تأثير نماز در اصلاح فرد


1. قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله و سلم «مثل الصلوة الخمس كمثل نهر جار عذب علي باب احدكم يغتسل فيه كل يوم خمس مرات فما يبقي ذلك من الدنس.»

نمازهاي پنجگانه به نهر جاري گوارايي مي مانند كه بر در خانه هايتان روان است و هر روز پنج بار خود را در زلال آن شست وشو مي دهيد و ديگر هيچ پليدي اي باقي نمي ماند. [1] .

آب مايه ي پاكي و طهارت است و چه زيبا حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم نماز را به آب تشبيه كرده اند؛ آن هم نه آب راكد، بلكه به نهر جاري، و از اين تمثيل مي توان به نكته هايي دست يافت.

اول: آن كه نماز هم طاهر است و هم پاك كننده. درست مانند آب كه هم خود پاك است و هم موجب پاكي و طهارت مي شود. يعني اگر فردي دچار هر گونه گناه و ناپاكي باشد، اين نماز است كه موجب پاك



[ صفحه 90]



كردن اين آلودگي مي شود و فرد مصلح با پناه بردن به اين دژ محكم، مي تواند خود را از آلودگي نجات بخشد و در اجتماع منشأ «اصلاحات» شود.

دوم: آن كه اين آب بر در خانه هاست، يعني رفتن به سوي آب و شست و شوي در آن، نياز به طي مسافت ندارد و هزينه ي خاصي نمي طلبد و هر گاه نياز شد در دسترس است، نه مانند وسايل ديگر كه دسترسي به آن ها يا نيازمند مال است و يا آبرو.

سوم: آن كه آب مايه حيات است و همان گونه كه جسم ما به واسطه ي آب، زنده و سالم است و حيات تمامي موجودات به آب است، حيات روح نيز به واسطه ي نماز است.

چهارم: اين كه اين شست و شو بايد در دفعات مكرر و پيوسته انجام شود. اگر انسان مرتب خود را بشويد،: چرك و كثافت روي هم انباشته نمي شود و طهارت و تميزي راحت تر به دست مي آيد. پس اگر هر روز و روزي پنج بار در درگاه خداوند نماز بخواند، گناهان كوچك و كدورت هاي قلبي اش برطرف مي شود و پاك مي گردد.

پنجم: آن كه يكي از خاصيت هاي آب جاري اين است كه اگر به سر راه خود، گل و لاي ببيند با خود مي برد و اين در حالي است كه آب راكد گل و لاي و لجن ها را تبديل به مردابي بدبو مي كند. نماز نيز به آب جاري تشبيه شده، چرا كه چون نهر جاري هر چه آلودگي در وجود انسان است با خود مي برد و روح انسان را تصفيه مي كند.

2. قال علي عليه السلام «الصلوة حصن من سطوات الشيطان.»

نماز قلعه و دژ محكمي است كه نمازگزار را از حملات شيطان نگاه



[ صفحه 91]



مي دارد.» [2] .

حصن در لغت به معناي قلعه است و خاصيت قلعه اين است كه ديوارهاي بلند و محكمي دارد كه بر روي آن ديوارهاي بلند، نگهبانان، نگهباني مي دهند. كار اين ديده بانان اين است كه مراقب باشند و هر دشمني كه از دور ديدند خبر دهند تا قبل از ورود، افراد قلعه آن ها را نابود كنند و به دفاع از خود بپردازند. در اين حديث، نماز به دژ و قلعه تشبيه شده است؛ دژي كه به دليل محكم بودن نمي گذارد شيطان- كه همان لشكر دشمن است- وارد قلعه شود. كسي كه به واسطه ي نماز خود را در پناه خدا قرار داده و بارها مي گويد: اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا الصراط المستقيم.

بي شك در برابر حملات شيطان مقاوم است.

3. قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله و سلم «من لم تنهي صلاته عن الفحشاء و المنكر لم تزده من اللّه الا بعداً.»

هر كس كه نمازش او را از فحشا و منكر باز ندارد، هيچ بهره اي از نماز جز دوري از خدا حاصل نكرده است. [3] .

با توجه به اين كلام نوراني درمي يابيم كه نماز حقيقي انسان را از زشتي ها دور مي دارد و در سير انسان به سوي كمال مؤثر است و اين آن چيزي است كه مصلح بدان احتياج دارد.

