نماز و تعجيل در كار خير


امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «من همّ بخير فليعجلّه و لا يؤخرّه فان العبد ربّما عمل العمل فيقول اللّه تبارك و تعالي: قد غفرت لك و لا أكتب عليك شيئاً ابداً و من همّ بسيئة فلا يعملها. فانّه ربّما عمل العبد السيئة فيراه اللّه سبحانه فيقول: لا و عزتي و جلالي لا أغفر لك بعدها أبداً» [1] .

هر كه آهنگ خيري كند بايد عجله كند و تأخيرش نيندازد، زيرا بنده گاهي عملي انجام مي دهد كه خداي تبارك و تعالي مي فرمايد:

«تو را آمرزيدم و ديگر چيزي عليه تو نمي نويسم.»

و هر كه آهنگ گناهي مي كند، آن را انجام ندهد، زيرا گاهي بنده گناهي مي كند و خداي سبحان او را مي بيند و مي فرمايد: «به عزت و جلالم سوگند كه تو را پس از اين هرگز نيامرزم.»

شارح اصول كافي در ذيل حديث مشابهي مرقوم مي دارد:

مقصود از اين روايت اين است كه عبادتي كه موجب آرامش بنده و



[ صفحه 170]



تقرب كاملش به جناب حق تعالي مي شود، از او مستور و پوشيده است و نمي داند چگونه عملي است. از اين رو بايد نسبت به هر كار خير و عمل نيكي كه تصميم گرفت، فوري اقدام كند و تأخير نيندازد كه مبادا آن عمل موجب آمرزشش باشد و از او فوت شود؛ چنان كه پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:

انّ لرّبكم في أيّام دهركم نفحات الا فتعرّضوا لها

براي پروردگار شما در دوران عمرتان، نسيم هاي رحمتي است. به هوش باشيد و خود را در معرض آن ها درآوريد. [2] .

و احاديث مشابه ديگري وجود دارد كه جملگي دلالت دارند بر اين كه بايد در كار خير عجله كرد.

بسياري از معضلات فرهنگي جامعه در نتيجه ي اهتمام فوري نداشتن به وجود مي آيد. كاري را كه امروز با صرف اندكي هزينه و وقت مي توان انجام داد، در نتيجه به تأخير انداختن، حادّ و دشوار مي شود و همان كار را بايد با صرف هزينه هاي هنگفت و اوقات بسيار انجام داد. اگر كار، كار خير است، بايد در آن مبادرت و عجله كرد و كُندي و تأخير در آن جايز نيست.

تمرين عملي اين نظريه در مكتب نماز، بر شاگردان آن مكتب ميسور است؛ چرا كه در بحث نماز، به نماز اول وقت اهميت به سزايي داده شده است. مصلي در اذان و اقامه نمازش ندا در مي دهد: «حيّ علي الصلاة» و همين تعجيل و شتاب يكي از مصاديق آيه ي شريفه است كه خداوند- عزّ و جلّ- فرمود:



[ صفحه 171]



فاستبقوا الخيرات. [3] .

به خيرات و نيكي ها سبقت و پيشي بگيريد.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: لكل صلاة وقتان: اول و آخر: فأول الوقت أفضله و ليس لأحدٍ أن يتّخذ آخر الوقتين وقتاً الاّ من علّةٍ و انّما جعل آخر الوقت للمريض و المعتل و لمن عذر و اول الوقت رضوان اللّه و آخر الوقت عفو اللّه. [4] .

هر نمازي دو وقت اول و آخر دارد. اول وقت أفضل است و كسي نبايد آخر وقت نماز بخواند، مگر به خاطر علتي. خداوند متعال آخر وقت را براي مريض و عليل و آن كه عذري دارد قرار داده است. اول وقت، رضوان و خشنودي خداوند است و آخر وقت عفو و مغفرت الهي است.

اگر هيچ روايت و حديث ديگري درباره ي لزوم نماز اول وقت خواندن نبود، به غير از همين حديث، كفايت مي كرد كه همگان نمازشان را در اول وقت به جاي آورند.

شاهين بلنداي آسمان عرفان، استاد سير و سلوك و استاد صاحب تفسير گران قدر الميزان، آقا سيدعلي قاضي- قدس سره- مي فرمايد: «اگر كسي نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عاليه نرسد، مرا لعن كند و يا فرمودند به صورت من تُف بيندازد.» [5] .

نماز با آن نظم پنجگانه اش و با آن تعجيل در ادايش، روح عجله كردن در خيرات را در جامعه رواج مي دهد. هم چنان كه اشاره شد،



[ صفحه 172]



پاره اي از مشكلات و مبهمات جامعه، مولود سريع اقدام نكردن است. نماز در اين معضل نيز بر اساس تعاليمش، فرد- و نهايتاً جامعه ي فرهنگي- را مجبور مي كند كه تعجيل در خيرات كند و كارها را به روزهاي بعد محول نكند، چرا كه هر روز و هر فرصت جديد، خود مقتضي افعال و امور جديد است و فرصتي براي گذشته باقي نمي گذارد.



حديث عشق نداند كسي كه در همه عمر

به سر نكوفته باشد در سرايي را



سعدي



[ صفحه 173]




پاورقي

[1] اصول كافي / ثقةالاسلام كليني (ره) / ج3 / كتاب الايمان و الكفر / ح 6.

[2] همان / ذيل حديث 1 / حاج سيد جواد مصطفوي.

[3] بقره / 148.

[4] ميزان الحكمة / ج 4 / ح 10690.

[5] فريادگر توحيد / مؤسسه ي تحقيقاتي، فرهنگي اهل بيت عليهم السلام / ص 106.


بازگشت