اگر در نماز حسين بودم


اگر در نماز حسين عليه السلام بودم، در نماز يزيد نبودم، و در اين نگارش مي گويم كه در نماز حسين عليه السلام بودن و در نماز يزيد نبودن و غيبت از نماز يزيد يعني چه. براي دانستن اين معنا ابتدا بايد حسين را شناخت و بايد دانست كه يزيد چه كسي است و در نماز يكي بودن، نبودن در نماز ديگري است و نبودن در نمازِ هيچ يك، غيبت از صحنه ي حق و باطل، و وقتي از صحنه ي حق و باطل زمان خويش غايبي هر كجا خواهي باش.

اما نماز صورت تنها نيست. اين نماز را اولي و آخري است و هر چيز را كه اولي و آخري باشد، آن قالب باشد، زيرا تكبير، اول نماز است و سلام، آخر نماز. اين نماز آخر براي آن است كه همه روز قيام و ركوع و سجود كني، غرض اين است كه مي بايد آن حالتي در نماز ظاهر مي شود پيوسته با تو باشد. اگر در خواب باشي و اگر بيدار باشي



[ صفحه 186]



و اگر بنويسي و اگر بخواني، در جميع احوال خالي از ياد حق نباشي.

از ابتداي خلقت تا ظهر عاشورا نمازهاي زيادي گزارده اند. آخر از دور آدم تا دور مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم نماز و روزه به اين صورت نبود. قبل از آفرينش انسان، ملائك، خداوند را تقديس مي كردند به گواهي خود. ابليس شش هزار سال با پرستش خدا زيست. آدم عليه السلام براي رهايي از سياهي هبوط خود، پنج بار نماز گزارد. ابراهيم عليه السلام از خداوند خواست كه او و ذريه اش را نمازگزار گرداند. خداوند به موسي و برادرش وحي كرد كه نماز بپا دارند. عيسي عليه السلام در گهواره از توصيه خداوند به نماز و زكات خبر داد. اسماعيل عليه السلام هميشه اهل بيت خود را به اداي نماز و زكات امر مي كرد. نور چشمان محمد صلي الله عليه و آله و سلم در نماز بود. حسين عليه السلام تا روز عاشورا بسيار نمازگزار بود. صبح روز عاشورا عمر بن سعد نيز با يارانش در طرف ديگر به نماز صف كشيده بودند، آخر در نماز عاشوراي حسين عليه السلام چه بود كه او را از ديگران بالاتر نشاند و خودنمايي كرد و به ديدگان آمد؟



[ صفحه 187]




بازگشت