سجده ي شكر امام كاظم بعد از نماز


29- راوي مي گويد: با حضرت ابي الحسن موسي بن جعفر عليه السلام به سوي بعضي از املاك او رفتيم، تا اينكه حضرت به نماز ظهر ايستاد وقتي از نماز فراغت پيدا كرد، به سجده رفت، شنيدم كه آن بزرگوار با صداي اندوهناك و در حالي كه اشكهايش روان بود، مي فرمود:

«رب، عصيتك بلساني، و لو شئت و عزتك لأخرستني، و عصيتك ببصري، و لو شئت و عزتك لأكمهتني [يا: لكمهتني]، و عصيتك بسمعي، و لو شئت و عزتك لأصممتني، و عصيتك بيدي، و لو شئت و عزتك لكنعتني، و عصيتك برجلي، و لو شئت و عزتك



[ صفحه 329]



لجذمتني، و عصيتك بفرجي، و لو شئت و عزتك لعقمتني، و عصيتك بجميع جوارحي التي أنعمت بها علي، و ليس هذا جزآئك مني.»

- پروردگارا، با زبانم نافرماني ات نمودم، به عزتت سوگند، اگر خواسته بودي مسلماً لالم نموده بودي، با ديده ام معصيت تو را نمودم، به عزتت سوگند، اگر خواسته بودي بي گمان نابينايم فرموده بودي، با گوشم نافرماني تو را نمودم، به سربلندي ات سوگند، اگر مشيتت تعلق گرفته بود حتماً ناشنوايم نموده بودي، با دستم معصيت تو را نمودم، به سرافرازي ات سوگند، اگر خواسته بودي مسلماً دست مرا شل و خشك فرموده بودي، با پايم معصيت نمودم، به عزتت سوگند اگر خواسته بودي آن را قطع [و يا به بيماري جذام گرفتارم] نموده بودي، با عورتم معصيت تو را نمودم، به عزتت سوگند، اگر مي خواستي مسلماً نازايم مي فرمودي، با تمام اعضا و جوارحم كه به من ارزاني داشتي گناه تو را نمودم، و هيچ كدام از اينها عكس العمل مناسب تو نبود.

راوي گويد: شمردم حضرت هزار بار «ألعفو» فرمود، سپس طرف راست صورت خود را بر زمين گذاشت، و شنيدم كه با صداي حزن آلود سه بار فرمود:

«بؤت اليك بذنبي، عملت سوءاً، و ظلمت نفسي، فاغفرلي، فانه لا يغفر الذنوب غيرك، يا مولاي، [يا مولاي.]»

- در نزد تو به گناهم اعتراف نمودم، عمل زشت انجام دادم و به خود ستم نمودم، پس مرا بيامرز، كه جز تو گناهان را نمي آمرزد، اي مولاي من، [اي آقاي من].

سپس طرف چپ صورت خود را به زمين گذاشت. شنيدم كه سه بار فرمود: «ارحم من أسآء و اقترف، و استكان و اعترف.»

- رحم آر بر كسي كه عمل بد انجام داده و مرتكب گناه شد، و فروتني و خاكساري نموده و اعتراف كرد.

سپس از سجده سر برداشت.»


بازگشت