تفصيل احكام حيض


اينك تفصيل مسأله ها و فروع مطالب گذشته را ذكر مي كنيم، و به نظرم كسي در تحرير فروعات آن بر من پيشي نگرفته، هر چند ادعا نمي كنم كه اهل نظر هيچ اشكالي نمي توانند بر آن بگيرند، پس مي گويم:

زن وقتي خون ديد، دو صورت دارد: يا مبتدئه است و تا آن وقت خون حيض نديده و يا غير مبتدئه.

الف - اگر مبتدئه باشد، در صورتي كه خونش به صورت مستمر بيرون بيايد، چهار حالت دارد:

اول اينكه: با اوصافي كه مقتضاي آن حيض بودن خون است، براي او مشخص گردد كه خون خارج شده، خون حيض است، در اين صورت بايد بر اساس آن



[ صفحه 123]



اوصاف عمل كند، و حكم زن حائض را دارد.

دوم اينكه: با اوصافي كه اشاره شد، براي او مشخص نشود كه آن، خون حيض است، كه در اين صورت بايد درباره ي حيضش به عادت زنان فاميل رجوع كند، و بر اساس عادت آنان عمل نمايد.

سوم اينكه: نه حيض بودن آن براي او معلوم گردد و نه زنان فاميل داشته باشد، يا باشد ولي خودشان در عادت، مختلف باشند، در اين صورت بايد بر عادت زنان همسال خود عمل كند.

چهارم اينكه: نه حيض بودن خون مشخص شود، و نه زنان فاميل داشته باشد، و نه زن همسال با خود، يا اينكه چند زن همسال باشد ولي خود آنان در عادت مختلف باشند، در اين صورت بايد براي احتياط در انجام عبادت، در هر ماه سه روز - كه كمترين مدت ايام حيض است - نماز را ترك كند.

ب - اگر زن به صورت مستمر خون ببيند و مبتدئه نباشد، و عادت داشته باشد، چهار حالت مي تواند داشته باشد:

اول اينكه: عادت داشته باشد، ولي براي او مشخص نباشد كه خون خارج شده، خون حيض است، در اين صورت بايد بر اساس عادتش عمل كند.

دوم اينكه: هم عادت داشته باشد و هم مشخص باشد كه آن، خون حيض است، در اين صورت بايد بر اساس عادتش عمل كند، البته برخي از فقها مي گويند كه در اين صورت بايد بر اساس تشخيص اوصاف خون عمل كند و توجهي به عادت نكند.

سوم اينكه: عادتش اختلاف داشته باشد و حيض بودن خون براي او مشخص گردد، كه در اين صورت بايد بر اساس آن عمل كند.

چهارم اينكه: عادتش مختلف باشد، و براي او مشخص نباشد كه آن، خون حيض است و عادتش را فراموش كرده باشد، كه خود، سه حالت دارد:

اول اينكه: شماره ي روزهاي عادت را به ياد داشته باشد، ولي وقت آن و اينكه از چندم ماه شروع مي شود را فراموش كرده باشد.



[ صفحه 124]



دوم اينكه: هر دو را فراموش كرده باشد.

سوم اينكه: وقت را به ياد داشته باشد، ولي شماره ي آن يادش نباشد.

در حالت اول: يعني اگر عدد روزها را به ياد داشته، ولي وقت را فراموش كرده باشد، براي آن دو حالت متصور است: گاهي در بعضي از روزهاي حيض براي او يقين حاصل مي شود، مانند اينكه بگويد: من شش روز از دهه ي اول ماه را حيض مي شوم، ولي جاي آن شش روز را در دهه نمي دانم كه آيا از اول دهه شروع مي شد، يا از روز دوم و...، در اين صورت حكم او اين است كه از اول دهه تا آخر روز چهارم از آن را مانند زن مستحاضه عمل كند، و در آخر روز ششم، غسل حيض انجام دهد، زيرا امكان دارد كه همان وقت، آخر شش روزي باشد كه مي داند در آن حايض مي شود، و بعد از آن براي هر نماز يك غسل حيض به جا آورد، زيرا امكان دارد كه انقطاع خونش هنگام هر نماز باز خون حيض باشد، و بعد از روز ششم عمل زن مستحاضه را انجام دهد.

و گاهي يقين به حيض بودن هيچ روزي ندارد، مانند زني كه مي گويد: حيض من ده روز در هر ماه است، ولي جاي آن را نمي دانم، كه در اين صورت حكم آن اين است كه تا آخر دهه ي اول ماه عمل زن مستحاضه را انجام دهد، سپس براي هر نماز، غسل حيض كند، زيرا امكان دارد كه خون حيضش در اين هنگام تمام شده باشد، علاوه بايد عمل زن مستحاضه را تا آخر ماه انجام دهد.

در حالت دوم: يعني اگر زن عدد روزها و وقت آن را فراموش كرده باشد، بايد براي رعايت احتياط به جهت عادت در هر ماه سه روز - كه كمترين ايام حيض است - نماز را ترك كند، و در غير آن سه روز عمل زن مستحاضه را انجام دهد.

در حالت سوم: يعني اگر زن وقت را به ياد داشته باشد، ولي عدد روزها را فراموش كرده باشد، باز سه حالت متصور است:

يكم اينكه: اول حيض يادش باشد ولي آخر آن يادش نباشد.

دوم اينكه: آخرش يادش باشد، ولي اول حيض يادش نباشد.

سوم اينكه: هيچ كدام از اول و آخر حيض را به ياد نداشته باشد، بلكه تنها



[ صفحه 125]



مي داند كه در زماني حايض بوده ولي اول و وسط و آخر حيض را نمي داند.

اگر اول حيض يادش باشد، بايد حيضش را سه روز قرار دهد، و در آخر آن غسل حيض به جا آورد، سپس براي هر نماز، غسل حيض انجام دهد، و تا آخر ماه مانند زن مستحاضه عمل كند.

و اگر آخر حيض يادش باشد نه اولش، بايد در آخر وقتي كه مي داند آخر حيض است، غسل حيض بجا آورد، و در بقيه ي ماه عمل زن مستحاضه را انجام دهد.

و اگر اول و آخر حيض را فراموش كرده باشد، بايد وقتي را كه يقين به حيض بودن آن دارد، حيض قرار دهد و در آخر آن غسل حيض كند، و پيش از آن، عمل زن مستحاضه را انجام دهد، و بعد از آن براي هر نماز تا آخر ده روز غسل حيض كرده و همانند زن مستحاضه عمل كند. سپس بعد از ده روز غسل حيض نمايد، و بعد تا آخر ماه عمل زن مستحاضه را انجام دهد.

و در تمام مواردي كه ايام حيض براي زن معلوم نباشد، بايد ده روز روزه [1] و هفت روز نماز را از ماهي كه در آن حيض ديده قضا كند.

اين تفصيل براي هر كس از صاحبان فهم و دريافت كه نسبت به آن آگاهي پيدا كند، نيكوست.


پاورقي

[1] اگر روزه اش فوت شده باشد.


بازگشت