حسد


يكي ديگر از بيماري هاي مورد ابتلاء انسان، حسادت ورزي است. حسد نوعي بيماري است كه قلب فرد را فرامي گيرد و آرامش رواني او را برهم مي زند.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند:

«حسادت بدترين بيماري است.» [1] .

همه بيماريهاي قلبي نظم رواني انسان را برهم مي زنند؛ ولي حسد عامل بسيار خطرناكي است كه علاوه بر اينكه آرامش رواني فرد را برهم مي زند، ايمان فرد را نيز از او مي زدايد و او را به مرز كفر وارد مي كند.

مولاي بزرگوار، امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

«آدمي زاده در اثر شدت و تندي، دست به كاري مي زند و به مرز كفر وارد مي شود. حسادت ايمان آدمي را مي بلعد، مانند آتش كه هيزم را به كام خود مي كشد.» [2] .

كسي كه به داشتن نعمتي كه در ديگري هست حسادت مي ورزد، در واقع نعمتي را كه خداي تعالي به آن فرد ارزاني داشته است مورد حسادت قرار مي دهد و ناخواسته به فرمان خدا حسادت مي ورزد.

در يك حديث قدسي چنين مي خوانيم:

مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم روايت كرده اند كه خداي عزوجل به موسي



[ صفحه 183]



بن عمران عليه السلام فرمود:

«اي پسر عمران، بر آنچه از فضل خود به مردم داده ام حسد مبر و چشمت را به دنبال آن مينداز و نفست را پي آن مبر، زيرا حسد برنده، از نعمت من ناراحت است و از تقسيمي كه من ميان بندگانم انجام داده ام، جلوگير است و كسي كه چنين باشد من از او نيستم و او از من نيست (ميان من و او ارتباطي نيست.)». [3] .

كسي كه حسادت به نعمت فردي دارد كه خداي تعالي عطايش فرموده است، اين عمل او نوعي اعتراض به تقسيم روزي، ميان بندگان است و چنين فردي مستوجب دور شدن از رحمت خداي تعالي است.

حسادت با آنكه بيماري بسيار ناهنجاري مي باشد، اما با رهنمودهاي ائمه معصومين عليهم السلام مي توان آن را كنترل كرد.

مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام در زمينه ويژگيهاي شخص حسود و سرانجام كار او كلام ارزنده اي بيان فرموده اند كه مي تواند در التيام بخشيدن حسادت، راهگشا باشد.

آن بزرگوار مي فرمايند:

شخص حسود پيش از آنكه به محسود خود آسيبي بزند، به نفس خود صدمه زده است. مانند ابليس، كه بواسطه حسد ورزيدن به آدم، خود را مستحق لعنت كرده و از پيشگاه با عظمت و رحمت خداوند مطرود گرديد و براساس اين حسد، آدم عليه السلام به مقام بلند نبوت و هدايت نايل شد و از بندگان برگزيده پروردگار متعال گرديد.

پس سزاوار است كه هميشه حسد برده شده باشي نه حسد برنده؛ زيرا كه ميزان شخص حسد برنده هميشه سبك است و در مقابل آن، ميزان شخص محسود سنگين مي شود.

رزق و روزي مردم از طرف پروردگار متعال تقسيم شده است و حسد شخص حسود، هيچگونه او را سود نخواهد داشت، چنانچه حسد او هرگز زياني به فرد نخواهد



[ صفحه 184]



رسانيد. [4] .

يكي از روش هايي كه با توجه به آن مي توان حسادت فرد را التيام بخشيد و آرام نمود، تحريك ننمودن او در مقابل نعمت هايي است كه انسان داراي آن است؛ زيرا اگر محرك حسادت به فرد حسود ارائه نشود، عاملي براي حسادت وجود نخواهد داشت و به تدريج حسادت وي فروكش خواهد نمود.

رهنمود ارزنده پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم مي تواند مشكل رواني فرد حسود را التيام بخشد. آن بزرگوار مي فرمايند:

«در برآوردن نيازهاي خود از كتمان كمك بگيريد؛ زيرا هر صاحب نعمتي مورد حسادت واقع مي شود.» [5] .

بنابراين فردي كه داراي نعمتي است، بايد در مقابل افراد حسود، سعي در كتمان آن داشته باشد و نعمت را به چشم حسودان نكشد و بدين وسيله محركي براي حسادت ورزي آنان ايجاد نكند.


پاورقي

[1] الحسد شر الامراض (همان، ج 1، ص 275).

[2] ان الرجل ليأتي باي بادرة فيكفر، و ان الحسد ليأكل الايمان كما تأكل النار الحطب (اصول كافي، ج 3، ص 416).

[3] يا ابن عمران، لا تحسدن الناس علي ما آتيتهم من فضلي و لا تمدن عينيك الي ذلك و لاتتبعه نفسك، فان الحاسد ساخط لنعمي، صاد لقسمي الذي قسمت بين عبادي و من يك كذلك فلست منه و ليس مني (اصول كافي، ج 3، ص 418).

[4] الحاسد يضر بنفسه قبل أن يضر بالمحسود، كابليس. أورث لنفسه اللعنة و لآدم الاجتباء و الهدي و الرفع الي محل حقايق العهد و الاصطفاء. فكن محسودا و لا تكن حاسدا، فان ميزان الحساد أبدا خفيف بثقل ميزان المحسود، و الرزق مقسوم، فماذا ينفع الحسد الحاسد، و ماذا يضر المحسود الحسد (مصباح الشريعه، ص 211).

[5] استعينوا علي قضاء حوائجكم بالكتمان، فان كل ذي نعمة محسود (گزيده ميزان الحكمه، ج 1، ص 275).


بازگشت