لطيف


مشاهده طبيعت زيبا و جانوراني كه به آن زينت بخشيده اند، تحسين برانگيزترين صحنه هاي جهان خلقت بشمار مي روند.

دانشمنداني كه در اين زمينه كار تجربي انجام داده اند، به خوبي آگاهي دارند كه جهان خلقت چقدر زيبا است و چه اندازه قوانين علمي در آن بكار گرفته شده است!

انسان متفكر اگر با ديده كنجكاو بر اين صحنه ها بنگرد، به خوبي درخواهد يافت كه دست نيرومندي چنين صحنه هاي بديع را آفريده است.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام در اين زمينه مي فرمايند:

«اگر راههاي انديشه ات را درنوردي تا به پايانه هاي آن برسي، هيچ دليلي تو را جز اين رهنمون نشود كه آفريننده مورچه، همان آفريننده درخت خرما (يا زنبور عسل) است و اين به سبب دقت و ظرافتي است كه در جداسازي هر چيزي از چيز ديگر و پيچيدگي تنوعي است كه در هر موجود زنده اي به كار رفته است.

موجودات بزرگ و كوچك، سبك و سنگين و نيرومند و ناتوان، همگي در آفرينش براي



[ صفحه 97]



خدا يكسانند.» [1] .

انسان زيبايي را دوست دارد و از مشاهده آن لذت مي برد. جهان آفرينش با صحنه هاي حيرت انگيز آن، محرك نيرومندي براي سوق دادن انسان به سوي قدرتي است كه موجودات عجيب را خلق كرده است.

براساس آفرينش اين حيوانات تفكر برانگيز، خداي تعالي داراي صفت لطيف مي باشد؛ زيرا كه او خالق موجودات بسيار لطيفي است كه انسان از مشاهده آن متحير مي گردد.

مولاي بزرگوار، امام رضا عليه السلام مي فرمايند:

«لطيف بودن خدا، به معني كمي و باريكي و كوچكي نيست؛ بلكه به مفهوم نفوذ (علم و قدرت او) در اشياء (و موجودات) غير قابل درك است.» [2] .

انسان ناآگاه زماني كه به خلقت اين جهان مي پردازد، نمي تواند هدف خلقت را به خوبي دريابد و لذا ممكن است در ذهن او چنين سؤالي ايجاد شود كه اين موجودات كه بعضي براي انسان مضر نيز مي باشند، براي چه منظوري خلق شده اند؟

اگر او يك دانشمند باشد، بدون ترديد خواهد فهميد كه خداي متعال هيچكدام از موجودات را بيهوده نيافريده است.

مردي از مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام سؤال كرد؛ به من بگوئيد كه آيا خداي عزوجل در ملك و پادشاهيش شريكي هست، يا در كار تدبير هستي مخالف و رقيبي دارد؟

فرمودند؛ خير!

آن مرد گفت؛ پس اين نابساماني كه در عالم مي بينيم، از قبيل حيوانات درنده و خزندگان ترسناك و موجودات زشت فراوان و كرم ها و پشه ها و مارها و عقربها براي چيست؟

اين همه در حالي است كه شما مي گوئيد؛ خداوند چيزي را بدون علت نمي آفريند چون



[ صفحه 98]



كار بيهوده نمي كند؟

مولاي بزرگوار عليه السلام فرمودند:

«مگر نه اينكه مي گويي عقربها براي درد و سنگ مثانه و براي درمان كسي كه شب ادراري دارد، سودمند هستند و بهترين پادزهر گوشت مارها هستند؛ زيرا كه اگر شخص مبتلا به جذام آن را با زاج سفيد بخورد، براي بيماري او مفيد است؟

و مي گوييد كه كرم خاكي براي بيماري خوره سودمند است؟...» [3] .

كلام ارزنده مولاي بزرگوار عليه السلام بيانگر اين حقيقت است كه جهان خلقت، حتي كوچكترين موجود آن، بدون هدف خلق نشده است و خداي متعال از خلقت آنها داراي هدفي بوده است.

