احد


بررسي صفات ويژه ي خداوند متعال در سوره ي توحيد بسيار جالب است. خداوند متعال در اين سوره ي مبارك، صفات خود را به جهانيان شناسانده است.

مهمترين صفتي كه از ذات حضرت باريتعالي در جهان خلقت جلوه گر است، صفت احد مي باشد.

مولاي بزرگوار، امام رضا عليه السلام مي فرمايند:

«اولين گام در عبادت خدا، شناخت او است و پايه و اساس شناخت خداوند، به وحدانيت شناختن او مي باشد.» [1] .

مولاي بزرگوار عليه السلام در اين روايت، پايه عبادت را شناخت خداوند متعال و اعتقاد به يگانگي او بيان مي فرمايند، يگانه دانستن خداوند و اعتقاد قلبي داشتن به اين مفهوم، از موضوعات بسيار مهم توحيد صفات مي باشد.

اهميت يگانه بودن خداوند متعال به اندازه اي است كه مولاي بزرگوار اميرالمؤمنين عليه السلام در بحبوحه جنگ جمل در پاسخ يكي از افراد كه از شرح صفت احد خداي متعال سؤال نمود، آن حضرت در آن گير و دار او را از حقيقت صفت احد خداي متعال آگاه مي نمايند.

مقدام بن شريح هاني از پدرش نقل مي كند كه در بحبوحه جنگ جمل، باديه نشيني به مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد:



[ صفحه 80]



اي اميرمؤمنان، آيا خدا يكي است؟

مردم بر او شوريدند و گفتند: اي اعرابي، مگر نمي بيني كه اميرالمؤمنين در چه وضعي قرار دارند؟!

مولاي بزرگوار عليه السلام فرمودند؛ رهايش كنيد. آن چه اين باديه نشين مي خواهد، همان چيزي است كه ما از اين مردم مي خواهيم!

سپس رو به اعرابي نموده و فرمودند:

«اي اعرابي، سخن در اينكه خدا يكي است، چهار صورت دارد:

دو صورت آن درباره خداي عزوجل روا نيست و دو صورت ديگر درباره او صدق مي كند.

آن دو وجهي كه درباره خداوند روا نيست اين است كه كسي بگويد:

خدا يكي است ولي مقصودش يك عددي باشد. چنين سخني درباره خدا جايز نيست؛ چون آن يگانه اي است كه دو ندارد و در باب اعداد داخل نمي شود.

مگر نمي بيني كسي كه گفت؛ او سومين (اقنوم) است و به سبب اين عقيده خود به كفر درافتاد.

وجه دوم كه در حق خدا روا نيست، آن است كه كسي بگويد؛ او يكي از مردم است و منظورش نوعي از جنس (مخلوق) باشد!

اين تصور نيز درباره خدا ناروا است؛ زيرا تشبيه است و پروردگار ما برتر و والاتر از آن است كه شبيه و مانندي داشته باشد.

اما آن دو وجهي كه درباره خدا صدق مي كند؛ يكي اين است كه كسي بگويد او يگانه اي است كه در ميان چيزها شبيه و مانندي ندارد.

پروردگار ما چنين است.

و مفهوم ديگر اينكه، كسي بگويد؛ خداي عزوجل مفهومي يگانه دارد، يعني نه در عالم واقعي قابل تقسيم است و نه در عقل و وهم.



[ صفحه 81]



پروردگار عزوجل ما چنين نيز هست.» [2] .

براساس رهنمود ارزنده مولاي بزرگوار عليه السلام مي توان دريافت كه صفت احد و يگانه دانستن خداي متعال، داراي اهميت ويژه اي مي باشد.

علاوه بر اين، يگانگي خداي متعال در سرتاسر جهان جلوه گر است و اگر كسي به مطالعه در اين زمينه پرداخته باشد، مي تواند درك كند كه قوانين حاكم بر جهان هستي دليل قانع كننده اي بر يگانگي خداي متعال است.

از مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام پرسيدند: دليل يگانگي خداوند متعال چيست؟

آن بزرگوار فرمودند:

«(دليل يگانگي خداوند متعال) پيوستگي تدبير و كامل بودن آفرينش او مي باشد. چنانچه خداي عزوجل مي فرمايد:

لو كان فيهما الهة الا الله لفسدتا (انبياء 22)

«اگر در جهان خلقت خداياني جز خداوند متعال مي بود جهان خلقت تباه مي شد.» [3] .

منظور امام بزرگوار عليه السلام در اين روايت اين است كه جهان خلقت از يك انسجام كامل در اجراي قوانين، برخوردار است. اگر خدايان متعددي بر جهان حكومت مي كردند اين نظم و انسجام در خلقت از بين مي رفت و جهان تباه مي شد.

مطالعه ي پديده هاي خلقت ثابت مي كند كه يك قانونگزار آن پديده ها را خلق فرموده است و اگر خدايان متعددي در خلقت آن ها دست اندركار بودند، به طور يقين پديده هاي متعددي با فورمول ها و قوانين متعددي به وجود آمده بود.



