دعاي ديگر در تعقيب دو ركعت چهارم


همچنين بگو:

«ألله ألله ربي حقاً حقاً. أللهم، أنت لكل عظيمة و أنت لهذه الأمور، فصل علي محمد و آله، و اكفنيها، يا حسن البلآء عندي، يا قديم العفو علي، [يا من لا غني لشي ء عنه،] يا من لابد لكل شي ء منه، يا من رزق كل شي ء عليه، يا من مصير كل شي ء اليه، صل علي محمد و آل محمد، [و تولني] و لا تولني أحداً من شرار خلقك، و كما خلقتني فلا تضيعني.

أللهم، اني أدعوك لهم لا يفرجه غيرك، و لرحمة [يا: لفرجة] لا تنال الا بك، [و لكرب لا يكشفه سواك، و لمغفرة لا تبلغ الا بك]، و لحاجة لا يقضيها الا أنت. أللهم، فكما كان من شأنك [الهامي الدعآء، فليكن من شأنك] الاجابة فيما دعوتك له، و النجاة فيما فزعت اليك منه. أللهم، ان لا أكن [يا: و ان لم أكن] أهلاً أن أبلغ رحمتك، فان رحمتك أهل أن تبلغني، لأنها



[ صفحه 346]



وسعت كل شي ء، و أنا شي ء، فلتسعني رحمتك، يا الهي، يا كريم.

أللهم، اني أسألك بوجهك الكريم أن تصلي علي محمد و آله، و أن تعطيني فكاك رقبتي من النار، و توجب لي الجنة برحمتك، و تزوجني من الحور العين بفضلك، و تعيذني [يا: تبعدني] من النار بطولك، و تجيرني من غضبك و سخطك علي، و ترضيني بما قسمت لي، و تبارك لي فيما أعطيتني، و تجعلني لأنعمك من الشاكرين.

أللهم، صل علي محمد و آل محمد، و امنن علي بذلك، و ارزقني حبك و حب كل من أحبك و حب كل عمل يقربني الي حبك، و من علي بالتوكل عليك، و التفويض اليك، و الرضا بقضآئك، و التسليم لأمرك [يا: ألرضا بفضلك و التعظيم لأمرك]، حتي لا أحب تعجيل ما أخرت، و لا تأجير [يا: تأجيل] ما عجلت، يا أرحم الراحمين، و صل علي محمد و آله، و افعل بي كذا و كذا.»

- خدا خدا حقيقتاً و واقعاً پروردگار من است، خداوندا، تويي ياور من براي هر امر بزرگ، و تويي ياور من براي خصوص اين امور، پس بر محمد و آل او درود فرست، و در رابطه اين امور مرا كفايت فرما، اي خدايي كه بلاي تو در نزد من زيباست، اي صاب عفو و گذشته ديرينه و بي آغاز از من، [اي خدايي كه هيچ چيز از تو بي نياز نيست،] اي خدايي كه همه اشياء ناچار از توست، اي خدايي كه روزي همه ي موجودات بر توست، اي خدايي كه بازگشت همه چيز به سوي توست، بر محمد و آل محمد درود فرست [و خود سرپرست من باش]، و سرپرستي مرا به احدي از مخلوقات بد خود وامگذار، و چنانكه مرا آفريدي ضايعم مگردان.

خداوندا، تو را براي غم و اندوهي مي خوانمت كه غير تو نمي تواند آن را برطرف كند، و براي رحمتي [يا: گشايشي] كه جز به وسيله ي تو نمي توان به آن رسيد، [و براي ناراحتي سخت و گلوگيري كه جز تو كسي نمي تواند آن را برطرف نمايد، و براي آمرزشي كه جز به تو نمي توان بدان رسيد]، و براي حاجتي كه جز تو نمي تواند آن را برآورده نمايد، خدايا، پس چنانكه از شأن تو [اين بود كه دعا را به من الهام فرمودي، پس اين را نيز از شأن خود قرار ده كه] دعاهايم را اجابت فرمايي، و از آنچه كه به سوي تو گريختم، نجاتم دهي. خدايا، اگر شايستگي آن را ندارم كه به رحمتت برسم، مسلماً رحمتت شايستگي آن را دارد كه مرا فراگيرد، زيرا رحمت تو هر چيز را فراگرفته است، و



[ صفحه 347]



من نيز يك چيز هستم، پس رحمتت مرا فراگيرد، اي معبود من، اي بزرگوار.

خداوندا، به روي [و اسماء و صفات] بزرگوارت از تو درخواست مي نمايم كه بر محمد و آل محمد درود فرستي و مرا از آتش جهنم آزاد سازي، و به رحمت خويش بهشت را بر من واجب گردانده، و به فضل خويش از حور العين به ازدواج من درآورده، و به بخشش خود از آتش جهنم پناه داده [يا: مرا از آن دور گرداني]، و مرا از خشم و غضب خود در پناه خويش درآوري، و به آنچه من قسمت و مقدر فرمودي خرسند، و آنچه را كه به من عطا نموده اي پرخير و بركت، و از سپاسگزاران در برابر نعمتهايت بگرداني.

خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست، و همه ي اينها را بر من منت نه، و دوستي خود و دوستي هر كسي را كه تو را دوست دارد، و دوستي هر عملي كه مرا به دوستي ات نزديك مي گرداند، روزي ام گردان، و توكل به خود و واگذار نمودن امور به تو و خشنودي در برابر قضاء و اراده ي حتمي ات و تسليم [يا: خشنودي به فضل و داده ات، و تعظيم] در برابر امرت را بر من ارزاني دار، تا اينكه نخواهم اموري را كه به عقب انداخته اي، به جلو اندازي، و يا آنچه را كه مقدم داشته اي به تأخير اندازي. اي مهربانترين مهربانها، و بر محمد و آل او درود فرست و به من چنين و چنان كن.

سپس هر دعايي راكه دوست داري ذكر مي كني.



[ صفحه 349]




بازگشت