هر اندازه علم انسان گسترش مي يابد، رمز علمي هدف خلقت بيشتر آشكار مي گردد؛ زيرا در خلقت تمام موجودات، علم واقعي به كار گرفته شده است.

لطافت آفرينش در خلقت موجوداتي كه آن را تشكيل مي دهند، به خوبي نمايان است به طوري كه هر گوشه اي از جهان آفرينش را كه مطالعه كنيم، با ظرافتي عجيب روبرو خواهيم شد كه نمايشگر قدرت خداي لايزال است.

به طور مثال، آفرينش خفاش، يكي از اسرارآميزترين مخلوقات جهان بشمار مي رود.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام در نمايش اين تابلوي زيباي طبيعت چه هنرمندانه سخن رانده است!

آن بزرگوار مي فرمايند:

«و از ساخته هاي ظريف و آفرينش هاي شگفت آور خداي متعال، دستگاه پيچيده و حكيمانه اي است كه در وجود اين خفاش ها به ما نمايانده است.

خفاشاني كه روشنايي روز كه همه چيز را روشن و نمودار مي سازد، ديدگان آنها را مي بندد و تاريكي شب، كه ديدگان هر زنده اي را فرومي بندد، چشمان آنها را



[ صفحه 99]



مي گشايد.» [4] .

رمز هنرمندي جهان خلقت، در مطالعه علمي آن نهفته است. كسي كه با كنجكاوي هنرمندانه و علمي به اين جهان بنگرد، بدون ترديد، دست پر قدرت خداي لطيف را در ايجاد آن مشاهده خواهد نمود.

خلقت اين موجودات بسيار ريز، عظمت و قدرت خداوند متعال را در جهان به نمايش مي گذارند و مبين صفت لطيف بودن خداوند متعال مي باشند؛ زيرا لطافت و ظرافتي كه در خلقت اين موجودات وجود دارد، تحسين هر دانشمند پژوهشگري را برمي انگيزد.

مولاي بزرگوار، امام رضا عليه السلام در توضيح لطيف بودن خداوند متعال خطاب به فتح بن يزيد جرجاني مي فرمايد:

«اي فتح، اينكه مي گوئيم خداوند لطيف است، به جهت آفريدن چيز لطيف و دانائيش به اشياء لطيف است. مگر نمي بيني، خدايت توفيق دهد و ثابت قدمت بدارد، اثر ساخت و هنر او را در گياهان لطيف و غير لطيف و در آفرينش لطيف موجودات كوچك و پشه و جيرجيرك و حيوانات كوچكتري كه به چشم قابل مشاهده نيستند، بلكه به واسطه كوچكي نر و ماده و نوزاد او قابل تشخيص نمي باشند و ما چون كوچكي اين حيوان را با لطافتش ديديم و نيز رهبري شدنش به نزديكي با ماده و نيز گريز از مرگ و گرد آوردن منافع خويش را مشاهده كرديم و جانداراني كه در گردابهاي دريا، پوست هاي درختان و كويرها و بيابانها و فهم سخن برخي از آنها، در آنچه به بچه هاي خود مي فهمانند و خوراك برايشان مي برند و نيز موضوع رنگ آميزي آنها، سرخ با زرد و سفيد با قرمز، و اينكه از كوچكي اندام، به چشم ما هويدا نمي گردند. نه چشمان ما آنها را مي بيند و نه دستهاي ما آنها را لمس مي كند.

از مشاهده و مطالعه ي تمام اينها، دانستيم كه خالق اين مخلوق لطيف در خلقت آنچه نام برديم، بدون رنج بردن و استفاده از ابزار و وسيله، لطافت به كار برده است و نيز دانستيم، هر چيزي كه ساخته، از ماده اي ساخته، ولي خداي خالق لطيف و بزرگوار،



[ صفحه 100]



خلقت و صنعش از ماده اي نبوده است.» [5] .

