نماز شب و پيشگيري از نزديكي به گناه


در حديثي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:

«فانَّ صلاةالليل منهاة عن الاثم.»

نماز شب انسان را از گناه بازمي دارد. [1] .

بعضي به نماز يوميه اكتفا مي كنند و مي گويند: «همين نماز ما را بيمه مي كند. لازم نيست نماز شب بخوانيم.»

در حديثي امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «انما جعلت النافلة ليتم بها ما افسده من الفريضة.»

همانا نافله را به اين خاطر قرار دادند كه جبران فساد نمازهاي واجب را كند. [2] .

و اما گروه سوم كه مؤمنان حقيقي هستند. «نماز» براي آنان مايه ي عروج است و حكم تقويت را دارد. خداوند متعال در وصف ايشان مي فرمايد:

«انما المؤمنون الذين اذا ذكر اللّه و جلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته



[ صفحه 106]



زادتهم ايماناً و علي ربهم يتوكلون، الذين يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون.اولئك هم المؤمنون حقا لهم درجات عند ربهم و مغفرة و رزق كريم.

مؤمنان كساني هستند كه هر گاه خدا نزد آن ها ياد شود، دل هاي آن ها مي ترسد و هر گاه آيات خدا بر آن ها تلاوت شود، ايمانشان بيش تر مي گردد و بر پروردگار خود توكل مي كنند. آنان كه نماز را برپا مي دارند و از آن چه به آن ها ياد داده ايم انفاق مي كنند، مؤمنان حقيقي آن ها هستند. براي آنان درجات (فوق العاده اي) نزد پروردگارشان است. براي آن ها آمرزش و روزي بي نقص و عيب است. [3] .

قال علي عليه السلام: «الصّلوة قربان كلّ تقي.»

نماز خواندن وسيله ي نزديكي به خدا است، براي هر شخص پرهيزكار.» [4] .

نماز براي مؤمنان واقعي و پرهيزكاران مايه ي تقرب و نزديكي به پروردگار عالم است و اين است بهترين فايده.

در احوال حجت الاسلام شفتي آورده اند: اين سيد بزرگوار پيوسته مراقب باري تعالي بود و چيزي او را از حالت حضور و مراقبت بازنمي داشت. گوشه هاي چشم او از كثرت گريه كردن در مقام تهجد مجروح شده بود.

يكي از نزديكانش مي گويد: «با آن مرحوم به يكي از روستاها رفتيم. شب را در راه گذرانديم. سيد به من فرمود: نمي خوابي؟ من رفتم كه بخوابم، چون سيد گمان كرد كه من خوابيده ام، برخاست و مشغول نماز شد. به خدا قسم ديدم بندهاي دوش و اعضايش مكرر مي لرزيد، به طوري كه كلمات نماز را از شدت حركت فك ها و



[ صفحه 107]



اعضا، مكرر انجام مي داد تا صحيح ادا كند.

مي گويند كه از شدت حضور قلبي كه در پيشگاه خداوند داشت، بندهاي دوشش مي لرزيد و به محض اين كه مجلس از مردم خلوت مي شد، اشكش جاري مي گشت. [5] .

اين نمونه از هزاران نمونه، شخصيت هاي وارسته در طول تاريخ است كه بيان كرديم. با اين وجود آيا ديگر شكي مي ماند بر اين كه نماز در اصلاح فرد و جامعه اثر دارد؟!

و اما فساد، مظاهر و مصاديقي دارد. به طور مثال مي توان به دزدي، تجاوز به عنف، روابط نامشروع، رعايت نكردن موازين اسلامي در جامعه و شرابخواري اشاره كرد. آيا نماز خواندن مي تواند در اصلاح يك جامعه ي اسلامي كه در معرض فساد قرار گرفته مؤثر باشد؟ اين سؤالي است كه بايد به آن پاسخ داده شود.

شايد احاديث، به طور مستقل و جداجدا، درباره ي هر كدام از اين مصاديق، نكته هايي بيان كرده باشند، اما با اندك توجه و تحليلي مناسب مي توان پي برد كه نماز تأثير به سزايي در از بين بردن اين مظاهر فساد دارد.



[ صفحه 108]




پاورقي

[1] عزيزي / آثار و فضائل نماز شب / ص 56.

[2] همان.

[3] انفال / 2 تا 4.

[4] ري شهري / ميزان الحكمه / ج 7 ص 3094.

[5] تنكابني / قصص العلما / ص 123.


بازگشت