گوارش در دهان


گوارش غذا، از زماني كه مواد غذايي در دهان قرار مي گيرد، آغاز مي گردد. مواد غذايي با بزاق دهان مخلوط شده و باعث خوشمزه بودن آن مي شود.



[ صفحه 52]



در ادامه بررسي دستگاه گوارش، ديدگاه مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام را در زمينه بزاق دهان مورد مطالعه قرار مي دهيم.

بايد توجه داشت كه در گوارش غذا، بزاق دهان نقش بسيار عمده اي به عهده دارد. مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام در اين زمينه مي فرمايند:

«اي مفضل، در بزاق دهان و در منافعي كه در آن است، تفكر كن!

خداي تعالي چنان مقرر فرموده است كه اين بزاق همواره در دهان جاري باشد، تا اين كه كام و گلو را تر كند و خشك نماند؛ زيرا اگر اين مكان ها خشك بماند، انسان به هلاكت مي رسد.» [1] .

در اين كلام علمي و زيبا، امام بزرگوار عليه السلام يكي از علل وجود بزاق دهان را كه خداي تعالي مقرر فرموده است در كام و دهان همواره جريان داشته باشد، تر نگه داشتن دهان و گلو و مري بيان مي فرمايند كه اگر اين مواضع خشك بمانند، هلاكت انسان حتمي است.

امام بزرگوار عليه السلام در ادامه كلامشان مي فرمايند:

«اگر اين رطوبت در دهان همراه غذا نمي شد، غذا خوشايند نمي گرديد، و غذا فاسد و بي طراوت مي شد.» [2] .

امام بزرگوار عليه السلام يكي ديگر از فوايد بزاق دهان را مورد بحث قرار داده و مي فرمايند كه اگر بزاق دهان همراه غذا نبود، غذا مطبوع و خوشايند انسان نمي گرديد.

اين موضوع از ديدگاه علم زيست شناسي قابل بررسي است.

اين علم به ما مي گويد كه در بزاق دهان آنزيمي به نام آميلاز بزاقي وجود دارد كه موجب مي شود، نشاسته ماده غذايي، به گلوكز تبديل گردد و اگر اين عامل در دستگاه گوارش وجود نداشت، غذا به آساني وارد معده انسان و حيوان نمي گرديد.

امام بزرگوار عليه السلام در ادامه كلامشان مي فرمايند:



[ صفحه 53]



«و بدان كه اين رطوبت، مركبي براي غذا مي باشد.» [3] .

امام بزرگوار عليه السلام يكي ديگر از فوايد بزاق دهان را، مد نظر قرار داده و مي فرمايند كه، بزاق دهان باعث مي شود كه غذا به آساني از مري عبور كرده و به معده برسد.

علم زيست شناسي به ما مي گويد كه در بزاق دهان، ماده اي به نام موسين وجود دارد كه موجب مي شود، غذا حالت لزج شدن و چسبندگي داشته باشد كه اين امر موجب تسهيل حركت غذا از دهان و حلق و مري مي شود.

امام بزرگوار عليه السلام در ادامه كلامشان مي فرمايند:

«و اين رطوبت همراه غذا تا به مكان خود در كيسه صفرا، جريان دارد و اين پديده كاملا به سود انسان است؛ زيرا اگر كيسه صفرا خشك شود، انسان به هلاكت مي افتد.» [4] .

از كلام امام بزرگوار عليه السلام چنين استنباط مي شود كه ادامه حركت بزاق دهان همراه غذا در عمل گوارش، رسيدن اين آب به كيسه صفرا مي باشد و اين عمل نيز موجب مي شود كه كيسه صفرا خشك نماند؛ زيرا اگر كيسه صفرا خشك شود عمل گوارش به درستي انجام نخواهد شد و موجب هلاكت انسان خواهد گرديد.

غذا در دهان جويده شده و همراه بزاق دهان، آماده بلع مي گردد. در زماني كه غذا بلعيده مي شود، مكانيزم خاصي در دهان وجود دارد. غذا براي ورود به مري از دهانه ناي عبور مي كند.

حلق چهار راهي است كه از جلو به دهان، از بالا به حفرات بيني و از پائين به مري و ناي راه دارد و از اين رو لقمه غذا يا تكه اي از آن، مي تواند به يكي از سه راه ديگر، راه يابد. ولي هنگام بلع، در اثر عمل دقيق و منظم واكنش هاي خودكار عصبي، بخش هايي به نامهاي زبان كوچك و اپي گلوت به ترتيب، راه بيني و ناي و همچنين زبان، راه دهان را مسدود مي كنند و در نتيجه لقمه غذا، فقط به درون مري راه مي يابد.

مولاي بزرگوار عليه السلام اين موضوع را به طرز جالبي براي ما بيان نموده و مي فرمايند:



[ صفحه 54]



«چه كسي در گلو دو مجرا آفريد، يكي براي خروج صدا كه همان ناي متصل به ريه است و ديگري مري، كه محل عبور غذا به معده مي باشد.

و چه كسي در گلو درپوشي آفريد تا غذا به ريه نرسد و آدمي را هلاك نگرداند!؟» [5] .

در كلام امام بزرگوار عليه السلام و يافته هاي علم زيست شناسي، هيچ گونه تفاوتي مشاهده نمي شود. تنها تفاوت در طريقه نامگذاري آنها مي باشد. اين مطلب ثابت مي كند كه كلام امام بزرگوار عليه السلام بر علم حقيقي استوار است كه از طريق وحي دريافت شده است.


پاورقي

[1] تامل الريق و ما فيه من المنفعة، فانه جعل يجري جريانا دائما الي الفم، ليبل الحلق اللهوات فلايجف، فان هذه المواضيع لو جعلت كذلك، كان فيه هلاك الانسان. (بحارالانوار، ج 3، ص 77).

[2] ثم كان لا يستطيع ان يسيغ طعاما، اذا لم يكن في الفم بلة تنفذه، تشهد بذلك المشاهدة (همان، ج 3، ص 77).

[3] و اعلم، ان الرطوبة مطية الغذاء.

[4] و قد تجري من هذه البلة الي مواضع آخر من المرة، فيكون في ذلك صلاح تام للانسان، و لو يبست المرة لهلك الانسان (بحارالانوار، ج 3، ص 77).

[5] من جعل في الحلق منفذين؟ احدهما لمخرج الصوت و هو الحلقوم المتصل بالرية، و الاخر منفذ الغذاء و هو المري ء المتصل بالمعدة الموصل الغذاء اليها. و جعل علي الحلقوم طبقا يمنع الطعام ان يصل الي الرية فيقتل!؟ ((بحارالانوار، ج 3، ص 73).


بازگشت