مولاي بزرگوار عليه السلام در اين روايت به برخي از موجودات بسيار كوچك مانند پشه و جيرجيرك و كوچكتر از آن اشاره مي فرمايند كه در محيط زندگي ما وجود دارند و به زندگي خود ادامه مي دهند.

حشرات بسيار كوچكي مانند پشه، بيانگر لطافت صنع خداوند متعال مي باشند. پشه با آنكه موجودي بسيار كوچك است اما داراي ساختمان بدني كاملي همانند حيوان بزرگي چون فيل مي باشد.

مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام در چگونگي ويژگيهاي جسماني پشه مي فرمايند:

«خداوند مثل به پشه مي زند. پشه با اينكه جسمش كوچك است اما از نظر ساختمان بدني، داراي همان دستگاههايي است كه حيوان بزرگي چون فيل داراي آن مي باشد و بعلاوه دو عضو ديگر (شاخكها و بالها) در وجود پشه است كه فيل فاقد آن است. خداوند مي خواهد با اين مثال، ظرافت آفرينش را براي مؤمنان بيان كند...» [6] .

ساختمان جسمي پشه با آنكه بسيار كوچك است اما داراي اندام بسيار پيچيده اي مي باشد. پشه همانند حيوان بزرگي چون فيل است كه با خرطوم خود تغذيه مي كند.



[ صفحه 101]



پشه بالغ داراي نوعي ضمائم دهاني است كه براي گزيدن و مكيدن ساخته شده است. پشه معمولا از خون انسان و حيوان تغذيه مي كند. پشه براي اينكه عمل مكيدن را ساده تر كند و از لخته شدن خون نيز جلوگيري نمايد كمي از بزاقش را در خون وارد مي سازد. سوزش و تورمي كه آن را «گزيدگي پشه» مي ناميم نتيجه ي محسوس همان تزريق است.

مولاي بزرگوار عليه السلام اين روايت را در توضيح آيه 26، از سوره بقره بيان فرموده اند. خداي تعالي در اين سوره مي فرمايد:

ان الله لا يستحيي ان يضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها، فاما الذين آمنوا فيعلمون انه الحق من ربهم، و اما الذين كفروا فيقولون ماذا اراد الله بهذا مثلا، يضل به كثيرا و يهدي به كثيرا و ما يضل به الا الفاسقين

«خداوند پروا ندارد از اينكه به موجود كوچكي مانند پشه و حتي كوچكتر از آن مثل بزند. آنها كه ايمان آورده اند، مي دانند كه آن حقيقتي از طرف پروردگارشان مي باشد. ولي كساني كه راه كفر پيموده اند مي گويند خداوند به چه منظوري چنين مثل هايي مي زند؟ خداوند عده ي بسياري را با آن گمراه مي سازد و عده ي بسياري را نيز به وسيله اين مثل ها هدايت مي كند ولي تنها فاسقان را به وسيله ي اين مثل ها گمراه مي گرداند.»

حيوانات بسيار كوچكي مانند پشه و كوچكتر از آنها مانند موجودات تك سلولي، بيانگر لطافت و ظرافت خلقت خداي تعالي مي باشند. اين موجودات با آنكه ساختمان جسمي ساده تري دارند، اما در نوع خود موجودي كامل هستند، تغذيه مي كنند، توليد مثل مي نمايند و تغييراتي در محيط زندگي خود و انسانها پديد مي آورند.

برخي از اين موجودات ويژگي زندگي گياهي، و بعضي شكل زندگي جانوري، و عده اي نيز زندگي گياهي و جانوري دارند. جلبكها از نوع موجوداتي هستند كه زندگي گياهي دارند اما داراي ريشه و ساقه و برگ نيستند.

