خاشعانه باشد


بعضي در نماز، حواسشان پرت است، با سر و دست و لباس خود بازي مي كنند، به اين طرف و آن طرف و اين و آن نگاه مي كنند، هم نماز مي خوانند و هم به حرف هاي ديگران گوش مي دهند، آرامش بدني و توجه قلبي ندارند. اينها همه نشانه ي آن است كه در نمازشان، خضوع و خشوع نيست.

خاشع بودن در نماز، آن است كه نمازگزار، دلش با خدا و توجهش به آفريدگار باشد، آرامش بدني داشته باشد، و واقعا خود را در برابر خدايي كه از هر شخصيت و مقامي برتر و از هر قدرتمندي تواناتر است، حس كند.



[ صفحه 18]



در حديث آمده است: «اعبد الله كانك تراه» [1] .

خدا را چنان عبادت كن كه گويي او را مي بيني!

كه اگر اين حالت را داشتيد، به مرحله اي رسيده ايد كه خداوند از آنان به «مؤمنان رستگار» ياد مي كند و يكي از صفاتشان را چنين مي داند: «الذين هم في صلاتهم خاشعون» [2] .

آنان كه در نمازشان، خشوع دارند.

با اين اوصافي كه براي نماز خداپسندانه گفته شد، وقتي انسان، نماز و نيايش پيامبران و امامان و انسان هاي پاك و والا را نگاه مي كند و آن را با نماز خود مقايسه مي نمايد، از خود و نمازش شرمنده مي شود.

كاش نمازي بخوانيم كه خدا بپسندد و بپذيرد و اجر بزرگ براي آن عطا كند.

نماز را بايد هميشه و مرتب خواند، چرا كه سهل انگاري در امر نماز و بي اعتنايي كردن و گاهي خواندن و گاهي نخواندن، گناه است.



[ صفحه 19]




پاورقي

[1] مصباح الشريعه، ص 8.

[2] سوره ي مؤمنون، آيه 2.


بازگشت