نقش نماز در اصلاح اجتماعي


مقام معظم رهبري درباره ي مبارزه ي با فساد مي فرمايند: «فساد يعني فساد اخلاقي، فساد كاري، عدم احساس وجدان در تقديم خدمات عمومي، عدم احساس مسؤوليت در مواجهه با افكار عمومي و با ذهن هاي مردم. اين ها شاخه ها و شعبه هاي فساد است. مسؤولان، فرزانگان، دلسوزان و كساني كه با افكار عمومي مواجه هستند، نبايد بگذارند كه دست هاي بدخواه بيايد و ميكروب هاي اختلاف را به فضاي ذهني تزريق كند؛ چه فايده اي براي مردم دارد؟! چه كمكي به مردم است كه شعارهاي اختلاف آميز و شعارهاي تفرقه انگيز در ميان مردم رواج پيدا كند؟! نياز واقعي مردم چيز ديگري است.» [1] .

بي شك نماز انسان را از فساد باز مي دارد و مي تواند نقش كليدي در



[ صفحه 102]



اصلاحات اجتماعي در زمينه فساد، داشته باشد. كساني كه دچار فساد اخلاقي و ديني شده اند با اين وسيله ي مهم مي توانند اصلاح شوند و در نتيجه جامعه اي كه با نماز عجين شده باشد فساد كم تري در آن جامعه ديده مي شود و اين برمي گردد به محتواي نماز كه هر كس به فراخور حال خود از آن استفاده مي كند و هر چه به عمق و محتواي آن نزديك شود،اثرات عام تري در زندگي اش به جا مي گذارد.

افرادي كه در جامعه زندگي مي كنند سه دسته اند: دسته اول كساني هستند كه به جهت ضعف ايمان دچار انحراف و فساد و گناه و كجروي شده اند. دسته ي دوم كساني هستند كه به انحراف كشيده نشده: اما در معرض خطر قرار دارند و دسته ي سوم مؤمنان واقعي اند كه به نفس مطمئنه رسيده و يقين پيدا كرده اند و جالب اين است كه نماز براي هر سه دسته فايده دارد.

افرادي كه گنهكار هستند و دچار انحرافات شده اند مي توانند با تمسك به نماز گذشته را جبران كنند و از گناه پاك شوند. روايات زيادي در اين زمينه وجود دارد كه به ذكر دو نمونه قناعت مي كنيم.

قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله و سلم «الصلوة كفّارة الخطايا ثم قرأ اِنّ الحسنات يذهبن السيئات»

نماز كفاره ي گناهان است. سپس آن حضرت اين آيه را خواند كه: «حسنات سيئات را از بين مي برد.» [2] .

و در جاي ديگر مي فرمايند: «انّ المسلم اذا توضأ و صلي الخمس تحاتت خطاياه كما تحاتت الورق»



[ صفحه 103]



همانا مسلمان، هنگامي كه وضو مي گيرد و نماز پنجگانه را مي خواند گناهانش مي ريزد، مثل اين كه برگ از شاخه ي درخت مي ريزد. [3] .

اين دو روايت بشارتي از طرف خداوند براي كساني است كه دامن به گناه آلوده داشته و در منجلاب فساد غرق شده اند. البته تذكر اين نكته ضروري است كه منظور، نماز با توجه و مقبول است نه نمازي كه انسان را از زشتي باز نمي دارد.

امام صادق عليه السلام فرمودند: «من احبّ ان يعلم أقبلت صلاته امْ لم تقبل فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنكر فبقدر ما منعته قبلت منه.»

هر كس دوست دارد بداند نمازش قبول شده يا نه، ببيند كه آيا نمازش او را از گناه بازداشته يا نه؟ پس به هر قدر كه نمازش او را از گناه بازداشته، به همان اندازه نمازش قبول شده است.» [4] .

در مجمع البيان به سند خود از حارث بن علي بن ابي طالب عليه السلام آورد كه فرمود: «در مسجد خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بوديم و منتظر بوديم تا وقت نماز شود. مردي برخاست و عرض كرد: يا رسول اللّه من مرتكب گناهي شده ام. رسول خدا از وي روي برگردانيد (و به نماز ايستاد). دوباره پس از آن كه رسول خدا نماز را به پايان رسانيد، برخاست و همان حرف را تكرار كرد. حضرت فرمود: آيا با ما نماز نخواندي و براي آن به نيكي طهارت نگرفتي؟ گفت: چرا. فرمود:



[ صفحه 104]



همان كفّاره گناه توست.» [5] .

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «صلاة المؤمن بالليل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار.»

نماز شب، گناهاني را كه مؤمن در روز مرتكب شده از بين مي برد. [6] .

و اما گروه دوم يعني كساني كه در معرض انحراف هستند، اما هنوز به فساد كشيده نشده اند. خداوند در آيه اي معروف از قرآن نماز را باعث آلوده نشدن به فحشا و منكر ذكر مي كند. يعني در اين جا نماز، حكم پيشگيري را دارد، در حالي كه براي گروه قبل، حكم درمان را داشت.

خداوند كريم در قرآن مجيد، مي فرمايد:

«و اقم الصّلوة ان الصّلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر و لذكراللّه اكبر.»

نماز را برپا دار، زيرا نماز انسان را از كارهاي زشت و ناپسند باز مي دارد و ياد خدا بسيار بزرگ تر است. [7] .

قال الرضا عليه السلام: «... و يكون في ذكره لربه و قيامه بين يديه زاجراً له من المعاصي مانعاً من انواع الفساد.»

انسان در حال نماز، در پيشگاه خدا و در ياد خدا است و همين حالت او را از گناهان بازمي دارد و از انواع تباهي ها جلوگيري مي كند.» [8] .

آري نماز اين چنين انساني را از ورود به منجلاب فساد بازمي دارد.



[ صفحه 105]




پاورقي

[1] اصول و مباني اصلاحات / ص 59.

[2] عزيزي / جامع آيات و احاديث موضوعي نماز / ص 84.

[3] بحار / ج 82 / ص 235.

[4] همان / ص 198.

[5] عزيزي / هزار و يك داستان درباره ي نماز و نمازگزار / ص 110.

[6] ري شهري / ميزان الحكمه / ج 7 / ص 3154.

[7] عنكبوت / 170.

[8] بحارالانوار / ج 82 / ص 261.


بازگشت