بسياري از جلبكها فقط از يك سلول تشكيل يافته اند. بعضي از آنها مانند جانوران در سطح آب شناور به نظر مي رسند و برخي ديگر در آب غوطه ورند و يا ته نشين مي شوند. جلبكها داراي كلروفيل هستند و مي توانند با عمل فتوسنتز غذايشان را تهيه كنند. جلبك ها مي توانند به طرق مختلفي توليد مثل كنند. همه ي آنها مي توانند به طريقه ي انشقاق، يا تقسيم يك سلول به دو قسمت، توليد مثل كنند. هنگامي كه يك جلبك تك سلولي تقسيم مي شود، دو



[ صفحه 102]



جلبك پديد مي آيد.

بسياري از جلبكها با تشكيل اجسام كوچكي به نام «هاگ» توليد مثل مي كنند. در ابتدا هاگ ها، مانند جانوران خيلي ريز، آزادانه در اطراف شناور هستند. و سپس روي اشياء جاي مي گيرند. برخي از هاگ ها، بلافاصله جلبكهاي جديدي توليد مي كنند، بعضي ديگر، هفته ها و ماهها آرام باقي مي مانند، تا شرايط محيط مساعد شود و جلبكهاي جديدي توليد كنند.

بعضي ديگر از جلبك ها به وسيله ي سلولهاي جنسي توليد مثل مي كنند. سلول نر، اسپرم ناميده مي شود و سلول ماده تخمك نام دارد. سلولهاي نر و ماده براي تشكيل توده اي به نام سلول تخم به هم مي پيوندند. برخي از سلولهاي تخم، بلافاصله جلبكهاي جديدي به وجود مي آورند و برخي ديگر از تخم ها، مدتي آرام باقي مي مانند و سپس جلبكهاي جديدي را توليد مثل مي كنند. اگرچه همه ي جلبكها، ماده ي سبز رنگ كلروفيل دارند ولي بسياري از آنها مواد رنگي ديگري نيز دارند كه رنگ كلروفيل را پنهان مي كنند. جلبكهاي سبز مايل به آبي، در آب شيرين و شور ديده مي شوند، آنها را مي توان تقريبا در هر جويبار، حوض يا گودال مشاهده كرد. اكثر آنها كه به رنگ سبز مايل به آبي مي باشند، ديده مي شوند. آنها به وسيله ي انشقاق، يا تقسيم سلول، توليد مثل مي كنند. بهترين موقع رشد آنها فصل تابستان است بعضي از آنها آب را رنگين مي كنند و برخي ديگر بوي ماهي به آب مي دهند. [7] .

وقتي كه دانشمندان محقق و متعهد، خلقت اين موجودات بسيار كوچك را مورد مطالعه قرار مي دهند و زندگي و تغذيه و توليد مثل آنها را بررسي مي كنند، لطيف بودن خداوند متعال را در خلقت آنها به وضوح مشاهده مي نمايند و به قدرت لايزال او در خلقت آنها پي مي برند.

از جانوران بسيار كوچك ديگري كه صفت لطيف بودن خداوند را در جهان خلقت به نمايش مي گذارند، جانوران تك سلولي مي باشند. اين جانوران به اندازه اي كوچكند كه بيشترشان را فقط با ميكروسكوپ مي توان مشاهده كرد. آنها اگرچه اندامشان از يك سلول تشكيل يافته است، اما همانند جانوران بزرگتر مي توانند تغذيه، تنفس، حركت و توليد مثل كنند. برخي از آنها در آب شيرين و بعضي ديگر در اقيانوسها زندگي مي كنند.



[ صفحه 103]



نمونه اي از اين جانوران، آميب مي باشد كه در لجن كف استخرها و نيز روي برگ گياهان آبزي، ديده مي شود. آميب زير ميكروسكوپ، به شكل قطره ي خاكستري رنگ لزجي كه شكل معيني ندارد، ديده مي شود.

شكل آميب ضمن حركت تغيير مي كند. آميب از گياهان بسيار ريزي مانند جلبكها و باكتري ها تغذيه مي كند. هنگامي كه آميب با غذا تماس پيدا مي كند، با پاهاي كاذب خود، دور آن را مي گيرد و آن را به داخل سلول مي برد. آميب براي توليد مثل به دو قسمت مساوي تقسيم مي شود و دو سلول جديد تشكيل مي دهد. ابتدا هسته به دو قسمت تقسيم مي شود و سپس هر يك از قسمتها به دو طرف سلول مي روند. آنگاه سلول در قسمت مياني باريك و به دو طرف كشيده مي شود، به طوري كه دو سلول جديد تشكيل مي شود.

