اياك نعبد و اياك نستعين


وقتي بنده ي سالك همه ي حمدها و مدح ها را مختص به خداوند دانست، قبض و بسط وجود را از او ديد، اول و آخر امور را در دست مالكيت او دانست و توحيد ذاتي و افعالي در قلبش تجلي كرد، عبادت و ياري جستن را منحصر در خدا مي كند و همه ي عالم را به رغبت يا اكراه در مقابل خدا خاضع مي بيند. او قادري جز خدا نمي بيند كه بخواهد از او ياري بگيرد.

اهل ظاهر مي گويند حصري كه در «اياك نعبد» وجود دارد حصر حقيقي است؛ چرا كه كسي جز خدا را نمي توان پرستيد؛ اما حصر ياري جستن از خدا حقيقي نيست؛ چرا كه از كساني جز خدا هم مي توان ياري گرفت. در قرآن هم آمده است



[ صفحه 172]



كه: «در نيكوكاري و تقوا به يكديگر ياري برسانيد» [1] و «از صبر و نماز ياري بجوييد». [2] در سيره ي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه عليهم السلام هم ياري گرفتن از افراد مختلف وجود داشته است. اين سخن با همان قاعده هاي اهل ظاهر درست و منطقي است؛ اما كسي كه به توحيد فعلي خداوند معرفت داشته و نظام وجود را صورت فاعليت خداوند مي بيند و «لا مؤثر في الوجود الا الله» را با برهان فهميده و با دل يافته، حصر ياري جستن از خدا را حصر حقيقي مي داند و ياري رساندن موجودات ديگر را هم ياري رساندن خدا مي بيند.

اگر مبناي اهل ظاهر را بپذيريم، ديگر نمي توان گفت كه همه ي حمدها مختص به خدا است؛ چرا كه ديگر موجودات نيز كمال و جمالي دارند كه مستحق حمد و ستايش هستند. اين ها از نظر اهل الله شرك و در روايات نيز از اين امور با تعبير شرك خفي ياد شده است. در برخي روايات برگرداندن انگشتر براي يادآوري مطلبي را از شرك خفي دانسته اند. [3] .

«اياك نعبد و اياك نستعين» از فروعات «الحمد لله» است كه اشاره به توحيد حقيقي دارد. كسي كه حقيقت توحيد در قلبش تجلي نكرده و قلب را از هر چه شرك است پاك ننموده، «اياك نعبد» او حقيقي نيست و نمي تواند عبادت و ياري جستن را در خدا منحصر كند؛ اما اگر توحيد در قلبش جلوه كرد؛ به اندازه ي تجلي توحيد، از موجودات ديگر رو برگردانده و متوجه خداوند مي شود تا جايي كه مشاهده مي كند كه «اياك نعبد و اياك نستعين» به اسم الله واقع مي شود. و بعضي از حقايق «انت كما اثنيت علي نفسك» در قلب او تجلي مي كند. [4] .



[ صفحه 173]




پاورقي

[1] مائده (5): 2.

[2] بقره (2): 45.

[3] امام صادق عليه السلام فرمود: «همانا شرك از يك مورچه ي ريز هم پنهان تر است. يكي از مصداق هاي شرك گرداندن انگشتر براي يادآوري و امثال آن است». معاني الاخبار، ص 379، ح 1؛ بحارالانوار، ج 69، ص 96، ح 9.

[4] از دعاي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در سجده، الكافي، ج 3، ص 324، ح 12؛ مصباح المتهجد، ص 840.


بازگشت