كيفيت و بخشي از احكام اذان و اقامه


اذان و اقامه هر دو مستحب هستند، و در آن دو اسراري است كه بخشي از آن را به حسب مصلحت ذكر مي كنيم:

براساس روايات گفتن اذان و اقامه در نمازهاي جهريه [1] و بخصوص در نماز صبح و مغرب بيشتر مورد تأكيد است؛ زيرا اذان و اقامه در نماز صبح و مغرب از امور مهم، و از كمال آن دو، و از نشانه هاي حضور قلب بنده به پروردگار، و بيانگر آن است كه بنده خود را براي خدمت و بندگي پادشاه عالميان آماده نموده، و از رانده شدگان نيست. چنانكه خداوند - جل جلاله - درباره جهادگران مي فرمايد:



[ صفحه 270]



«و لو أرادوا الخروج، لأعدوا له عدةً، و لكن كره الله انبعاثهم، فثبطهم، و قيل: اقعدوا مع القاعدين.) [2] .

- و اگر آنان مي خواستند كه براي جنگ خارج شوند، مسلماً توشه و جنگ افزار براي آن آماده مي كردند، وليكن خداوند از برانگيخته شدن و حضور آنان ناخوشايند بود، لذا آنان را بازداشته و سرگرم ساخت، و به آنان گفته شد كه با نشستگان بنشينيد.

بنابراين، بايد بنده با طهارت و روي به قبله، و به خاطر تعظيم و بزرگداشت فرستنده (خداوند تبارك و تعالي) و فرستاده شده (رسول اكرم صلي الله عليه و آله) و آيين (دين مبين اسلام) بپا خاسته، و فصول اذان را شمرده شمرده و فصول اقامه را پشت سر هم و تند، و هر كلمه ي از آن دو را با صدق و همراه با موافقت باطن و ظاهر با استواري و استقامت بگويد. به اين صورت:

«ألله أكبر، ألله أكبر، ألله أكبر، ألله أكبر.

أشهد أن لا اله الا الله، أشهد أن لا اله الا الله.

أشهد أن محمداً رسول الله، أشهد أن محمداً رسول الله.

حي علي الصلاة، حي علي الصلاة.

حي علي الفلاح، حي علي الفلاح.

حي علي خير العمل، حي علي خير العمل.

ألله أكبر، ألله أكبر.

لا اله الا الله، لا اله الا الله.»

- خداوند بزرگتر است، خداوند بزرگتر است، خداوند بزرگتر است، خداوند بزرگتر است، گواهي مي دهم كه معبودي جز خدا نيست، گواهي مي دهم كه معبودي جز خدا نيست، گواهي مي دهم كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله فرستاده خداست، گواهي مي دهم كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله رسول خداست، به نماز روي آوريد، به نماز روي آوريد، به رستگاري روي آوريد، به رستگاري روي آوريد، به بهترين عمل روي آوريد، به بهترين عمل روي آوريد، خداوند بزرگتر است، خداوند بزرگتر است، معبودي جز خدا نيست،



[ صفحه 271]



معبودي جز خداوند وجود ندارد.


پاورقي

[1] نمازهاي صبح و مغرب و عشا.

[2] توبه (9): 46.


بازگشت