موانع استفاده از قرآن


بر متعلم و مستفيد از كتاب خدا لازم است كه يكي ديگر از آداب مهمه را به كار بندد تا استفاده حاصل شود؛ و آن رفع موانع استفاده است كه ما از آنها تعبير كنيم به حجب بين مستفيد و قرآن. و اين حجاب ها بسيار است كه ما به بعض از آن اشاره نمائيم:

يكي از حجاب هاي بزرگ، حجاب خودبيني است كه شخص متعلم خود را به واسطه ي اين حجاب، مستغني بيند و نيازمند به استفاده نداند. و اين از شاهكارهاي مهم شيطان است كه هميشه كمالات موهومه را بر انسان جلوه



[ صفحه 73]



دهد و انسان را به آنچه كه دارد راضي و قانع كند و ماوراء آنچه پيش او است هر چيز را از چشم او ساقط كند.

يكي ديگر از حجب، حجاب آراء فاسده و مسالك و مذاهب باطله است؛ كه اين گاهي از سوء استعداد خود شخص است و اغلب از تبعيت و تقليد پيدا شود. و اين از حجبي است كه مخصوصا از معارف قرآن ما را محجوب نموده. مثلا، اگر اعتقاد فاسدي به مجرد استماع از پدر و مادر يا بعض از جهله از اهل منبر در دل ما راسخ شده باشد، اين عقيده حاجب شود مابين ما و آيات شريفه ي الهيه؛ و اگر هزاران آيه و روايت وارد شود كه مخالف آن باشد، يا از ظاهرش مصروف كنيم، و يا به آن به نظر فهم، نظر نكنيم.

يكي ديگر از حجب كه مانع استفاده ي از اين صحيفه ي نورانيه است، اعتقاد به آن است كه جز آن كه مفسرين نوشته يا فهميده اند، كسي را حق استفاده از قرآن شريف نيست. و تفكر و تدبر در آيات شريفه را به تفسير به رأي، كه ممنوع است، اشتباه نموده اند؛ و به واسطه ي اين رأي فاسد و عقيده ي باطله، قرآن شريف را از جميع فنون استفاده، عاري نموده و آن را به كلي مهجور نموده اند؛ در صورتي كه استفادات اخلاقي و ايماني و عرفاني به هيچ وجه مربوط به تفسير نيست تا تفسير به رأي باشد.

يكي ديگر از حجب كه مانع از فهم قرآن شريف و استفاده از معارف و مواعظ اين كتاب آسماني است، حجاب معاصي و كدورات حاصله از طغيان و سركشي نسبت به ساحت قدس پروردگار عالميان است، كه قلب را حاجب شود از ادراك حقايق.

و بايد دانست كه از براي هر يك از اعمال صالحه يا سيئه چنانچه در عالم ملكوت صورتي است مناسب با آن، در ملكوت نفس نيز صورتي است كه به واسطه ي



[ صفحه 74]



آن در باطن ملكوت نفس يا نورانيت حاصل شود و قلب مطهر و منور گردد، و در اين صورت نفس چون آئينه ي صيقل [يافته] صافي گردد كه لايق تجليات غيبيه و ظهور حقايق و معارف در آن شود؛ و يا ملكوت نفس ظلماني و پليد شود، و در اين صورت قلب چون آئينه ي زنگار زده و چركين گردد كه حصول معارف الهيه و حقايق غيبيه در آن عكس نيفكند.

يكي ديگر از حجب غليظه، كه پرده ي ضخيم است بين ما و معارف و مواعظ قرآن، حجاب حب دنيا است كه به واسطه ي آن، قلب، تمام هم خود را صرف آن كند و وجهه ي قلب يكسره دنياوي شود؛ و قلب به واسطه ي اين محبت از ذكر خدا غافل شود و از ذكر و مذكور اعراض كند. و هر چه علاقه مندي به دنيا و اوضاع آن زيادت شود، پرده و حجاب قلب ضخيم تر گردد.

و گاه شود كه اين علاقه به طوري بر قلب غلبه كند و سلطان حب جاه و شرف به قلب تسلط پيدا كند كه نور فطرت الله به كلي خاموش شود، و درهاي سعادت به روي انسان بسته شود. و شايد قفل هاي قلب كه در آيه ي شريفه است كه مي فرمايد: (افلا يتدبرون القرآن أم علي قلوب أقفالها) [1] همين قفل و بندهاي علايق دنيوي باشد.


پاورقي

[1] آيا در قرآن تدبر نمي كنند، يا دلهايشان قفل است. سوره ي محمد (47)، آيه ي 24.


بازگشت