[ صفحه 82]



در زمينه ي انسجام پديده هاي هستي و در يگانه شناختن خداوند متعال، روايتي از مولاي بزرگوار، امام جواد عليه السلام بيان گرديده است كه مي تواند ما را در شناخت اين موضوع ياري دهد.

ابوهاشم جعفري مي گويد: از مولاي بزرگوار، امام جواد عليه السلام پرسيدم: مقصود از صفت واحد چيست؟

آن بزرگوار فرمودند:

«(مفهوم واحد) آن است كه همه پديده هاي جهان هستي، يك زبان بر يگانگي خداوند متعال گواهي مي دهند.» [4] .

كلام مولاي بزرگوار عليه السلام مبتني بر وحدت قوانين تمام پديده ها و اطاعت از يك قانونگذار است.

قوانيني كه بر پديده هاي خلقت حاكم است براساس يگانه بودن خداوند متعال استوار است و اگر قانون تشكيل دهنده ي آن ها را مورد مطالعه قرار دهيم، متوجه خواهيم شد كه از قانون يك قانونگزار تبعيت مي كنند و آن قانون خداي يگانه مي باشد.

همه ي موجودات روي زمين اعم از موجودات زنده و غير زنده، همگي براساس يك قانون به زندگي خود ادامه مي دهند و يك قانون بر زندگي آنها حاكم است و اگر قانون قانونگزاران ديگري بر زندگي آنها حاكم مي گشت، بدون ترديد زندگي همه ي آنها تباه مي شد.

منسجم بودن قوانين حاكم بر خلقت، بيانگر تكامل خلقت نيز مي باشد؛ زيرا كه براساس تكامل خلقت، هيچ نقصي در جهان هستي قابل مشاهده نيست. هيچ پديده اي از جهان خلقت را نمي توان مشاهده كرد كه قانون خداي يگانه بر آن حاكم نباشد و آن پديده، براساس قوانين حاكم بر آن به كمال نرسيده باشد. مطالعه و مشاهده ي تمام پديده هاي جهان خلقت، درستي اين موضوع را ثابت مي كند.

صفت واحد بودن خداوند متعال در كلامي از مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام نيز قابل مطالعه مي باشد.

مولاي بزرگوار عليه السلام در وصاياي خود به فرزندشان، امام حسن عليه السلام مي فرمايند:



[ صفحه 83]



«پسرم آگاه باش، اگر پروردگار تو را شريكي بود، فرستادگان او براي تو مي آمدند و نشانه هاي ملك او و پادشاهيش را مي ديدي و كارها و صفتهايش را مي شناختي، وليكن خداي متعال يگانه است، همانطوري كه خودش را توصيف كرده و كسي با او در پادشاهيش مخالفت نمي كند و هميشه ثابت است.» [5] .

مولاي بزرگوار عليه السلام در كلام ارزنده ي خود، با استدلال جالبي، يگانه بودن خداوند متعال را اثبات مي كنند.

براساس كلام مولاي بزرگوار عليه السلام اگر بر جهان، خدايان متعددي حكومت مي كردند، بدون ترديد ما از وجود آنان آگاهي پيدا مي كرديم؛ زيرا كه هر كدام از آن خدايان، براي راهنمايي مخلوقات خود، پيامبران و كتابهايي مي فرستادند و ما از وجود آنان باخبر مي شديم.

اما مشاهده مي كنيم كه تنها از جانب خداي يگانه است كه پيامبران و كتابهاي او در اختيار بندگانش قرار گرفته است. اين موضوع خود دليل بر وحدانيت و يگانه بودن خداوند متعال مي باشد.


پاورقي

[1] اول عبادة الله تعالي معرفته و اصل معرفت الله توحيده (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 303).

[2] يا أعرابي؛ ان القول أن الله واحد علي أربعة أقسام؛ فوجهان منها لا يجوزان علي الله عزوجل، و وجهان يثبتان فيه. فأما الذان لا يجوزان عليه فقول القائل، واحد. يقصد به باب الاعداد، فهذا ما لا يجوز، لأن ما لا ثاني له لا يدخل في باب الاعداد. أما تري أنه كفر من قال؛ ثالث ثلاثة. و قول القائل؛ هو واحد من الناس يريد به النوع من الجنس، فهذا ما لا يجوز عليه؛ لأنه تشبيه و جل ربنا عن ذلك و تعالي. و أما الوجهان اللذان يثبتان فيه، فقول القائل؛ هو واحد ليس له في الاشياء شبه، كذلك ربنا، و قول القائل؛ انه عزوجل أحدي المعني، يعني به أنه لا ينقسم في وجود و لا عقل و لا وهم، كذلك ربنا عزوجل. (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3617).

[3] اتصال التدبير و تمام الصنع كما قال عزوجل: «لو كان فيهما الهة الا الله لفسدتا» (اصول وافي، ج 1، ص 123).

[4] المجتمع عليه جميع الالسن بالواحدانية (معاني الاخبار، ج 1، ص 12).

[5] و اعلم يا بني، انه لو كان لربك شريك اتتك رسله و لرأيت آثار ملكه و لعرفت افعاله و صفاته. ولكنه اله واحد كما وصف نفسه، لا يضاد في ملكه احد و لا يزال ابدا. (اصول وافي، ج 1، ص 123).


بازگشت