مراتب هدايت


هدايت نسبت به انواع سير و مراتب سلوك مقاماتي دارد. اول، هدايت فطري است. در اين مرتبه از هدايت «صراط مستقيم» عبارت از سلوك الي الله بدون فرو رفتن در حجاب ملكي و ملكوتي يا حجاب گناهان ظاهري و قلبي است.

دوم هدايت به نور قرآن است. در مقابل اين هدايت، ماندن در ظاهر يا باطن قرآن است. برخي از اهل ظاهر، علوم قرآني را فقط همين معاني عرفي و ظاهري آن مي دانند، به همين دليل در قرآن تفكر و تدبر نمي كنند و استفاده از آن را منحصر در عمل به دستورات ظاهري قرآن مي دانند. اين ها به باطن قرآن پشت پا مي زنند؛ به



[ صفحه 180]



گونه اي كه گويا اين كتاب براي دعوت به دنيا و لذات حيواني نازل شده است.

برخي از اهل باطن هم از ظاهر قرآن روي برگردانده و به خيال خود به علوم باطني قرآن مشغول مي شوند؛ غافل از آن كه وصول به باطن با رعايت آداب ظاهري ممكن مي شود.

اين دو گروه از جاده ي اعتدال خارج و از صراط مستقيم قرآني محروم هستند. عالم و عارف حقيقي، هم بايد به ظاهر قرآن توجه داشته باشد و هم از باطن قرآن غفلت نورزد و آداب ظاهري و باطني قرآن را رعايت كند.

اهل ظاهر بايد بدانند كه منحصر كردن قرآن به آداب ظاهري و دستورات اخلاقي و عقايد معمولي درباره ي توحيد و اسماء و صفات، نشانه ي نشناختن قرآن و ناقص دانستن شريعت اسلام است. از آن جا كه اسلام، خاتم اديان و قرآن آخرين كتاب الهي است، بايد در حقايق توحيد و معارف الهي آخرين درجه و منتهاي كمال باشد. در غير اين صورت، اسلام ديني ناقص خواهد بود كه ناقص بودن دين خاتم با عدالت الهي سازگار نيست.

اهل باطن نيز بايد بدانند كه رسيدن به مقصد اصلي، تنها از راه پاك كردن ظاهر و باطن به دست مي آيد. بدون تطهير ظاهر به باطن نمي توان رسيد.

سوم،هدايت به نور شريعت؛

چهارم، هدايت به نور اسلام؛

پنجم، هدايت به نور ايمان؛

ششم، هدايت به نور يقين؛

هفتم، هدايت به نور عرفان؛

هشتم، هدايت به نور محبت؛

نهم، هدايت به نور ولايت؛

دهم، هدايت به نور تجريد و توحيد.



[ صفحه 181]



هر كدام از اين ها دو حد افراط و تفريط دارد كه شايد اين حديث به آن اشاره داشته باشد: «ما آل محمد جمعيت ميانه هستيم، پيشي گيرنده به ما نمي رسد و پيرو، از ما پيشي نمي گيرد». [1] در حديث نبوي هم آمده: «بهترين اين امت جمعيت ميانه است. دنباله رو به آنان مي پيوندد و تندرو به سوي ايشان بازمي گردد». [2] .


پاورقي

[1] همان، ص 101، ح 3.

[2] لسان العرب، ماده ي «نمط» ج 7، ص 417. روايت از حضرت علي عليه السلام نقل نموده است.


بازگشت