نمونه هايي از موجودات بسيار كوچك كه مورد بررسي قرار گرفت، همگي نشان از قدرت لايزال خداوند متعال دارد. زندگي اين موجودات و موجوداتي شبيه آنها، اگر به دقت مورد مطالعه قرار گيرد، ذهن كنجكاو انسان را به سوي حقيقتي شگرف رهنمون مي سازد، زيرا كه قدرت لايزال الهي در جهان خلقت به وضوح قابل مشاهده مي باشد و صفت لطيف بودن او را در خلقت اين موجودات بسيار كوچك، از پشه گرفته تا موجودات تك سلولي آشكار مي سازد.


پاورقي

[1] و لو ضربت في مذاهب فكرك لتبلغ غاياته ما دلتك الدلالة الا علي أن فاطر النملة هو فاطر النخلة (النحلة) لدقيق تفصيل كل شي ء و غامض اختلاف كل حي (شي ء) و ما الجليل و اللطيف و الثقيل و الخفيف و القوي و الضعيف في خلقه الا سواء (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3607).

[2] أما اللطيف فليس علي قلة و قضافة و صغر، ولكن ذلك علي النفاذ في الاشياء، و الامتناع من أن يدرك (همان، ج 8، ص 3659).

[3] ألست تزعم أن العقارب تنفع من وجع المثانة و الحصاة، و لمن يبول في الفراش، و أن أفضل الترياق ما عولج من لحوم الافاعي، فان لحومها اذا أكلها المجذوم بشب نفعه و تزعم أن الدود الاحمر الذي يصاب تحت الارض نافع للاكلة؟ (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3663).

[4] و من لطائف صنعته و عجائب خلقته، ما أرانا من غوامض الحكمة في هذه الخفافيش التي يقبضها الضياء الباسط لكل شي ء، و يبسطها الظلام القابض لكل حي (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3663).

[5] يا فتح: انما قلنا اللطيف، للخلق اللطيف و لعلمه بالشي ء اللطيف اولا تري وفقك الله و ثبتك الي اثر صنعه في النبات اللطيف و غير اللطيف و من الخلق اللطيف و من الحيوان الصغار و من البعوض و الجرجس و ما هو اصغر منها ما لا يكاد تستبينه العيون بل لا يكاد يستبان لصغره الذكر من الأنثي و الحدث المولود من القديم، فلمآ رأينا صغر ذلك في لطفه و اهتدائه للسفاد و الهرب من الموت و الجمع لما يصلحه و ما في لجج البحار و ما في لحاء الاشجار و المفاوز و القفار و افهام بعضها عن بعض منطقها و ما يفهم به اولادها عنها و نقلها الغذاء اليها ثم تأليف الوانها حمزة مع صفرة و بياض مع حمرة و انه ما لا تكاد عيوننا تستبينه لدمامة خلقها لا تراه عيوننا و لا تلمسه ايدينا علمنا ان خالق هذا الخلق لطيف لطف بخلق ما سميناه بلا علاج و لا اداة و لا آلة و ان كل صانع شي ء فمن شي ء صنع و الله الخالق اللطيف الجليل خلق و صنع لا من شي ء. (اصول كافي، ج 1، ص 161).

[6] انما ضرب الله المثل بالبعوضة لان البعوضة علي صغر حجمها خلق الله فيها جميع ما خلق في الفيل مع كبره و زيادة عضوين آخرين فاراد الله تعالي ان ينبه بذالك المؤمنين علي لطيف خلقه و عجيب صنعه. (تفسير نمونه، ج 1، ص 101).

[7] آموزش علوم در مدارس ابتدايي، ج 2، ص 78.


بازگشت