نماز و بندگي خدا


مهم ترين اصلاح اجتماعي در هر جامعه اي- كه غايتش رسيدن به جامعه ي آرماني اسلام است- اصلاح رابطه انسان ها با خدا است و نماز بهترين راه برقراري رابطه ي انسان و خدا است. نماز سخن گفتن با خدا است. پيامبر اسلام مي فرمايد: «اگر مي خواهيد با خدا گفت و گو كنيد نماز بخوانيد و اگر مي خواهيد خدا با شما گفت و گو كند قرآن بخوانيد. انسان هر روز، دست كم در نمازهاي واجب روزانه، به سخن گفتن با خالق هستي مي پردازد. راز و نياز مي كند و ياد خدا را در دلش زنده نگاه مي دارد و رفته رفته «بدانجا مي رسد كه هميشه و همواره خودش را در پيشگاه او مي بيند و هيچ گاه خودش را فراموش نمي كند و...» [1] .

خداوند در حديثي قدسي مي فرمايد: «كسي كه به يكي از بندگان مؤمن من اهانت كند، به جنگ با من برخاسته است و هيچ وقت نزديكي



[ صفحه 142]



بنده ام به من به اندازه ي آن وقتي كه واجبات را انجام مي دهد نيست و او مستحبات را براي رضايتم انجام مي دهد، تا اين كه من او را دوست داشته باشم و زماني كه او را دوست داشته باشم، من گوشش مي شوم كه به وسيله ي من مي شنود، چشمش مي شوم كه به وسيله ي آن مي بيند، دستش مي شوم كه به وسيله ي آن قدرت پيدا مي كند و پايش مي شوم كه به كمك آن در (راه حق) گام برمي دارد.» [2] .

يعني انسان با عبادت مي تواند به مرحله اي برسد كه تمام حجاب ها را كنار بزند و جز خدا را در عالم نبيند. مي بينيم كه هدف اصلي هر جامعه ي اسلامي، بندگي خدا است و هر عمل اصلاحي در اين زمينه مهم ترين اصلاحات اجتماعي است و نماز نقش كليدي و بي نظيري در اين اصلاحات دارد، چنان كه هيچ چيز ديگري نمي تواند جايگزين آن شود.

اما اين رابطه ي انسان با خدا- كه نماز نقشي كليدي در آن ايفا مي كند- آثار اجتماعي متعددي بر جاي مي گذارد كه هر كدام به نوبه ي خود مظهر يك اصلاح اجتماعي است، و ما در اين جا به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي كنيم.


پاورقي

[1] هزار و يك كلمه / آيت اللّه حسن زاده آملي.

[2] مستدرك الوسائل / ج 3 / صفحه 58 / به نقل از ديدار با محبوب / رحمت اللّه نوري قمشه اي.


بازگشت