حالات معصومين در شروع نماز


اينك بعد از ذكر اموري كه اراده نموده بوديم پيش از وارد شدن در نماز يادآور شويم، مي گوييم: بنده بايد با حالت احساس بندگي و خاكساري و ذلتي كه جنايتكاران به خاطر جنايتشان دارند، همانند مقتدايان خود و اهل نجات رو به قبله بايستد، چنانكه در روايت آمده كه: «وقتي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به نماز مي ايستاد، به خاطر ترس از خداوند متعال رنگ چهره اش دگرگون مي شد، و از سينه ي مباركش



[ صفحه 285]



صدايي همانند صداي ظرفي كه غذا در آن پخته مي شود و به جوش مي آيد، شنيده مي شد.»

و در روايت ديگر آمده كه: «وقتي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به نماز مي ايستاد، [در سجده] همانند جامه اي كه به زمين افتاده باشد مي شد.»

و نيز روايت شده كه: «حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام هنگام فرارسيدن وقت نماز، به خود مي لرزيد و رنگ به رنگ مي شد. و وقتي به آن بزرگوار گفته مي شد: چه شده شما را اي اميرالمؤمنين، مي فرمود: وقت اداي آن امانت الهي فرارسيده كه خداوند آن را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه نمود و آنها از حمل آن سرپيچي كرده و هراسيدند و تنها انسان آن را حمل نمود. نمي دانم آيا آنچه را كه حمل نمودم نيكو ادا خواهم نمود، يا خير...؟».

يا حالتت آنچنان باشد كه در روايت ديگر آمده كه امام صادق عليه السلام فرمود: «پدر بزرگوارم پيوسته مي فرمود: وقتي علي بن الحسين عليهماالسلام به نماز مي ايستاد، به شاخه درختي مي ماند كه هيچ قسمت از آن حركت نكند، مگر اينكه باد آن را به حركت درآورد.»

و نيز در حديث آمده كه: «وقتي امام باقر و صادق عليهماالسلام به نماز مي ايستادند، رنگ چهره شان دگرگون، و گاه سرخ و گاه زرد مي شد، و گويي با كسي كه مي بينند مناجات مي نمايند.»


بازگشت