و جواب ندهد، گناه به حساب او مي نويسند». [4] .

از آن جا كه نخست بايد خود را از گناهان زبان دور بداريم، لازم است آن را بيشتر بشناسيم.

زباني كه به اختيار نباشد و طوطي وار سخن بگويد، مطمئناً جايي به خطا خواهد رفت. پرگو، خطاگوست و خطاگو، به گناه مي افتد و عاقبت گناه، آتش است. [5] كساني كه كنترلي بر گفته هاي خود ندارند و بيهوده و



[ صفحه 57]



بي هدف و فقط به اين نيت كه مي خواهند چيزي گفته باشند يا از ديگران كم نياورند، مجلس گردان مي شوند، چه بسا زمينه هاي غيبت و دروغ و تهمتي فراهم آورند و ديگران را هم به گناه اندازند.

از جمله توصيه هاي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ابوذر رحمه الله نيز همين نكته است: «اي ابوذر! كلام اضافي را ترك كن؛ هر ميزان از كلام كه حاجت تو را برآورده مي كند، براي تو كافي است.» [6] .

درخواست نصيحت از علامه طباطبايي رحمه الله كرده بود كه چه كار كند در نماز حضور قلب داشته باشد؟ علامه رحمه الله فرمود: كم حرف بزن! اتفاقاً آن شخص پرحرف هم بود و نيروي روحي و رواني زيادي را صرف سخنانش مي كرد. [7] .

علامه رحمه الله خود مي گفت: «از سكوت آثار گرانبهايي را مشاهده كرده ام.چهل شبانه روز سكوت اختيار كنيد و جز در موارد لازم سخن نگوييد و به فكر و ذكر خدا مشغول باشيد تا برايتان صفا و نورانيت حاصل شود.» [8] .

براي زبان گناهان زيادي برشمرده اند كه برخي كبيره و برخي ديگر صغيره اند: 1. سخن بي معني. 2. دروغ. 3. غيبت. 4. تهمت (اظهار بدگماني). 5. افترا (دروغ بافي). 6. ناسزا و دشنام. 7. شهادت به ناحق. 8. كتمان حق. 9. طعنه. 10. تمسخر. 11. زخم زبان. 12. سخن چيني. 13. عيب جويي. 14. شايعه. 15. آبروريزي. 16. نااميد كردن. 17. دل شكستن. 18. به نام بد، صدا زدن. 19. شوخي با نامحرم. 20. سرزنش بي جا. 21. تملق و چاپلوسي. 22. تكبر در گفتار. 23. ريا در گفتار. 24. نهي از معروف. 25. امر به منكر. 26. بدعت و تحريف مسائل ديني. 27. فاش كردن اسرار. 28. حكم ناحق. 29. قسم دروغ 30. وعده ي دروغ. 31. خبر دروغ. 32. رنجاندن مؤمن.



[ صفحه 58]



33. اظهار حسد و بخل. 34. بدخلقي. 35. با مكر سخن گفتن. 36. بدزباني. 37. فرياد بي جا. 38. تصديق كفر. 39. مزاح زياد. 40. خشونت در گفتار. 41. لعنت مردم. 42. ياوه سرايي. و... [9] .

گفته اند روزي لقمان حكيم به پسرش گفت: «امروز طعام نخور و روزه باش و هر چه بر زبان مي آوري، بنويس و شبانگاه همه ي آن چه را كه نوشتي بر من بخوان و بعد روزه ات را بگشا و طعام بخور». شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند. دير وقت شد و نتوانست طعام را به موقع بخورد. روز دوم نيز چنين شد و تا چهار روز اين برنامه ادامه يافت. روز چهارم، پسر هيچ نگفت و شب هنگام پدر خواست نوشته ها را بياورد و بخواند. پسر گفت: امروز هيچ نگفته ام تا برخوانم. لقمان گفت: «پس بيا و از اين نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قيامت آنان كه كم گفته اند، چنان حال خوشي دارند كه اكنون تو داري». [10] .

از ميان گناهان زبان، آن چه مجال دارد، بررسي دو گناه در معرض ابتلا و عمومي است؛ غيبت و دروغ.


پاورقي

[1] امام باقر عليه السلام: «ان الله عز و جل جعل للشر اقفالاً و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب و الكذب شر من الشراب»؛ الكافي، ج 2، ص 338.

[2] پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلم: «أشد من الزنا»؛ وسائل الشيعه، ج 12، ص 280.

[3] «المؤمن... من سلم المسلمون من يده و لسانه»؛ همان، ص 278.

[4] آداب الطلاب، ص 96.

[5] امام علي عليه السلام: «من كثر كلامه كثر خطؤه و من كثر خطؤه قل حياؤه و من قل حياؤه قل ورعه و من قل ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار»؛ نهج البلاغه، حكمت 349.

[6] «يا اباذر أترك فضول الكلام و حسبك من الكلام ما تبلغ به حاجتك»؛ وسائل الشيعه، ج 12، ص 188.

[7] ره توشه، ج 2، ص 22 و 23.

[8] حضور قلب در نماز، ص 89.

[9] ر. ك: اخلاق الاهي، المراقبات، معراج السعاده، گناهان كبيره.

[10] نقل با تصرف: حكايت پارسايان، ص 177.


بازگشت