4. قالت فاطمة الزهرا(س): [جعل اللّه] الصّلاة تنزيهاً لكم عن الكبر.»

خداوند نماز را براي دوري شما از كبر و خودپسندي مقرر فرمود. [4] .



[ صفحه 92]



كبر يكي از گناهاني است كه از اصول كفر شمرده شده و اولين بار شيطان آن را انجام داد. آورده اند كه اصول كفر سه چيز است: كبر و حسد و حرص. يعني آن چه باعث كافر شدن به خداي متعال مي شود اين سه گناه است. هر كس داراي اين صفت زشت باشد از درگاه الهي مطرود مي شود، مانند شيطان كه عبادات شش هزار ساله ي او فقط به خاطر كبر و سرانجام سرپيچي از دستورات خداوند از بين رفت و مورد لعن خداوند قرار گرفت.

حال اگر كسي بخواهد از اين بيماري نجات يابد، راه آن خواندن نماز است، چرا كه در نماز، به خصوص در سجده، انسان شريف ترين عضو خود، يعني پيشاني را بر خاك مي سايد و ابراز تذلل و بندگي مي كند و در اين حديث، حضرت فاطمه (س) فلسفه ي نماز را همين امر مهم مي داند.

منظور از «اصلاحات اجتماعي» بهبود بخشيدن به «كجروي هاي اجتماعي» است و نماز مي تواند نقش مهمي در اين زمينه داشته باشد.

به عنوان نمونه، درباره ي نماز جماعت و نماز جمعه تحقيقاتي صورت گرفته كه خلاصه ي آن چنين است:

«اصولاً نماز جماعت تأثير درماني مهمي دارد، زيرا رفت و آمد فرد به مسجد براي اداي نماز جماعت به او فرصت مي دهد كه همسايگان و بسياري ديگر از افراد ساكن محله ي خود را بشناسد و همين آشنايي موجب همكاري او با ديگران و ايجاد روابط سالم اجتماعي و برقراري دوستي و مودت با مردم مي شود.

البته اين گونه روابط اجتماعي دوستانه و مودت آميز با ديگران، نه



[ صفحه 93]



تنها به رشد شخصيت و رشد فرد كمك مي كند، بلكه نياز تعلق او را به گروه و پذيرش او را از سوي گروه، تأمين و اشباع مي كند. اين خود عامل پيشگيري از اضطرابي مي شود كه برخي مردم در اثر احساس تنهايي و انزوا و تعلق نداشتن به گروه و يا احساس خسته نشدن از سوي گروه، از آن رنج مي برند.

هم چنين نماز جمعه نقش درماني مهمي ايفا مي كند، زيرا نمازگزاران جمعه به خطبه هاي نماز گوش فرا مي دهند كه امام جمعه در جريان آن معمولاً برخي از مشكلات اجتماعي و حياتي را كه مردم درگير آن ها هستند، مطرح مي كند و به تشريح علل پيدايش و راه درمان آن مي پردازد.

نماز جمعه، آثار پيشگيرانه و درماني دارد. اثر پيشگيرانه ي نماز جمعه به اين صورت است كه به فرد شركت كننده كمك مي كند تا به انواع معلومات ديني و ارشادهاي عملي دست يابد. اما تأثير درماني آن، مربوط مي شود به تأثيري كه خطبه ها در بالا بردن سطح بينش فرد دارد و نيز تقويت اراده اش در برابر سختي ها و غلبه بر آن ها.

برخي افراد پس از نماز، درباره ي مشكلات خود با امام به مذاكره مي نشينند و با راهنمايي هاي او از اضطراب خود مي كاهند. به طور كلي نماز جماعت و به ويژه نماز جمعه، به همان اندازه در تكوين و استحكام شخصيت افراد و درمان آن مؤثراست كه روان درماني گروهي.

در اين جا نكته اي قابل توجه است و آن اين كه روان درماني، معمولاً پس از بروز بيماري رواني، انجام مي شود. اما نماز و به ويژه نماز جمعه از دچار شدن فرد به بيماري رواني پيشگيري مي كند.



[ صفحه 94]




پاورقي

[1] عزيزي / جامع آيات و احاديث موضوعي نماز / ص 73.

[2] ري شهري. ميزان الحكمه / ج / 7 ص 3092.

[3] عزيزي / جامع آيات و احاديث موضوعي نماز / ص 81.

[4] همان / ص 81.


بازگشت