اعمال و صفاتي كه موجب عدم قبولي اعمال مي گردد


شايسته است تمام اعمال و نمازهاي خود را از اموري حفظ نموده و پاكيزه سازي تا در ضمن اعمال صالح توسط دو فرشته گمارده شده بر انسان بر خداوند -



[ صفحه 221]



جل جلاله - عرضه شود، برخي از آنها مواردي است كه در روايت معاذ بن جبل آمده است:

عبدالواحد به نقل از مردي مي گويد: به معاذ بن جبل گفتم: يكي از احاديثي را كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيده اي و درست حفظ نموده و هر روز با دقت متذكر مي شوي، براي من بازگو كن، پذيرفت و گريست، سپس گفت: خاموش شود. من خاموش شدم. وي گفت: پدر و مادرم به فدايش، در حالي كه من در پشت سر او بر مركب سوار بودم و با هم راه مي پيموديم، چشم به سوي آسمان بلند نمود و فرمود: «سپاس خداوندي را كه هر چه را كه دوست بدارد درباره ي آفريدگانش به طور حتم مقدر و جاري مي سازد.» آنگاه فرمود: اي معاذ، عرض كردم: «لبيك اي رسول خدا، اي پيشواي خير و پيامبر رحمت» فرمود: «آيا حديثي را به تو بگويم كه هيچ پيامبري به امت خويش نفرموده است، و اگر آن را حفظ كني در زندگي براي تو سودمند خواهد بود، و اگر بشنوي و حفظ نكني حجت خداوند بر تو تمام مي شود.»

سپس فرمود: «براستي كه خداوند پيش از آفريدن آسمانها هفت فرشته آفريد، و در هر آسمان فرشته اي قرار داد، و آن آسمان را با عظمت خويش فراگرفت، و بر در هر كدام از آنها فرشته اي را به عنوان دربان قرار داد. فرشتگاني كه نگاهبان عمل بنده هستند از صبح تا شب عمل او را مي نويسند، آنگاه آن را در حالي كه مانند آفتاب مي درخشد بالا مي برند، تا اينكه به آسمان زيرين مي رسند در حالي كه آن عمل در نظر آنان پاكيزه و بسيار است. ولي فرشته اي كه نگاهبان آسمان زيرين است مي گويد: بايستيد، و اين عمل را بر صورت صاحبش بزنيد، من فرشته ي «غيبت» هستم، هر كس غيبت كند نمي گذارم عملش از من به سوي ديگري بگذرد، زيرا پروردگارم به من چنين دستور فرموده است.

فرداي آن روز فرشته ي نگاهبان بر عمل بنده همراه با عمل صالح مي آيد، و از فرشته ي دربان آسمان زيرين مي گذرد، در حالي كه در نظرش آن عمل پاكيزه و بسيار است تا به آسمان دوم مي رسد، فرشته ي دربان آسمان دوم به او مي گويد: بايست، و



[ صفحه 222]



اين عمل را بر روي صاحبش بزن، كه نيت او را از اين عمل، متاع اندك و بي ارزش دنيا بود، و من فرشته ي ويژه ي «دنيا» هستم، و نمي گذارم كه عمل او از من به سوي ديگري بگذرد.»

حضرت فرمود: «بار ديگر عمل بنده را در حالي كه به صدقه و نماز آن شادمان است، به بالا مي برد و فرشتگان نگاهبان نيز از آن عمل خوششان مي آيد، و آن را به سوي آسمان سوم عبور مي دهد، تا اينكه فرشته دربان آسمان سوم مي گويد: بايست و اين عمل را به روي و پشت صاحب آن بزن، من فرشته ي «متكبرين» هستم، صاحب اين عمل به واسطه ي آن در مجالس مردم بر آنان تكبر مي نمود، پروردگارم به من دستور داده كه نگذارم عملش از من به سوي ديگري بگذرد.»

حضرت فرمود: «بار ديگر فرشتگان نگاهبان، عمل بنده را در حالي كه مانند ستاره در آسمان مي درخشد، و آهنگ و صداي تسبيح و روزه و حج از آن بلند است بالا برده و به سوي فرشته ي آسمان چهارم عبور مي دهند، ولي فرشته دربان آسمان چهارم مي گويد: بايستيد و اين عمل را بر روي و شكم صاحب آن بزنيد، من فرشته ي «عجب» هستم، و او به خود مي باليد اين عمل را با حالت عجب انجام داده، پروردگارم به من دستور داده كه نگذارم عملش از من به سوي ديگري بگذرد، پس آن را بر روي صاحبش بزنيد.»

حضرت فرمود: «ديگر بار ملائكه نگاهبان، عمل بنده را مانند عروسي كه به سوي شوهرش برده مي شود، بالا مي برند - در حالي كه آن عمل همراه با جهاد و نماز نافله بين دو نماز واجب مي باشد، و به همين خاطر صداي بلندي بسان صداي شتر، و درخششي همسان نورافشاني خورشيد دارد - و به سوي فرشته ي دربان آسمان پنجم مي گذرانند، تا اينكه آن فرشته مي گويد: بايستيد، من فرشته ي «حسادت» هستم، پس آن عمل را به روي صاحبش بزنيد، زيرا او نسبت به كساني كه دانش آموخته و به طاعت خدا عمل مي نمودند رشك مي ورزيد و نيز هرگاه مي ديد كه كسي در عمل و عبادت بر او برتري دارد، نسبت به او حسادت مي ورزيد و بر او خرده گرفته



[ صفحه 223]



و نكوهش مي كرد. پس وي عمل خويش را بر دوش مي گيرد و عملش وي را لعنت مي كند.»

