اسرار قنوت


نمازگزار پس از قرائت حمد و سوره به قرائت قنوت مي پردازد. خواندن قنوت دعايي است از جانب بنده به پيشگاه حضرت باريتعالي كه نمازگزار به انتخاب خود و با شرايط خاص دعا، آن را اجرا مي نمايد.

در قنوت نيز نمازگزار بايد توجه كامل داشته باشد كه در پيشگاه خالقي قرار گرفته است كه او را مي بيند و از آنچه در قلب و ضمير وي مي گذرد آگاهي دارد و او دستهايش را براي طلب حاجتي به پيشگاه او بلند نموده است.

مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام در اين زمينه مي فرمايند:

«آداب و شرايط دعا را حفظ كن و متوجه باش كه چه مي خواني و چگونه مي خواني و



[ صفحه 263]



براي چه مي خواني! و عظمت و كبريا و جلال پروردگار متعال را هميشه در نظر داشته باش و با چشم خود بنگر كه او به آنچه در ضمير و باطن تو است و به آنچه از حق و باطل در درون تو است، آگاه است. و راه نجات و هلاكتت را بدان و در مقام دعا كردن چيزي را از خداوند مخواه كه هلاكت و گرفتاري تو در آن باشد و تو از روي جهالت تصور كني كه خير و صلاح تو در آن است. خداي تعالي فرمايد:

و يدع الانسان بالشر دعائه بالخير و كان الانسان عجولا (اسري، 11)

«انسان همواره شر و ضرر خود را خواهان است مانند درخواست كردن خير و صلاح را و انسان هميشه عجله كننده است.».» [1] .

زماني كه نمازگزار در حال قنوت و مشغول دعا و راز و نياز به درگاه حضرت احديت مي باشد، آزاد است كه هر چه آرزو مي كند از خداوند متعال درخواست نمايد. اما او بايد توجه نمايد چيزي را از خداوند متعال مسئلت نمايد كه شايستگي آن را داشته باشد. چيزي را از خداوند درخواست ننمايد كه در ظاهر به صلاح او و در باطن به ضرر وي باشد.

به همين منظور است كه براي قنوت دعاي معيني در نظر گرفته نشده است.

اسماعيل بن فضل گويد از مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام سؤال كردم در خطابه قنوت چه بخوانم؟

آن بزرگوار فرمودند:

«هر چه خداوند بر زبانت جاري كند، كفايت مي كند من براي قنوت خطابه معيني سراغ ندارم.» [2] .

بنابراين هر دعايي كه نمازگزار تمايل داشته باشد مي تواند به عنوان خطابه قنوت خود قرار دهد. اما بهترين خطابه اي كه براي قنوت در رساله هاي آيات عظام بيان گرديده است و



[ صفحه 264]



داراي مفاهيم بسيار بلندي است، شايسته قنوت مي باشد.

بنابراين بهتر است نمازگزار اين خطابه معروف را در قنوت نمازش بخواند:

لا اله الا الله الحليم الكريم، لا اله الا الله العلي العظيم، سبحان الله رب السماوات السبع و رب الارضين السبع و ما فيهن و ما بينهن و رب العرش العظيم، و الحمد لله رب العالمين «معبودي جز خدايي كه صاحب حلم و كرم است وجود ندارد و معبودي جز خدايي كه بلند مرتبه و بزرگ است وجود ندارد. منزه است پروردگار هفت آسمان و هفت زمين و آنچه كه مابين آنها است و پروردگار عرش بزرگ، و حمد و ستايش مخصوص خدايي است كه پروردگار عالميان است.»

اين دعا داراي مفاهيم بسيار عميقي است كه شرح آن براساس روايات ائمه معصومين عليهماالسلام قابل بررسي مي باشد.

حسين بن خالد گويد؛ از آن بزرگوار درخواست كردم مرا از تفسير اين آيه كه خداي تعالي فرمايد:

و السماء ذات الحبك (ذاريات، 7)

«و سوگند به آسمان تو در تو»

آگاه فرماييد.

آن بزرگوار فرمودند: «آسمان محبوك به زمين است.»

آنگاه امام عليه السلام انگشتان خود را در هم نموده و فرمودند: اينطور محبوك به زمين است.

عرض كردم چگونه آسمان محبوك به زمين است؟ با اينكه خداي تعالي مي فرمايد:

رفع السماوات بغير عمد ترونها (رعد، 2)

«خدا آسمان ها را بدون ستون هايي كه به چشم شما درآيد، برافراشته است.»

