مالك


خداوند متعال مالك همه ي اشياء و موجوداتي است كه آنها را آفريده است و براساس



[ صفحه 114]



مصلحت خويش، بخشي از مالكيت را در اختيار بندگانش قرار داده است. به طور مثال، انسان تا زماني كه زنده است، به امر خداي تعالي مالك آن چيزي است كه به او ارزاني شده است. اما اين مالكيت، تا زماني است كه او زنده است و زماني كه ديده از جهان فروبست، اين مالكيت از او سلب مي شود. اما خداوند متعال به مناسبت اينكه خالق كل جهان است، مالكيت هر چيز با او مي باشد و هيچ كس را نمي توان يافت كه داراي چنين ويژگي باشد.

خداي تعالي در سوره آل عمران، آيه 189، مي فرمايد:

و لله ملك السماوات و الارض و الله علي كل شي ء قدير

«ملك آسمانها و زمين از آن خدا است و او بر همه چيز توانا است.»

براساس كلام خداي متعال مي توان دريافت كه مالكيت واقعي در انحصار خداي تعالي مي باشد و هر كس كه داراي مالكيت هر چيزي هست، براساس موهبتي است كه خداي تعالي به او عنايت فرموده است.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند:

«هر مالكي غير از خداي سبحان، مملوك است.» [1] .

كلام مولاي بزرگوار عليه السلام بدين مفهوم است كه هيچكس مالك آن چيزي نيست كه در اختيار دارد؛ زيرا همه آنها لطفي از جانب خداي تعالي است و اگر صلاح بداند، آن را از بندگانش مي گيرد.

بنابراين آنچه كه انسان مالك آن است بطور قراردادي در اختيار او نهاده شده است و فرد تا زماني كه زنده است، مالك آن مي باشد و زماني كه مرگ او فرارسيد، ديگر او صاحب و مالك آنها نخواهد بود.

پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد؛ خداي تعالي فرمايد:

«اي فرزند آدم، ملك من از آن من است و مال من تعلق به من دارد.

اي بينوا! كجا بودي تو، آنگاه كه ملك و پادشاهي بود و تو نبودي؟

آيا جز همان مقدار كه مي خوري و از بينش مي بري و مي پوشي و كهنه اش مي كني، يا صدقه مي دهي و (براي بعد از مرگت) باقي مي گذاري و به همين مقدار يا مشمول



[ صفحه 115]



رحمت و آمرزش مي شوي و يا مؤاخذه و كيفر مي بيني، بيشتر از آن توست؟» [2] .

تفاوت مالكيت انسان و مالكيت خداي متعال در اين كلام ارزنده به خوبي قابل بررسي است؛ زيرا زماني كه انسان وجود نداشت، خداوند مالك چيزهايي بود كه فرد از آن آگاهي نداشت و زماني كه به دنيا آمد، خداوند متعال بتدريج او را صاحب اموالي كرد.

اما انسان بيچاره نمي داند كه اگر خداي متعال اراده فرمايد، مي تواند همه آنها را از او بازستاند.

كلام ارزنده اي از مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام بيانگر اين حقيقت است.

آن بزرگوار در تفسير

لا حول و لا قوة الا بالله

مي فرمايد:

«با وجود خدا، ما مالك چيزي نيستيم و تنها مالك آن چيزي هستيم كه او خودش آن را به مالكيت ما درآورده است. پس، چون خدا آنچه را به ما ببخشد كه خود سزاوارتر است، تكليفي بر عهده ي ما نهاده است و هرگاه آن را از ما بازگيرد، تكليف خويش را از عهده ي ما برداشته است.» [3] .

تفاوت مالكيت خداي متعال و مالكيت مخلوقات، در كلام مولاي بزرگوار به خوبي قابل بررسي مي باشد. بر اين اساس، هر آنچه را كه خداي تعالي در اختيار انسانها قرار داده است، تا زماني معين مالكش مي باشند و بدين لحاظ متعهد بدان هستند و اين مالكيت به امر خداي متعال مي باشد؛ زيرا مالك حقيقي او است.



[ صفحه 116]




پاورقي

[1] كل مالك غير الله سبحانه مملوك (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3655).

[2] ابن ادم؛ ملكي ملكي، و مالي مالي، يا مسكين! أين كنت حيث كان الملك و لم تكن؟ و هل لك الا ما أكلت فافنيت و لبست قابليت أو تصدقت فابقيت؟ اما مرحوم به و اما معاقب عليه؟ (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3655).

[3] انا لا نملك مع الله شيئا، و لا نملك الا ما ملكنا، فمتي ملكنا ما هو املك به منا كلفنا، و متي اخذه منا وضع تكليفه عنا (نهج البلاغه، ص 727، حكمت، 404).


بازگشت