حضرت فرمود: «ديگر بار فرشتگان نگاهبان بالا رفته و عمل او را [1] به سوي آسمان ششم عبور مي دهند، تا اينكه فرشته ي دربان آسمان ششم مي گويد: بايستيد، من فرشته ي «مهرباني و دلسوزي» هستم، اين عمل را بر صورت صاحب آن بزنيد و چشمانش را كور كنيد، زيرا صاحب اين عمل به هيچ كس مهرباني و دلسوزي نمي نمود، هرگاه بنده اي از بندگان خدا گناهي در رابطه با آخرت مي نمود، و يا ضرري در دنيا به او مي رسيد، نسبت به او شماتت مي كرد، پروردگارم به من دستور داده كه نگذارم عمل وي از من به سوي ديگري بگذرد.»

حضرت فرمود: «ديگر بار فرشتگان نگاهبان، عمل بنده را بالا مي برند، اعمالي همراه با فقه و ژرف فهمي و كوشش در عبادت و ورع و پرهيزگاري، كه بسان رعد و آذرخش صدا مي كند، و پرتوي مانند برق دارد، و سه هزار فرشته همراه آن هستند. تا اينكه آن را به سوي فرشته دربان آسمان هفتم مي برند، آن فرشته مي گويد: بايستيد و اين عمل را بر روي صاحب آن بزنيد، من فرشته ي «حجاب» هستم، و از عبور هر عملي كه براي خدا نباشد جلوگيري مي نمايم، زيرا صاحب اين عمل خواهان رفعت و بلند پايگي در نزد فرمانروايان و ذكر خير در مجالس، و شهرت و پيچش صدا در بلاد بود، پروردگارم به من دستور داده كه نگذارم عملي از من به سوي ديگري بگذرد، مگر اينكه خالص باشد.»

حضرت فرمود: «بالاخره ملائكه نگاهبان، با حالت سرور و شادماني عمل بنده را كه در بردارنده ي خلق و خوي نيكو و سكوت و ياد فراوان خداست، و همه ي فرشتگان آسمانها و ملائكه هفتگانه همگي در پي آن روانند، بالا مي برند و تمام



[ صفحه 224]



حجابها را زير پا مي گذارند و مي گذرند، تا اينكه در پيشگاه خداوند ايستاده و به عمل صالح و دعاي او گواهي مي دهند، ولي خداوند مي فرمايد: هر چند شما نگاهبان عمل بنده ي من هستيد، ولي من مراقب اموري كه در نفس او مي گذرد نيز هستم، مقصود وي از انجام اين عمل، من نبودم، لعنت من بر او باد! آنگاه ملائكه مي گويند: لعنت تو و لعنت ما بر او!»

راوي مي گويد: سپس معاذ گريست و گفت: عرض كردم اي رسول خدا صلي الله عليه و آله چه عملي انجام دهم؟ فرمود: اي معاذ، در يقين و باور به پيامبرت اقتدا نما. عرض كردم: شما پيامبر خداييد و من معاذ بن جبل.

فرمود: اي معاذ، اگر در عملت تقصير و كوتاهي است، پس زبان خويش را از بدگويي برادران ديني و حاملان قرآن نگاه دار. و گناهانت بر گردن خودت باشد و آنها را بر دوش برادرانت منه، و خويشتن را با نكوهش و سرزنش نمودن برادرانت ستايش مكن، و با پايين آوردن مقام برادرانت خود را بالا مبر، و عمل خويش را با قصد ريا انجام مده، و از در دنيا در آخرت داخل نشو، و در مجلس خود فحش و ناسزا مگو، تا مبادا همنشينانت به واسطه ي بدخويي تو دوري كنند، و درحضور هيچ كس با ديگري سخن در گوشي مگو، و نسبت به مردم اظهار بزرگي مكن، تا مبادا خيرات دنيا از تو قطع شود، و مردم را پاره پاره مكن تا مبادا سگهاي اهل آتش جهنم تو را پاره پاره كنند، كه خداوند مي فرمايد:

(و الناشطات نشطاً.) [2] .

- سوگند به فرشتگاني كه [روح اهل ايمان را] با نشاط و آسايش ويژه اي [از بدنهايشان] قبض مي كنند.

آيا مي داني «ناشطات» چيست؟ آنها سگهايي هستند كه گوشت و استخوان اهل جهنم را تكه و پاره مي كنند. عرض كردم: چه كسي تاب و طاقت عمل به اين امور و



[ صفحه 225]



خصلتها را دارد؟ فرمود: اي معاذ، آگاه باش كه مسلماً انجام اين امور براي هر كس كه خداوند براي او آسان كند، راحت و آسان خواهد بود.

راوي مي گويد: معاذ اين حديث را بيشتر از تلاوت قرآن، مي خواند.


پاورقي

[1] در عدة الداعي، ص 228، و نيز در بحارالانوار ج 70، ص 246، روايت 20 كه اين حديث را نقل كرده اند در اين قسمت آمده است: «عمل بنده را كه نماز و روزه و حج و عمره است از آن عبور داده و بالا مي برند.».

[2] نازعات (79): 2 - در رابطه با معناي اين آيه شريفه و اصولاً پنج آيه ي نخست سوره ي نازعات اختلاف بسيار در ميان مفسرين است. به تفسير شريف الميزان (ج 20، ص 178 - 182) رجوع شود.


بازگشت