فرمودند؛ سبحان الله، مگر اين خداي سبحان نيست كه مي فرمايد:

«بدون ستون هايي كه به چشم شما درآيد؟»

عرض كردم: بله.

فرمودند: پس معلوم مي شود ستون هايي هست، ولي به چشم شما نمي آيد.

عرض كردم: خدا مرا فدايتان گرداند، آن ستون ها چگونه است؟

امام بزرگوار عليه السلام كف دست چپ خود را باز كرد و دست راست خود را بالاي آن قرار



[ صفحه 265]



داد و فرمود:

«اين زمين دنيا است و آسمان دنيا قبه اي بر بالاي آن است، و زمين دوم بالاي آسمان دنيا،

و آسمان دوم قبه اي بر بالاي آن است، و زمين سوم بالاي آسمان دوم قرار گرفته،

و آسمان سوم قبه اي بر بالاي آن است، و زمين چهارم بالاي آسمان سوم است،

و آسمان چهارم، قبه اي بر بالاي آن است، و زمين پنجم بالاي آسمان چهارم است،

و آسمان پنجم قبه اي بر بالاي آن است، و زمين ششم، بر بالاي آسمان پنجم است،

و آسمان ششم قبه اي بر روي آن است، و زمين هفتم، بالاي آسمان ششم واقع است

و آسمان هفتم قبه اي بر بالاي آن است، و عرش خداي رحمان تبارك و تعالي، بر بالاي آسمان هفتم قرار دارد. و اين كلام خداي تعالي است كه مي فرمايد:

الله الذي خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن يتنزل الامر بينهن (طلاق، 12)

«خداوند كسي است كه هفت آسمان را آفريده و از زمين نيز همانند آن را آفريده است، (و) فرمان او در ميان آنها نازل مي گردد.» [3] .

تفسير مولاي بزرگوار عليه السلام در چگونگي هفت آسمان و هفت زمين داراي ارزش والايي است. براساس رهنمود ارزشمند آن بزرگوار، حقيقت هفت آسمان كه از چشم ظاهري ما پنهان است، ولي وجود آن انكارناپذير مي باشد، آشكار مي گردد؛ زيرا كه خداي تعالي در آيات متعددي به آسمانهاي هفت گانه اشاره فرموده است، اما كسي نتوانسته با كيفيتي كه امام بزرگوار عليه السلام آن را تفسير فرموده اند، مورد بررسي قرار دهد.

وجود آسمانها و زمين هاي هفتگانه نه تنها در قرآن كريم؛ بلكه در دعاهايي كه از ائمه



[ صفحه 266]



معصومين عليهماالسلام بيان گرديده است، قابل بررسي مي باشد.

بدين لحاظ، در دعاي قنوت نماز، كه تأكيد بيشتري بر خواندن آن گرديده است، به وجود آسمانها و زمين هاي هفتگانه اشاره شده است.


پاورقي

[1] احفظ ادب الدعاء، و انظر من تدعو، كيف تدعو و لماذا تدعو، و حقق عظمة الله و كبريائه، و عاين بقلبك علمه بما في ضميرك و اطلاعه علي سرك و ما تكون فيه من الحق و الباطل، و اعرف طرق نجاتك و هلاكك، كيلا تدعو الله بشي ء عسي فيه هلاكك و انت تظن ان فيه نجاتك، قال الله تعالي: «و يدع الانسان بالشر دعائه بالخير و كان الانسان عجولا» (مصباح الشريعه، ص 76).

[2] ما قضي الله علي لسانك. و لا اعلم له شيئا موقتا. (گزيده كافي، ج 2، ص 252).

[3] هذه ارض الدنيا و السماء الدنيا فوقها قبة و الارض الثانية فوق السماء الدنيا و السماء الثانية فوقها قبة، و الارض الثالثة فوق السماء الثانية و السماء الثالثة فوقها قبة، و الارض الرابعة فوق السماء الثالثة و السماء الرابعة فوقها قبة، و الارض الخامسة فوق السماء الرابعة و السماء الخامسة فوقها قبة، و الارض السادسة فوق السماء الخامسة و السماء السادسة فوقها قبة، و الارض السابعة فوق السماء السادسة و السماء السابعة فوقها قبة، و عرش الرحمن تبارك و تعالي فوق السماء السابعة و هو قول الله عزوجل «الله الذي خلق سبع السماوات و من الارض مثلهن يتنزل الامر بينهن» (الميزان، ج 38، ص 303).


بازگشت